رضا اکرمی کشور ما در یکی از مهمترین تندپیچهای تاریخ خود میباشد،
بنگریم در کجا ایستادهایم! از همین روست که بهدنبال این جنگ ۱۲ روزه ما در میان مخالفین حکومت نه تنها شاهد یارگیریهای جدید هستیم، بلکه بهنظر میرسد برای بخشهائی از این« اپوزیسیون»، جبهه رودرروئی، به کلی عوض شدهاست و اصل ماجرا، یعنی کلیت دو نیروی عمده، حکومت سرکوبگر داخلی و متجاوز خارجی، از قلم افتادهاند و درحالیکه مخالفان برای برخورد با یکدیگر شمشیر را از رو بسته اند، آن دو دارند با دُمشان گردو میشکنند.
سرور علی محمدینگاهی گذرا به یک گفتار دربارهی جنگ دوازده روزه ی اسرائیل* در بارهی جنگ دوازده روزه بی تردید اسرائیل علاوه بر نفوذ در ساختار قدرت، تدارک همه جانبهای برای حمله به زیر ساختهای نظامی و اقتصادی جمهوری اسلامی و ویرانی ایران داشت، در مقابل جمهوری اسلامی با این که از سالها پیش از هدف اسرائیل آگاه بود و حتی همین اواخر با توجه به سخنان مسئولین و نشریات داخل ایران که احتمال حملهی اسرائیل را در آتیهای نه چندان دور پیشبینی میکردند، جمهوری اسلامی کوچکترین تدارکی برای رویارویی و حتی دفاع از خود ندید.
دکتر علی سرکوهیایدئولوژی و واقعیت در آینه تحلیلی روانشناختی از بحران مشروعیت در حکومت اسلامی ایران نکتهی قابل تأمل آنکه بخشی از اپوزیسیون سنتی نیز، با وجود مخالفت صریح با نظام، همچنان در بازتولید همان زبان و منطق ایدئولوژیک گرفتار ماندهاست: از جمله در قالب تقلیل مفاهیم پیچیدهی سیاسی به شعارهای کلیشهای، نادیدهگرفتن تجربههای زیسته و جنسیتی، و بازسازی روایتهای مردسالارانه از «نجات ملت». این در حالی است که نسلی نو از کنشگران، برخاسته از دل جنبشهایی نظیر «زن، زندگی، آزادی»، زبانی بدیل خلق کردهاند؛ زبانی که نه بر قدرت، بلکه بر کرامت انسانی، بدن، حافظه و عدالت اجتماعی استوار است.
شهریار حاتمیفغان از رنج افغان آنگونه که ما، در طول سالهایی که برادران و خواهران افغان به ما پناه آوردهاند، با ایشان رفتار کردهایم، درخور آن است که نسلهای آیندهمان، همانگونه که امروز جهانیان بر تاریخ نازیسم به وحشت مینگرند، با نگاهی سرشار از خجلت، بر رفتارهای امروز ما بنگرند. اگر هنوز اندکی از فروغ انسانیت در دل مان باقیست، باید بر خویش بلرزیم، توبه کنیم و راهی دیگر برگزینیم؛ راهی که در آن کرامت انسان، نه تابع ملیت و مرز، که از جوهر انسان بودن برخیزد.
ایرج فرزادعلیه شیفتگی به سیر اوضاع رژیم اسلامی، به ناچار در تلاش برای بقاء باید “تغییرات”ی را از سر بگذراند، رژیم اسلامی، دستکم، پس از سرکوبهای خونین و قتل عامهای سیاسی و توانائی در تحمل هشت سال جنگ با عراق، با معضل بقاء و چگونگی رفتار با یک جامعه چند ده میلیونی، آن هم در جامعه ایران چون یک منطقه مهم انباشت سرمایه در خاورمیانه، روبرو بوده است و در این راستا بین جناحهای رژیم اسلامی تنش و اصطکاک که با حذف و ترور فیزیکی برخی عناصر کلیدی توام بوده است، آشکار و یا پنهان در جریان بوده است. حمله نظامی اسرائیل و آمریکا این جدال و کشمکش را به سطح تازه ای رساند.
بیژن باران ایران و ترامپ این جنگ یک دعوای خانوادگی است. انگیزهٔ این تخاصم براندازی نیست. مردم ایران هم ارادهای برای این امر ندارند. مگر آنکه آمریکا و اسرائیل آنقدر رژیم را ضعیف کنند تا مردم با فوتی ساقطش کنند. چون در این صورت مردم متوجه شوند هزینه فقط فوت است نه تشکیل یک اپوزیسیون قدرتمند که پیچیدگیها، هزینه مالی، جانی، استمرار، ذکاوت سیاسی، خرد جمعی میطلبد.
امیر حسین لادنواقعیت های امروز ایران
پروانه سوخت، شمع فرو ریخت، شب گذشت با در نظر گرفتن این واقعیت که حمله اسرائیل و آمریکا به ایران، در درجه نخست برای نابودی توانائی های هسته ای کشورمان بوده، خرد حکم میکند که برنامه هسته ای، باید از رده نخست "ارجحیت های دوباره سازی" خارج گردد. در راستای غنی سازی، همانطور که شاهد هستیم، اسرائیل و آمریکا آشکارا تهدید می کنند که به ایران اجازه غنی سازی نمیدهند.
نسرین آزادحمله رهبران اسرائیل و امریکا به ایران ، خواسته های ما چیست؟ مهمترین مسئله که نیاز به توجه فوری دارد، توقف دایمی جنگ و بدست گرفتن حاکمیت کامل حریم هوایی ایران است و دومین موضوع که اهمیتش کمتر از مسئله اول نیست؛ آزادی زندانی های سیاسی، آزادی مطبوعات، آزادی بیان و تشکیلات سیاسی و مدنی در ایران است. لازمه توقف جنگ و فقدان اهمیت برنامه هسته ای که خواست اکثریت ایرانیان هست. ادامه برنامه هسته ای درحال حاضر هیچگونه فایده مادی، علمی، صنعتی ، اخلاقی و هویتی برای ملت ایران ندارد و البته مسلم است که علم هسته ای در ایران باقی خواهد ماند. آزادی های مدنی وبرقراری یک دولت سکولار جدا از مذهب در حال حاضرقدمی ارزنده برای نجات ایران و ایرانی است.
بهزاد كریمیاصالت پیام مهندس موسوی به چیست و کسری آن کدام؟ پیشنهاد مهندس موسوی هر چند مبهم و نارسا، ولی اصالت دارد. لذا بر جوهرهی آن باید ایستاد و نواقص و ابهاماتش را رفع کرد. به سود تحول سکولار دمکراسی است هرگاه که این پیشنهاد تایید مشروط شود و همزمان تکمیل گردد. مهم اینست که نگذاشت این پیشنهاد از سوی جریاناتی، همارزِ با پیشنهادهای «اصلاحی» و «اعتدالی» القاء شود و مسخ گردد. برعکس، نسبت به چنین درهم آمیزیها میباید هشیار بود. رفراندوم برای مجلس موسسان قانون اساسی، خصلت پایان دادن به جمهوری اسلامی را در خود دارد و لازم است که در همین خصلت هم باقی بماند و بپاید و شکوفا شود.
مسعود فتحیملاحظاتی دربارهی
اوضاع بعد از جنگ و سیاستهای اپوزیسیون جنگ ۱۲ روزه یک بار دیگر نشان داد که اپوزیسیون تا چه حد پراکنده و ناهمگون است. امری که آنها را از ایفای نقشی در خور در همگامی با مردم و تعمیق همبستگی با آنان، بازداشت. غلبه بر این ضعف با تاکید بر شکل دادن به گفتگوهای بیشتر در بین نیروهای مختلف اپوزیسیون، برای تحلیل اوضاع پس از جنگ ۱۲ روزه و درس گیری از تجارب آن و سرانجام، تلاش مضاعف برای ایجاد ائتلافهائی با اهداف مشخص، ایجاد آمادگی لازم برای تحولات محتمل در آینده، از جمله تقویت همکاری و ایجاد آمادگی در اپوزیسیون برای واکنش موثر در لحظههای ضرور آینده.
علی آشوریامنیت بدون مردم: نظم نظامی – قومی - ملی در ایران و جایگاه کردها امنیت در ایران امروز، بیش از آنکه به معنای ثبات و حفاظت از جان و کرامت انسانها باشد، به ابزاری برای اعمال قدرت و مهار تنوع اجتماعی و سیاسی بدل شده است. این واژگان آشنا – امنیت، ثبات، تمامیت، آرامش – در مناطق حاشیهای و قومی، بهویژه در مناطق کردنشین، معنایی وارونه یافتهاند: امنیت نه حافظ جان، بلکه تهدیدی برای آن شده است. ساختار امنیت در جمهوری اسلامی، بهویژه از دههی شصت به بعد، بهگونهای نهادینه شده که گروههای غیرفارس و غیرشیعه را نه شهروند، بلکه مسئلهای بالقوه برای سرکوب تلقی میکند.
محمد حسین صدیق یزدچیچرا جریان چپ و حزب توده ی ایران به شکست های پیاپی رسید؟ درباره ی چگونگی شکل گیری جریان چپ ایران و مشخصا حزب توده ی ایران، و چگونگی قدرت گیری اش یا علل شکلگیری جریانهای موازی چپ و سپس شکست شان بطور عموم در جنبشهای صد ساله ی اخیر آزادیخواهی ایران و عمدتا علتهای عدم توفیق و رکود حزب توده، پرسش هایی شده. مثلا پرسیده شده که : چرا حزب توده ی ایران در واقعیات عمدهی سیاسی هشتاد سالهی اخیر ایران چرا غالبا انفعالی عمل کرده یا وادار به انفعال شده؟ مثلا چرا به عنوان سازمانی سیاسی نیرومند و دارای انسجامی نظری/ تئوریک در سیر جریانات سیاسی ایران، اما تاثیرات نهادین نداشته؟
بهزاد كریمی زیر نور تجربهی «جنگ دوازده روزه» غرب و جمهوری اسلامی ایران در مهلکهی جنگ با غرب نخواهد افتاد هرگاه جمهوری اسلامی وادار به دست برداشتن از سیاست «مرگ بر...» بشود. عنصر تعیین کننده در این رابطه هم، آمریکای ترامپ است و تاثیرگذاریها بر تصمیم او، همانا در گرو عقب نشاندن جمهوری اسلامی. لذا هر آنکه بر اصل «نه به جنگ» همچون اولویت وفادار بماند و شرط رشد جنبش علیه جمهوری اسلامی را در وضعیت غیر جنگی بداند، لازم است تمرکز را بر مخالفت با سیاست خارجی جمهوری اسلامی و از جمله هستهای آن بگذارد. بر همین بستر هم است که باید با هر نوع استقبال مستقیم و غیر مستقیم از تجاوز اسرائیل به ایران و نیز حملهی آمریکا به کشورمان مخالفت کرد و همزمان با افشاگری علیه هر نوع قرار گرفتن زیر عَلَم ناسیونالیسم کاذب نظام نشان داد که این، نه خطایی بزرگ که شراکتی نابخشودنی با جُرمی ضد ملی است.
تقی روزبهشوخی تلخ تاریخ! وقتی یک متهم به جنایتکارجنگی و نسل کشی، نامزد و کاندید جایزه صلح نوبل پیشنهاد میکند، نفس این پدیده بی کم و کاست حامل طنزی است گزنده، قبل از هرچیز پیرامون اوضاع برآشفته کنونی جهان، و فی نفسه در خود حکایتها دارد که درونمایه آن قرارگرفتن سیرتمدن بشر در حرکت با دنده عقب و برسویه تاریک خود است (تا چه زمانی و با چه پیآمدهائی). این که یک متهم به جنایت جنگی و تحت پیگرد، طبق موازین و معیاریهای حقوقی همین جهان موجود، به خودجرئت میدهد که یک مافوق و یک جنایتکا دیگر را نامزدجایزه صلح کند، براستی یک شوخی تلخ تاریخی است.
علی شاکری زندبرگهایی از زندگی سیاسی
دکتر شاپور بختیار* - دفتر دوم بخش بیستوششم ـ ب پس از اینکه در جلسهی دهم کنگره، یعنی سه روز پس از آن سخنرانی، طی مادهی واحدهای به امضاءِ سی تن از اعضاء پیشنهادشد که موضوع عضویت نهضت آزادی در جبهه ملی، که بر طبق مادهی ۳۰ اساسنامه تنها در صلاحیت شورای مرکزی بود، برای تصویب در کنگره در دستور کار آن قرارگیرد بحثی طولانی پیش آمد. زمانی که بحث هنوز بهصورتِ نظامنامهای، یعنی بر سر طرح یا عدم طرح موضوع بود دکتر صدیقی، ضمن تأکید بسیار بر علاقه و اعتقاد شخصی خود به شخص مهندس بازرگان و سه مؤسس اصلی دیگر نهضت آزادی، با استناد به اصل یادشدهی اساسنامه و اقامهی براهین اساسنامهای دقیقی با قرارگرفتن آن در دستور کار کنگره مخالفتکرد.
فرشید یاسائیخاک، حافظهی زخمی سرزمین ایران ایران امروز، در میان ده کشور اول جهان از نظر میزان فرونشست زمین جای دارد. در برخی مناطق، سرعت فرونشست به ۲۵ تا ۳۵ سانتی متر در سال رسیده است؛ رقمی حیرتآور که چندین برابر آستانهی بحران جهانی (۴ میلی متر در سال) است. تنها در دشت ورامین و جنوب شرق تهران، فرونشستی به میزان ۳۶ سانتیمتر در سال ثبت شده است؛ درست در کنار زیرساختهایی حیاتی چون مترو، راهآهن، بزرگراهها و فرودگاهها. در دشت اصفهان، زادگاه زایندهرود، اکنون با خطر فروپاشی بافت شهری و آسیب جدی به بناهای تاریخی روبهرو هستیم. دشتهای همدان، قزوین، کاشان، فارس و خراسان نیز شاهد ترکها و شکافهایی هستند که در قلب مناطق مسکونی و کشاورزی شکل گرفتهاند؛ هشدارهایی روشن برای آیندهای تیره!
رضا جاسکیعظمت را دوباره به جنبش ضدجنگ بازگردانیم میهن ما روزهای سختی را از سر میگذراند. سایهی شوم جنگ بر ایران سایه انداخته است. زمانی که طرح این نوشته ریخته شد هنوز «جنگ دوازدهروزه» به پایان نرسیده بود. اعلام آتشبس نیمبند موجب خوشحالی زیاد شد اما خطر جنگ را از سر کشور برنداشته است. از طرف دیگر با افزایش سرکوب در ایران و اخراج بیشرمانه و غیرانسانی مهاجرین افغانستانی، یکی دیگر از چهرههای کریه این جنگ خود را نشان داد. بنابر شواهد، کشور در عمل در شرایط جنگی است و آیندهی صلح مبهم.
دکتر علی سرکوهی*السیدِ حکومت اسلامی ایران حکومت اسلامی در برههای تاریخی قرار دارد که میتوان آن را نه دوران گذار، بلکه دوران تعلیق نامید. تعلیق میان مرگ و زندگی، ثبات و بحران، اقتدار و فروپاشی. آیتالله خامنهای، اگرچه از منظر زیستی هنوز زنده است، اما از منظر سیاسی، مدتهاست که نقشی مؤثر در مدیریت بحرانهای کشور ندارد. او از صحنهی عمومی غایب است، صدایش دیگر شنیده نمیشود و فرمانهایش نه شور سیاسی برمیانگیزند و نه نظم راهبردی میآفرینند.
مسعود نقره کارمداحانِ خامنهای و اشعار یک «زینت المجالسِ گمراه»! این روزها این گَله سراغ شعرهای سیمین بهبهانی هم رفته اند تا کار تخدیر و تحریک و تحمیق مخاطبان شان را که بیشتر جوانان هستند به کمال اسلامی برسانند. ببینید این موجوداتِ دهان گشاد و ویرانگر ِ فرهنگ و روان جامعه در بارۀ سیمین بهبهانی، شاعر "دو باره می سازمت وطن" چه گفته اند، وشجاع بانوی شعر میهنمان چگونه چشم در چشم سکۀ یه پول شان کرده است:
" این گونه سپاسم می دارند"
علی افشاریاهمیت تفکیک دولت از حکومت در کنش اپوزیسیونل «جنگ دوازده روزه» نکات مهمی را در عرصه عمومی ایران آشکار کرد که محتاج بررسی و ژرفکاوی عمیق است. یکی از آنها تفکیکی است که بین "جمهوری اسلامی" و "ایران" بهمثابه کشور و میهن به صورت عینی پدیدار شد. این دوگانه در واقع بازتاب تفکیک ذاتی دولت به معنای State با حکومت و نظام سیاسی است.
مهدی استعدادی شاددو استعارۀ زنهار دهنده:
«شمشیر داموکلس» و «مثلث برمودا»! از استعاره اولی برداشت زیر را داشتم. این که آن شمشیر از غلاف در آمده و آویزان از موی نازک اسب، امروزه هم همچون شبحی بر بالای سر طالبان قدرت وجود دارد. وسیلۀ قتلی که نمیگذارد حاکم و فرمانروای بحران زده و دُچار روان نژندی احساس خوشبختی کند. زیرا وقتی از مرگ بترسی، چون هرلحظه ممکن است شمشیر بر گردنت فرود آید، امکان ندارد خوشحالی را تجربه کنی. با این که بادنجان دور قاب چینانت تو را آقای"معظم له" خطاب میکنند ولی تو در خلوت خویش فقط استیصال خود را میبینی.در استعاره دوم به مساحت مثلث رازآمیزی اشاره داشتم که بر اقیانوسی و در نزدیکی جزایر برمودا قرار دارد. گویا بهطرز افسانهای در مدت زمان مدیدی همچون تله و دام نابودی کشتیها و هواپیماها عملکردهاست.
جلال رستمیدوران گذاربه نظم نوین جهانی تأملی بر جایگاه ایران و خاورمیانه در پرتو کتاب «جهان در آشوب» براساس وام گرفتن از نظریه ی تحلیلی- سیاسی او می توان به این ارزیابی رسید که در پرتو جنگ اخیر ایران و اسرائیل و دگرگونیهای ژرف در خاورمیانه، بازاندیشی در جایگاه کشورهایی چون ایران، اسرائیل، اروپا، آمریکا و دیگر بازیگران جهانی در ساختار قدرت نوین، ضرورتی تاریخی یافته است. کتاب «جهان در آشوب» تلاشیست برای درک این جهان متحول؛ جهانی که در آن نظم کهن از نفس افتاده و نظمی تازه هنوز در حال زادهشدن است.
س. حمیدیترور ترامپ و نتانیاهو وثیقهای برای نجات خامنهای دو تن از مراجع حکومتی نیز راهکار دیگری را تجویز نمودهاند. در همین راهکار خودمانی است که برای ترامپ و نتانیاهو حکم محارب صادر میشود. بر این اساس پیروان یا مقلدان همین مراجع باید ترور ترامپ و نتانیاهو را امری واجب (واجب کفایی) بشمارند. چیزی از همان نوع که در زمانهای پیش از این برای سلمان رشدی پیش آمد و آسیبهای نامردمی فراوانی را از خود به یادگار گذاشت. اکنون ترامپ و نتانیاهو نیز حکم قتل میگیرند. اجرایی شدن این موضوع در حالی تبلیغ میگردد که دولت ایران همواره در سیاستهای رسمی خویش از اقدام به هرگونه تروری برائت میجوید. اما همین دولت به ظاهر غیر تروریست، زمینههای کافی فراهم میبیند تا اوباشی از مردم را به اجرای چنین حکمی تشویق نماید.
فرید انصاری دزفولیملی گرایی بدون ملت! رژیم بخوبی می داند که امروز دیگر اسلام و شعائر اسلامی و امت سازی نزد مردم منسوخ شده اند بطوریکه اکثر مردم از این واژه ها و بیانات متنفرند. لذا رژیم برای حفظ و بقای خود شعائر ملی گرایی و وطن دوستی را علم کرده است تا جایی که سرود ای ایران ای مرز پر گهر و امثالهم را مبدل به نوحه محرم کرده است.
نسرین آزاددولت جمهوری اسلامی ادعا میکند که حمله، غافلگیرانه بودهاست دول غربی سالهاست که میگویند جمهوری اسلامی نمیتواند گروههای نیابتی داشته باشد. آیا هیئت حاکمه جمهوری اسلامی فکر میکرد که ترامپ شوخی میکند؟ عناصر جمهوری اسلامی میگفتند که «آمریکا از خاورمیانه میخواهد خارج شود، آمریکا از ما میترسد چون جهان شیعه با ماست». این افراد چنان در شعار بی پایه و ولایی خود غرق شده بودند که هیچ یک از علامتهایی را که اسرائیل، آمریکا و حتی اروپا و کشورهای دیگر میدادند، جدی نگرفتند و گول قدرت و درایت نداشته خود را خوردند. آنها یک شبه دهها سردار و عالم خود و صدها مردم شریف ما را به کشتن دادند و هنوز هم نفهمیدهاند.
|