مهناز علائی انفجار در جنوب ایران و انفجار بیروت:
تشابهها، دلایل و بحران مدیریت و شفافیت در دهه اخیر، خاورمیانه شاهد انفجارهایی بوده که نه تنها خسارات انسانی و مالی گسترده به بار آوردند، بلکه ابعاد سیاسی و امنیتی خطرناکی را آشکار ساختند. انفجار بندر بیروت در ۴ اوت ۲۰۲۰ و انفجار اخیر در جنوب ایران (در مناطق بندری یا حساس نظامی) دارای شباهتهایی عمیق هستند که به بحرانهای زیرساختی، فساد سیستماتیک و نقش بازیگران غیردولتی چون حماس و حزبالله گره خوردهاند. این مقاله به بررسی این شباهتها، دلایل اصلی وقوع چنین فجایعی و نقش پنهانکاری مقامات میپردازد.
فرشید یاسائیامید و آنارشیسم
به مناسبت اول ماه مه، روز کار و کارگر در سوم ماه مه ۱۸۸۶، اعتصابات گسترده در شیکاگو به خشونت کشیده شد و در روز چهارم، میدان «هایمارکت» شاهد انفجار بمبی بود که مسیر تاریخ را تغییر داد. پلیس وارد میدان شد، درگیری بالا گرفت، بمبی پرتاب شد و چند افسر پلیس کشته شدند. واکنش دولت سریع و بیرحمانه بود. در پی این حادثه، هشت نفر از رهبران آنارشیست، بدون مدارک کافی، به اتهام تحریک به خشونت محاکمه شدند. چهار نفر از آنان – از جمله پارسونز، اشپیز و انگل – به چوبه دار سپرده شدند. بعدها بسیاری این محاکمه را سیاسی و ساختگی دانستند. این مردان، حالا به عنوان «شهدای هایمارکت» شناخته میشوند.
بهزاد كریمیناسیونالیسم و وسوسهی قدرت! طراز بالایی از تکراری مشابه به نمایش گذاشت و دریچهی تازهای برای رودررویی دیدگاهها حول «مسئلهی ملی» در کشور گشود. این واقعه، داوریهای سیاسی ناهمساز و بعضاً ستیزنده در مورد چیستی و چرایی شکلگیری آن را در پی داشت و انباشتی درسآموز از تنوع نگرشی در زمینه برخورد با «مسئله ملی» فراهم آورد که دستمایهی ارزشمندی برای پژوهشی جامع در مورد بغرنجیهای «مسئله»اند. ارومیه که تک نمونه در کشور نیست، جام تَرَک خوردهای از نِقار ملی را میماند که در امروزه روز فقط نوک کوه یخ آنها را میبینیم و باید چشم براه فجایعی در چنین جاهایی بود هرگاه «مسئله ملی» در سطح کشور نتواند به موقع و بگونهی دموکراتیک حل شود.
یدالله بلدیبسیج دانشآموزی، امورتربیتی، طلبهها موفق نشدند پلیس هم موفق نخوهد شد!
اکنون که برنامههای سه گانه رژِیم برای تسخیر افکار دانشآموزان باشکست مواجه شده، مسئولین مرتجع آموزش وپرورش و نیروهای سرکوبگر انتظامی متحد و یکپارچه میخواهند برای جلوگیری از پیوستن دانشآموزان به صفوف خیزشهای مردمی در آینده پلیس را درمدارس مستقر کنند تا پلیس با حضور خود در مدارس با باتوم و گاز اشک آور و گلوله ساچمهای خیزش دانشآموزان را در همان مدرسه سرکوب کند تا نتوانند به صف معترضین بپیوندند. اما مسلما این اقدام جنایتکارانه در برابر خیزش متحد دانشآموزان نیز باشکست مواجه خواهد شد.
رضا جاسکی«از ماست که برماست»
چپها در هفدهم اسفند ۵۷ کجا بودند؟
راستی، چپها در ۱۷ اسفند چکار کردند؟ بسیاری از زنان چپ در ۱۷ اسفند در تظاهرات شرکت داشتند. در مورد چریکهای فدایی نیز باید گفته شود، هما ناطق بیانیهی دانشگاهیان را در ۱۹ اسفند خواند و میهن جزنی نیز در جلوی دادگستری سخن گفت. مردان فدایی چکار کردند؟ خانم کیت میلت فمینیست رادیکال آمریکایی که در این زمان به ایران آمده بود در مورد تظاهرات اسفندماه و حضور مردان چپ طرفدار سازمان چریکهای فدایی چنین میگوید: «اما پس از بحث و گفتگو، راهپیمایی به تصویب میرسد. زنان در ردیفهای ۱۰ تا ۱۲ نفره کنار هم قرار میگیرند. بین ۵ تا ده هزار نفرند. مردان چپگرا که بسیاریشان هواداران چریکهای فدایی خلق هستند، دست به دست هم میدهند دستها را حلقه میکنند و رنجبر حفاظتی گرداگرد صفوف زنان میسازند. حدود ۸۰۰۰ نفرند. ...
کیقباد یزدانیچرا من سلطنتطلب نیستم؟ - نسخهی اصلی! نقدی بر نوشتار "چرا من سلطنتطلب نیستم؟" از امیر طاهری بهتازگی آقای امیر طاهری، خبرنگار پیشکسوت و از مشاوران رضا پهلوی، در مقالهای تحت عنوان "چرا من سلطنتطلب نیستم؟" که در ۲۲ فروردین ۱۴۰۴ در سایت "ایندیپندنت فارسی" و سایتهای دیگر خارج از ایران منتشر شد، کوشید با بازتعریفی از "سلطنت"، آن را از مفهوم "پادشاهی" جدا کرده و قبایی تازه برای "پادشاهی" بدوزد تا آن را برازندهی روزگار ما کند. اگرچه نویسنده بهظاهر در راستای شفافسازی مفاهیم کوشیده، اما در عمل با ابهامآفرینی و مصادره به مطلوب، پرسشهای جدیتری را پیش میکشد.
علی آشوری بهجای بازسازی هویت، تولید وضعیت در سالهای اخیر، بازگشت به مسئلهی چپ در ایران، بیش از آنکه مبتنی بر نظریهپردازی دربارهی اکنون باشد، اغلب درگیر بازسازی یک هویت تاریخی بوده است: تلاش برای زندهکردن میراث سازمانها، خاطرات مبارزات، و چهرههای رادیکال. اما پرسش اصلی اینجاست: آیا با بازخوانی گذشته، میتوان از بحران امروز چپ عبور کرد؟ یا بهعبارتی دیگر، آیا مسئلهی چپ در ایران، بازگشت به خود است، یا خلق یک خودِ نو از دل وضعیت کنونی؟
ظهور مجدد پوپولیسم راست و شدت گرفتن خطر جنگ ترجمهی احمد سیف طبقه کارگر به دلیل رد نظام انتخاباتی جاهل خوانده میشود. این سرزنشها هیچ هدفی جز دور کردن ما از فرآیند دموکراتیک بورژوایی ندارند و دلیل خوبی هم برای آن وجود دارد. طبقه کارگر شاید از چیزی آگاه است که طبقه سرمایهدار از آن انکار میکند—در دستور کار احزاب سیاسی سرمایهداری برای کارگران هیچ جایی وجود ندارد. دههها کاهش دستمزدها، پوشش مراقبتهای بهداشتی، امید به زندگی، از دست دادن یک بازنشستگی آینده و تضمین کاهش در هر حوزهای از زندگی وعدهای نیست که طبقه کارگر را به حرکت درآورد. این افول پایان نیافته است و با سرعت در دوران ترامپ، همانطور که وعده داده شد، ادامه خواهد یافت.
محمدعلی اصفهانیزده اندمان و رنگ هامان را از ما نپرسیده اند
خورده ایم و رنگ هامان را از هم پرسیده ایم تمام تشکل ها و جریان های توتالیتر که خواهان ذوب شدن افراد خود در رهبر و در ایدهئولوژی واحد و در تشکیلات هستند، و ویران کردن هویت فردی آن ها و ذوب کردن و حل کردنشان در وجود رهبر و ایدهئولوژی واحد و تشکیلات را نشانهٔ انسجام خود میدانند، و دوپینگ ذهن آن ها با رؤیا فروشی های ارزان را توان سازماندهی و بسیج خود معرفی میکنند، هم خود در جامعهیی ناسالم زندگی میکنند، و هم جامعه را در تمامیت آن ناسالم و بیمار میخواهند.
مسعود نقره کارپزشکان، علیۀ جنگ و در راهِ صلح جنگ عراق و ایران توجه روشنفکران و کنشگران سیاسی و فرهنگی را بیش از پیش به ارزش و اهمیت صلح جلب کرد. با شروع جنگ عراق و ایران ضرورت سامان دادن جمع ها و تشکل هائی علیه جنگ و برای برقرای صلح در محافل روشنفکری، سیاسی و فرهنگی مطرح شد. یک نمونه، پیشنهاد و تلاش زنده یاد، جراح گرانقدر دکتر هاشم موسوی بود. طرح دکتر هاشم موسوی این بود که پزشکانِ و کادرهای بهداشتی و درمانی حامی صلح تشکلی ضد جنگ شکل بدهند که متاسفانه این پیشنهاد و طرح عملی نشد.
محمد حسین صدیق یزدچیتفاوتهای لائیسیته با سکولاریسم یگانه ملاک ارزش گذار نهادهای عمومی چه درلائیسیته وچه در سکولاریسم اراده آزاد و عقلانی وبدون قیّم انسان آزاد است.انسان آزاد یعنی انسانی که درک وشعورش بر محور اتوریته ى عقل نقّاد و قواعد آن عمل می کند. انسانی که درک و آگاهی وی در غلبه یا سیطره هیچ نظام آمرانه ایدئولوژیک یا هیچ نظام آمرانه دینی وهیچ پدیده قدسی یا قدسی مآب شکل نگرفته. انسانی آزاد از تمام آموزه های القائی دین و هر دینی. درشکل گیری نهادهای عمومی مثل نهاد دولت یا مدرسه وآموزش هم هیچ مبدئیّت قدسی یا ربوبی یا ارادهء قدسی مثل خداوند یا عنصر وحی وپیامبری، و هیچ نهاد دینی مثل کلیسا وخواست آن دخالت و حضوری ندارد.
بهزاد كریمیحسن عرب زاده چه ناباورانه رفت! «من مرگ هیچ عزیزی را باور نمی کنم»؛ اما خبرِ رفتِ حسن عرب زاده بسی فراتر از ناباوریها بود. بسیار تکاندهنده و تاثربرانگیز است درگذشت انسانی به چهره و نگاه تسلیم ناپذیر، در درون ولی خود را ناگزیر دیدن از گزینش مرگی خودخواسته. دو روز پیش به روال همیشگی، برایم پیامی داشت به نشانهی سرزندگی؛ حالا اما با بجا گذاشتن اندوهی سهمگین در دل هر کسی که حسن را میشناخت، ترک زندگی گفت و رفت. چرا این چنین؟
سرور علی محمدیمادرها که می روند همه چیز را با خودشان می برند در باره ی مادر شایگان نوشتن سخت است ، خصوصا وقتی که خودش نیست که بگوید نه این جمله ها با روح من بیگانه است ، تو مرا آنگونه که هستم نشناختی ، از این رو می ترسی که کلامت توانمند نباشد و نتوانی تصویر درستی از من بر ذهن خواننده ی مشتاق بنشانی! بیم خواستن و نتوانستن رهایت نمی کند . آری، این که راوی منصفی نباشی و نتوانی کلامی در خور شخصیت انسانیاش که با مبارزاتی بی امان در هم آمیخته باشد بیابی ، مادری که با جان باختن جگر گوشه اش نادر در نبردی نابرابر با دژخیمان شاه ، جانب احتیاط نگرفت و استوارانه در راه آزادی و سوسیالیسم از هیچ کوششی فرو نگذاشت .
اصغر شیرازی معضل فدرالیسم(۱) در ایران یگانه ملتیها در مخالفت با معتقدان به کثرت ملی در ابران طیفی از گروه ها و اشخاص هستند که اعتقاد به وجود تنها یک ملت در ایران دارند. اینها خود به چند گروه تقسیم می شوند. ۱- طرفداران فدرالیسم قومی، ۲- طرفداران فدرالیسم غیرقومی ۳- هواداران تقسیمات استانی، ۴ منکران چندقومبودگی مردم ایران، ۵ - مردمگرایان. هر یک از این ها را می توان بر حسب این که حدود جغرافیائی واحدهای قومی یا استانی خود را تعیین می کنند یا خیر از یکدیگر تفکیک کرد. همین طور برحسب میزان اختیارات واحدها و جایگاهی که آنها برای کاربرد زبان های قومی در آموزش و غیره قائلند. همه این ها ، به جز گروه پنجم ناسیونالیست ایرانگرا هستند و معتقد به تمامیت ارضی یا یکپارچگی سرزمینی ایران
تقی روزبهمذاکرات رم و وزش بادهای موافق و مخالف! در چنین فضای ملتهب با ویژگی عدم قطعیت و آکنده از انواع بحرانها و افت و خیرهای آنها، سنگربندی و آرایش بهروز شهروندان و جنبشها و فعالین و کشنگران برای مواجهه با جوانب گوناگون این چالشها و نقش آفرینی لازم در تناسب با بحرانهای پیشارو درکنارحمایت فعال شهروندان و کنشگران خارج کشور و تشکلها و نیروهای ترقیخواه جهان و نهادهای بینالمللی مدافع حقوق شهروندان جهان اهمیت زیادی دارد که در این فرصت مجال پرداختن به آنها نیست. مهم آن است که درشرایط بحران و عدم قطعیت تحولات با توجه به فرصتها و تهدیدهای بالقوه وبالعفل موجود، جنبشها و کنشگران و فعالین آن میتوانند به تناسب نقشآفرینی خود فرصت را فعلیت بخشیده و تهدیدها را دفع یا تضعیف و زایل سازند.
بهزاد كریمیسیر جنبش فدایی خلق و جایگاه و خلاء بیژن جزنی به مناسبت روز تلخ و شوم ۲۹ فروردین ۱۳۵۴ اعتبار والایی که فدایی خلق طی دورهی قبل از انقلاب به دست آورد، به ایستادگی جانانهای بود که او در برابر دیکتاتوری شاه از خود نشان داد. در همان حال اما چه دردناک که فدایی علیرغم تحولات حاصله به بهای بس گزاف، برای مواجههی درخور با اوضاع سیاسی بغرنج پسا انقلاب آمادگی لازم نداشت. آنجا بود که خلاء پر نشدنی بیژن جزنیها، تعیین کنندگی خود در حیات فدایی خلق را به وضوح نشان داد. گرچه نمیتوان گفت که اگر جزنی زنده بود کشتی جنبش فدایی حتماً بهترین مسیر از دریای متلاطم سیاست را میپیمود، اما جای تردید هم نیست که این جنبش نه به دنباله روی خسارتبار از اسلام «ضد امپریالیسم» کشیده میشد و نه ماجراجویایی انتحاری در برابر اسلامِ مستقر برمیگزید.
بابک خطیزنگ مذاکره نه! زنگ دیکته بله! (در آستانه هفته دوم گفتگوی جمهوری اسلامی و آمریکا) هرچند حتی تندروترین رسانههای جمهوری اسلامی در تبلیغاتیترین برنامههای خود نیز، نهایت قدرت نظامی ایران را به عنوان چیزی که "بالاخره" میتواند به "برخی" منافع آمریکا در منطقه آسیب بزند -و نه چیزی بیش از این- معرفی میکنند و این یعنی خود آنها نیز، هیچ امکانی برای مقاومت در برابر حمله نظامی آمریکا یا حتی اسرائیل متصور نیستند. بنابراین آنچه بین حکومت ایران و آمریکا در حال رخ دادن است هر چه که هست، مذاکره نمیتواند باشد، چون چنانکه گفته شد، طرف ایرانی چیزی برای ارائه به عنوان اسباب چانهزنی در اختیار ندارد و شاید به همین خاطر است که طرف مقابل نیز سیاست خود را با نگاهی از بالا به پایین و به طور دستوری، اینگونه عنوان میکند که: "ایران یک انتخاب دارد: درخواست پرزیدنت ترامپ را بپذیرد یا دچار جهنم شود."
فرید انصاری دزفولیرضاشاه مستبد بود نه ملی گرا(۶) انگلیسی ها به صراحت در اسناد رسمی خود عنوان کردند که باید تغییر شاه، ایجاد جمهوری یا یک دیکتاتوری اتفاق بیفتد، یادآور شد: آیرون ساید فرمانده نیروهای نظامی بریتانیا در ایران در دسامبر ۱۹۲۰ برای یافتن آن نیرو وارد قوای نظامی ایران شد ۱۷ آذر ۱۲۹۹ به وزارت جنگ نوشت یک افسر ایرانی توانا باید فرماندهی قزاقها را به دست بگیرد و این موضوع بسیاری از مشکلات را برطرف میکند و به ما مجال میدهد تا با مسالمت و آبرومندی این کشور را ترک کنیم.
مسعود نقره کارمذاکره و مداحانِ رجز خوان تبلیغی مداحان هستند که برای روحیه دادن به امت اسلامی و مصارف داخلی با "رجزخوانی" وارد میدان می شوند، موجوداتی که از گونه و راستۀ نوعی از لات ها و قَدَرترین آوازهگران خرافه و خشونت .هستند در هیاهوی مذاکره آمریکا و ایران بیش از پیش بانگ رجزخوانی در معنای بلوف زدن و خالی بندی سیاسی این جماعت هم عربده وار بلندتر شده است.
حسن نادریترامپ ناجی انباشت بحران بدهی های خارجی و کسری بودجه آمریکا
یا صف آرایی جدید در نظام اقتصادی جهان؟
اینک دونالد ترامپ با برقراری دوباره تعرفه های گمرکی، مدل اقتصادی مورد علاقه ابر قدرت سرمایه داری آمریکا را که در تنگناهای عمیق قرار دارد به زیر پرسش می برد و میل دارد یک تنه علیه اقتصاد بین المللی برخیزد. ترامپ عارضه ای از یک سیستم اقتصادی و اجتماعی است که در آن سرمایه منبع درآمد است اما نیروی تولید و مبادله متعلق به کسانی نیست که آنها را از طریق کار خود تولید می کنند.با برهم خوردن قواعد تجارت بین المللی و دیپلماتیکی،مرکزی برای تعادل سیاسی وجود نخواهد داشت و دنیا به سوی بی ثباتی بیشتر پیش خواهد رفت.
امیر حسین لادنجنگ ترامپ و نتانیاهو با رژیم آخوندی! احتمال حمله نظامی آمریکا و اسرائیل به تاسیسات هستهای ایران آمریکا با رَد کردن و شانه خالی کردن از اجرای اکثر قراردادهای بین المللی که طی پنجاه سال گذشته منعقد شده اند یکی از عوامل اصلی سوق جهان بسوی مسابقه تسلیحات هسته ای است. وزیر سابق دفاع آمریکا، رابرت مک نامارا در "نشریه سیاست خارجی" مینویسد: "سیاست تسلیحات هسته آی آمریکا در حال حاضر؛ خلاف عرف، غیر قانونی و از نظر نظامی بی مورد و شدیداً خطرناک میباشد."
پرسش اینجا است که آیا آمریکا، اسرائیل و یا هر کشور دیگری که دارای تسلیحات هسته ئی است، حق دارد، ایران را از داشتن آن منع کند و برای ایران تعیین تکلیف نماید؟
بهزاد كریمیچرا ۲۹ فروردین ماندگار در تاریخ است؟ ۲۹ فروردین ۱۳۵۴ که اکنون در پنجاهمین سالگرد آن ایستادهایم، روز داغ و درد برای جنبش فدایی خلق است. ۲۹ فروردین ۱۴۰۴ سالروز حسرت از دست دادن فرهیخته چکیدههای مبارزهی سالیان دراز و روز دریغ به یاد آوردن نبود آنانی است که وجودشان در بزنگاه تاریخ نیاز بزرگ جنبش چپ ایران بود. ۲۹ فروردین روز ننگ برای رژیمی است که مرتکب یکی از شوم ترین جنایتهای چند دههای خود شد و هنوز هم که هنوز است میراث بران آن را یارای اعتراف به ارتکاب جنایتی این سان بیشرمانه نیست. روزی که، هم در تاریخ استبداد شاهی بسیار خصلت نماست و هم پیامدهایش در دورهی تثبیت حکومت دینی بسی اثرگذار. روز ۲۹ فروردین نه از یاد میرود و نه بخشوده میشود.
علی افشاریجان کری و نورافشانی به سیاستورزی در آمریکا به احتمال زیاد مخاطب متعجب شده که چطور جان کری که از دید بخشی از ایرانیان نماد «مماشات» با جمهوری اسلامی در بین دولتمردان آمریکایی است، چطور به یک باره تغییر موضع شدید داده و حال رویکرد مطالبه حداکثری را تجویز میکند! چطور شده کسی که با کنار گذاشتن حوزههای اختلاف به شکلگیری برجام در سال ۲۰۱۵ رضایت داد، از دولت دوم ترامپ میخواهد تا فراتر از حوزه هستهای برود؟ چون جمهوری اسلامی در گوشه رینگ است!
دکتر محمد حسین یحیاییچشم انداز اقتصاد رژیم ولایت در سال ۱۴۰۴ خورشیدی دولت ولایت در همه این سال ها منابع اقتصادی را حیف و میل کرده، دیگر قادر به پرداخت حقوق بگیران هم نیست و حتی از مردم می خواهد به گرسنگان یاری رسانند و کمک های معیشتی بکنند، همین خواسته وخامت اوضاع را به نمایش می گذارد، از سوی دیگر خامنه ای از خیزش مردمی هراس دارد که بر اساس کارشناسان و کنشگران اجتماعی هر لحظه می تواند شعله ور شود، زیرا تورم به شدت بالا می رود و در همین چند هفته ابتدای سال ۱۴۰۴ شتاب بیشتری گرفته و از مرز ۴۰ درصد گذشته است.
صادق کارشان نزول احضار سرگردگان نهادهای حکومتی نزد خامنەای در اوضاع و احوال کنونی برای رژیم تن ندادن به مذاکرە عملا زیانبارتر از پذیرفتن آن است. اما مشکل آنجاست کە ابعاد مخالفت با مذاکرە در درون رژیم بسی گستردەتر از این چند نمایندەی منفور بین مردم است. این جماعت مرتجع و سرکوبگر در واقع در میان نیروهای امنیتی و سرداران سپاە و غارتگران و سایر نهادهای قدرت نفوذ زیادی دارند و عملا بازوی مسلح رژیم در سرکوب محسوب میشوند. بههمین جهت جراحی آنها از بدنەی رژیم بسیار دشوار است. آنها بقای خود و ادامەی غارتگری شان را در سرکوب و تنش میبینند و بههمین جهت است کە بە کاسبان تحریم شهرە شدەاند.
|