logo





واقعیت های امروز ایران
پروانه سوخت، شمع فرو ریخت، شب گذشت

دوشنبه ۲۳ تير ۱۴۰۴ - ۱۴ ژوييه ۲۰۲۵

امیر حسین لادن

new/ladan4.jpg
واقعیت های امروز
نخست، در کجا قرار داریم؟

نشریه تایمز اسرائیل، جنگ اسرائیل و ایران را، از نگاه اعداد، پس از ۱۲ روز نبرد، چنین گزارش میدهد:

از سوی ایران، ۵۵۰ موشک، و ۱۰۰۰ پهپاد شلیک شد؛ ۳۱ فروند در مناطق مسکونی اصابت کرد؛ ۲۸ کشته و بیش از ۳۰۰۰ زخمی بجا گذاشت؛ و بیش از ۹۰۰۰ تن اسرائیلی را، آواره ساخت.

ارتش اسرائیل میگوید، قابلیت‌ های ایران، بشدت کاهش یافته و برنامه هسته ‌ای سال ‌ها به عقب برگشته است. گزارش کارشناسان اطلاعاتی اسرائیل: ایران در آغاز جنگ حدود ۲۵۰۰ موشک بالستیک و هزاران پهپاد داشت. در حدود دو سوم از سکوهای پرتاب موشک بالستیک ایران، و در حدود ۱۰۰۰ موشک، در حملات هوایی نابود شده‌ اند.

در مورد پدافند ایران، ارتش اسرائیل اعلام کرد که در بحبوحه درگیریها، بر غرب ایران و تهران برتری هوایی پیدا کرد و بیش از ۸۰ باتری پدافند هوایی ایران را منهدم کرد.
در حملات گسترده و هدفمند اسرائیل، رهبران ارشد نظامی، دانشمندان هسته ‌ای، سایت ‌های غنی‌ سازی اورانیوم و برنامه موشک ‌های بالستیک ایران، از هدفهای نخستین بودند. حداقل ۱۵ دانشمند ارشد هسته ‌ای ایران که روی بمب کار میکردند و ۳۰ فرمانده نظامی در حملات اولیه کشته شدندد. چند تن دیگر نیز، در روزهای بعد کشته شدند. سپهبد ایال زمیر، رئیس ستاد کل نیروهای دفاعی اسرائیل، روز سه ‌شنبه گفت که "ما پروژه هسته ‌ای ایران را سال‌ ها به عقب انداخته ایم." (1)

برآورد تعداد جان باختگان در ایران، 943 تن و 8 تن مفقود؛ احتمال دارد تعداد کشته شدگان تا 1100 تن افزایش یابد!

مبارزه پنهانی اسرائیل با تسلیحات هسته ای ایران

جنگ اسرائیل با ایران، یکماه پیش آغاز شد و 12 روز ادامه داشت؛ ولی مبارزه پنهانی اسرائیل با برنامه تسلیحات هسته ای ایران، سال ها پیش (سال 2002)، زمانی که آریل شارون (نخست وزیر اسرائیل)، میر داگان را مسئول سازمان موساد کرد، آغاز شد. داگان معتقد بود، دشوارترین راه، در عین حال مؤثرترین راه مبارزه با ایران، شناسایی دانشمندان هسته ‌ای - موشکی ایران؛ یافتن، و کشتن آنهاست. داگان، "عملیات سر بریدن" را، سال 2002 آغاز کرد.

- قتل مرموز پرفسور اردشیر حسین پور، کارشناس برجستۀ هسته ئی ایران، 19 سال پیش (در دیماه 1385) در کارخانۀ اورانیومِ اصفهان، یک نمونه ای از این مبارزه بود.
- میر داگان در سال 2007 (هجده سال پیش) در تل آویو علنا اعلام کرد، "ما باید قلب ایران (مردم) را هدف بگیریم".

- بیش از 16 سال پیش (6 اردیبهشت 1388) مقاله ی مستندی برای افشای "عملیات سر بریدن" موساد منتشر کردم. (2)

- از آغاز کار میر داگان (سال 2002) در موساد، در رابطه با "عملیات سر بریدن" و برنامه ضربه زدن به برنامه هسته ای کشور، حد اقل ده مقاله منتشر کردم و در چندین مصاحبه تلویزیونی و گفتگوهای اندیشکده آگاهی و شناخت، به آن اشاره نمودم.

- نشریه اسرائیلی یدیعوت آحارونوت، دو بار، به "عملیات سر بریدن" اشاره کرد.

- در سال 2018 (7 سال پیش) نیز، یک ژورنالیست کارشناس نظامی – اطلاعاتی اسرائیل، در یک کتاب ارزشمند و مستند، برنامه را فاش کرد. (3)

باید پرسید، آیا سازمان اطلاعاتی رژیم، خواب بوده است؟

از سوی دیگر، نفوذی های موساد در داخل ایران، بارها با انفجار و آتش سوزی به پایگاه ها و تأسیسات هسته ای – موشکی صدمه زدند و کارشناسان و متخصصان مان را در روز روشن، ترور و حذف کردند. متحدان رژیم را در لبنان، سوریه، عراق و یمن ضربه زدند و آرام آرام از بین بردند! جنانجه پس از اینهمه ضربات بیدار و هوشیار نشدید، انفجار صدها پیجر در یکزمان در لبنان، باید برای رژیم یک هوشدار و بیدارباش میبود که دشمن رخنه کرده و همکاران نفوذی دارد!

محمد باقر قالیباف، یار، همکار و شریک رژیم، که در پست هائی مانند: شهردار، فرمانده، نماینده ویژه رئیس جمهور و اکنون در رأس مجلس شورای اسلامی قرار دارد، دیروز گفت: "ما در نحوه عملیات اسرائیل غافلگیر شدیم! آنها در همان لحظه اول فرماندهان ما را زدند، سپس رادارهای پدافند را نیز هدف قرار داد." (4)

چکونه امکان دارد که 20 سال ضربه، انفجار، تجاوز، و ترور، از خواب بیدارتان نکرده باشد؟

مگر اینکه، در "کوما" بسر میبردید؟

دوم، برنامه دشمن را، باید شناسائی کرد
دیدار نتنیاهد با ترامپ در واشنگتن

"دونالد ترامپ عصر دوشنبه گذشته، در جریان ضیافت شام با بنیامین نتانیاهو در کاخ سفید گفت، دور جدید مذاکرات با تهران برنامه‌ریزی شده و امیدوار است که آمریکا مجددا "مجبور به حمله" به ایران نشود.

ترامپ با اشاره به اقدام خود در لغو تحریم‌های سوریه گفت: "من واقعا مشتاقم که بتوانم تحریم‌های ایران را لغو کنم و به آن‌ها فرصت بازسازی بدهم. می‌خواهم شاهد آن باشم که ایران خود را به صورت مسالمت‌آمیز بازسازی می‌کند و دیگر مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل نمی‌‌گوید.
در ادامه گفت: "ایران توان بالقوه‌ای دارد؛ نفت دارد، مردم بسیار باهوش، خوب و پرانرژی دارد. این فوق‌العاده است. بنابراین وقتی می‌بینید چنین چیزهایی اتفاق می‌افتد بسیار شرم‌آور است.

نتانیاهو به دنبال چیست؟

"بنیامین نتنیاهو در این دیدار به دنبال چراغ سبز دونالد ترامپ برای اقدام علیه هرگونه فعالیت ایران در جهت بازسازی برنامه هسته‌ای است. بدنبال این است که مجوزی دریافت کند تا اگر فعالیت مشکوکی در تاسیسات هسته‌ای ایران مشاهده شود، یا شواهدی از انتقال اورانیوم وجود داشته باشد، برای اقدام علیه ایران، از آمریکا مجوز داشته باشد."
نتنیاهو میگوید: "برنامه‌های موشکی و هسته‌ای ایران دو غده مرگبار برای اسرائیل بودند. وقتی غده مرگبار دارید، چه می‌کنید؟ باید آن‌ها را بیرون بیاورید. اما به این معنا نیست که نمی‌تواند دوباره باز گردد. شما باید وضعیت را پیوسته در نظر داشته باشید تا مطمئن شوید که آن‌ها باز نمی‌گردند." (5)

هشدار، نتنیاهو در کوتاه مدت، دنبال حذف کامل برنامه هسته ای و موشکی ایران؛ و سپس خواستار تجزیه میهن مان می باشد.

پوتین نیز، که کوچکترین گامی برای ایران در مقابل حمله اسرائیل بر نداشت، امروز نیز برای نیاز خودش، ایران را قربانی میکند و میگوید، "به دونالد ترامپ، اسرائیل، و مقام‌های ایرانی اعلام کرده که از ایده توافق هسته‌ای که در آن ایران، هیچ‌گونه امکان غنی‌سازی اورانیوم نداشته باشد، حمایت می‌کند." (6)

وال استریت ژورنال، شنبه 21 تیرماه اعلام کرد: ترامپ از حمله اسرائیل به ایران در صورت حرکت تهران به‌سوی بمب اتم حمایت می‌کند. بنابراین، نتنیاهو در دیدار خصوصی، چراغ سبز آمریکا را دریافت کرد.

- سوم، چه باید کرد؟

با در نظر گرفتن این واقعیت که حمله اسرائیل و آمریکا به ایران، در درجه نخست برای نابودی توانائی های هسته ای کشورمان بوده، خرد حکم میکند که برنامه هسته ای، باید از رده نخست "ارجحیت های دوباره سازی" خارج گردد. در راستای غنی سازی، همانطور که شاهد هستیم، اسرائیل و آمریکا آشکارا تهدید می کنند که به ایران اجازه غنی سازی نمیدهند. دو نمونه دیگر:

رسانه‌های اسرائیل گزارش دادند ییسرائل کاتس (وزیر دفاع اسرائیل) روز پنج ‌شنبه ۱۲ تیر در نشستی با رئیس ستاد کل ارتش و مقامات ارشد اطلاعاتی اسرائیل گفت "مأموریت بعدی ارتش برنامه‌ریزی یک طرح دقیق و قابل ‌اجرا است تا اطمینان حاصل شود که ایران نمی‌تواند توانمندی‌ها و امکانات هدف قرارگرفته را بازسازی کند."

روز جمعه نیز، ترامپ دوباره علنا اعلام کرد، اجازه نخواهد داد ایران برنامه هسته‌ای خود را از سر بگیرد. (7)

بر ایران مان چه گذشت؟

چنانچه رژیم حاکم، قصد دارد برای دوباره سازی و جبران خسارت ها، گام بردارد؛ باید "با شناخت واقعیت ها و پذیرفتن حقایق" باشد. واقعیت های امروز؟

سیستم دفاعی کشور نابود شد. اکثر کارشناسان هسته اتی – موشکی، حذف شدند. کادر فرماندهی رده بالا نیز حذف گردید. صدها میلیارد دلار خسارت مالی وارد شد. و این فاجعه، 943 تن شهید، و 5562 تن مجروح بجا گذاشت.

امانوئل ماکرون، رئیس‌جمهور فرانسه، دیروز (یکشنبه) گفت: ” دیگر هیچ قانونی وجود ندارد، جز این قانون که قوی‌ ترین میشود. برای آزادی باید قدرتمند بود." نیویورک تایمز
گزارش هائی در مورد خرید جنگنده جی – 10 (ساخت چین) از سوی ایران در گردش است. در این راستا، یک کارشناس نظامی چین، می نویسد: "نسبت به سودمندی خرید جنگنده‌های جی-۱۰سی، از سوی ایران در شرایط فعلی تردید دارد. او استدلال کرد آنچه تهران اکنون به آن نیاز دارد، نه جنگنده‌های پیشرفته، بلکه رادارهای ضد‌ پنهان ‌کار واقعی و سامانه‌های پدافند هوایی قابل اعتماد برای مقابله با جنگنده‌های رادارگریز اف-۳۵ اسرائیل است.

هشدار باش، اسرائیل، قصد دارد حمله به ایران را، "نرمال سازی" کند! چنانچه اسرائیل، تنها یک بار دیگر به ایران حمله کند، این یورشی بی پایان خواهد بود و هر از گاهی به دلایل ساختگی، تکرار خواهند شد. همانطور که سال ها شاهد اینگونه حملات در لبنان و سوریه و فلسطین بوده ایم. بنابراین در حال حاضر بهتر است، با کنار گذاشتن غنی سازی، تمام تمرکز روی ارجحیت های دیگر کشور باشد.

نرمال سازی، بخشی از روش و سیاست اسرائیل است. طی سی سال گذشته، مسائل اسرائیل را روزانه دنبال کرده ام، اسرائیل، در رابطه با حذف فلسطینی ها، نرمال سازی را به درجه ای رسانده که طی 2 سال گذشته، روزانه بین 50 تا 150 فلسطینی بی گناه را به قتل میرساند و "آب از آب تکان نمیخورد"! تنها واکنش دنیای متمدن، اعلام تعداد کشته شدگان طی 24 ساعت گذشته است! ما ایرانیان، نباید اجازه بدهیم اسرائیل، حمله به ایران مان را "نرمال سازی" کند.

ارجحیت های هدفمند امروز؟

اداره کشور، بر اساس اهداف مشخص و ارجحیت های هدفمند برنامه ریزی میشوند؛ و راه و روش دستیابی به اهداف، سیاست کشور را مشخص میکند. آنچه میهن مان بشدت نیاز دارد، "دید و آینده نگری" و "برنامه ریزی“ است.

ارجحیت های هدفمند امروز: نیاز های اولیه ی حیاتی و اساسی میهن مان هستند، چهار

ارجحیت نخست:

(1 جبران سریع خسارات (همه جانبه) آسیب دیدگان حملات اسرائیل؛
(2 تهیه و تأمین تجهیزات پدافند پیشرفته، برای دفاع از مرزها و فضای کشور، و امنیت شهروندان؛
(3 مبارزه برای برچیدن گروهک های اطلاعاتی – تروریستی، و نفوذی های دشمن در درون مرزها؛
(4 دگرگونی ساختاریِ رابطه با کشورهای همسایه-منطقه، بر پایه احترام متقابل و منافع مشترک.

بازبینی ارجحیت ها

اول، جبران خسارات آسیب دیدگان، باید نخستین گام دولت در دوباره سازی باشد. مردم در پیدایش این فاجعه، نه نقشی داشته اند، و نه مسئولیتی. بنابراین حبران خسارات وارده، مسئولیت حکومت است و باید سریع انجام شود.

دوم، دفاع از مرزهای کشور و امنیت شهروندان، از ابتدائی ترین وظائف حکومت است. داشتن یک سازمان اطلاعاتی مجهز با اشخاص کاردان، و پدافند پیشرفته نیز، از شرایط ضروری برای هر کشور، جهت جلوگیری از فاجعه و احتمالاً نابودی کامل می باشد.
سوم، حذف نفوذی های دشمن، نیویورک تایمز می نویسد: "ایران که از دامنه و مقیاس حملات اسرائیل در این ماه گیج شده است، در حال انجام یک عملیات تعقیب و گریز فشرده برای یافتن مظنونان نفوذی و جاسوس و جلب مشارکت مردم در این کمپین است. همزمان با دستگیری صدها نفر توسط مقامات، دولت محاکمه و اعدام افراد مظنون به جاسوسی را تسریع کرده و قانونی را برای گسترش استفاده از مجازات اعدام برای هر کسی که به جاسوسی محکوم شود، به سرعت اجرا کرده است."

رادیو فردا نیز از قول، نشریه اسرائیلی یدیعوت آحرونوت، می نویسد: "جمعه ششم تیر، فعالان جوامع یهودی در اسرائیل و آمریکا خبر داده‌اند که تشکیلات امنیتی و اطلاعاتی جمهوری اسلامی ایران در روزهای اخیر شماری از یهودیان ایران را به ظن "همکاری" با اسرائیل بازداشت کرده‌اند."

پیش از پرداختن به ارجحیت شماره 4، موضوع نفوذی ها را ادامه میدهیم:

اینکه رژیم، امروز، در جستجوی "نفوذی های" اسرائیل در ایران است، زبانزد "نوش دارو پس از مرگ سهراب" و "آمدی جانم به قربانت، ولی حالا چرا؟" را بیاد میاورد. زیرا اسرائیل، برنامه نفوذی ها برای ضربه زدن و بتعویق انداختن برنامه هسته ای ایران را، بیش از دو دهه پیش آغاز کرد.

اندیشکده آگاهی و شناخت، باور دارد که اداره کشور، اهداف مشخص و ارجحیت های هدفمند و شعور لازم دارد، نه شعار! و باید "با شناخت واقعیت ها و پذیرفتن حقایق" حرکت کرد. در رابطه با نفوذی ها، سه ماجرای زیر، روشنگرند:

- ماجرای نخست، یک پاراگراف از کتاب از راه فریب، در مورد یهودیان ساکن کشورهای جهان را، مرور می کنیم. نگارنده کتاب، که یک مقام عالی رتبه موساد بود و به کانادا مهاجرت کرده، می نویسد:

"باور کردنش مشکل است که موساد در هر زمان فقط 30 تا 35 افسر پرونده یا کاتسا در جهان دارد که در حال فعالیت هستند. دلیل اصلی این تعداد فوق‌ العاده کم، این است که برخلاف سایر کشورها، اسرائیل میتواند از کادر قابل توجه و وفادار جامعه یهودیان در خارج از اسرائیل، بهره ببرد. این کار از طریق یک سیستم منحصر به فرد از سایانیم، یاوران داوطلب یهودی، انجام میشود." یعنی جامعه یهودیان هر کشور، یاوران داوطلب موساد هستند. (8)

- ماجرای دوم، نوشته ویلیام سالیوان، آخرین سفیر آمریکا در دوران شاه: "شاید آگاه ‌ترین اما کم‌ توجه ‌ترین همکار من در ایران، نماینده اسرائیل بود. او یک مقام ارشد بود که با این حال از جایگاه دیپلماتیک رسمی در تهران برخوردار نبود. روابط بین اسرائیل و ایران صمیمی بود، اما از آنجا که ایران یک کشور اسلامی بود، شاه ترجیح می‌داد این روابط را در سطح غیررسمی حفظ کند. با این حال، از آنجا که یک کلونی بزرگ متشکل از هشتاد هزار یهودی در ایران وجود داشت که در هر جنبه ‌ای از زندگی ایرانیان نفوذ داشتند، اسرائیلی ‌ها از یک شبکه اطلاعاتی بی نظیر برخوردار بودند." (9)

- سوم، برای تکمیل ماجرا، توجه کنید به نوشته ارتشبد فردوست. حسین فردوست، که همکلاسی محمد رضا پهلوی در دبستان نظام بود، مورد توجه رضاشاه قرار گرفت. "رضا شاه تمایل داشت در کنار فرزندش دوست و همبازی درس خوانی باشد. ... با عزیمت "ولیعهد" به سوئیس برای تحصیل، فردوست تنها همکلاسی بود که به طور رسمی با او اعزام شد. ... در دوران سلطنت محمدرضا پهلوی، فردوست صمیمی ترین دوست او بود، با شاه و ملکه بر سر یک میز غذا می خورد."

"در دوران سلطنت شاه، سازمان اطلاعاتی اسرائیل، پس از سرویس های آمریکا و انگلیس فعال ترین سرویس در ایران بود و این فعالیت در سایر کشورهای منطقه و شاید جهان کم نظیر بود."

فردوست می نویسد: "اسرائیل دارای 3 پایگاه برون مرزی در ایران بود، که در سال 1337 ایجاد شده بودند. این سه پایگاه در خوزستان، ایلام و در کردستان مستقر شده بود." (10)

بر اساس نوشته های دست اندرکاران موساد و دیگر کارشناسان، یهودیان در هر کشوری، از نخستین یاران و همکاران موساد هستند. ولی "نفوذی ها" در ایران، تنها از میان یهودیان ساکن ایران نیستند؛ مجاهدین، تجزیه طلب ها، و دیگر فرقه گراها؛ و ایرانیان مزدور و گمراه نیز بین نفوذی ها، حضور دارند. در ضمنی که باید هوشیار باشیم که موضوع نفوذی ها، بهانه ای برای سرکوب آزادیخواهان و معترضان، توسط رژیم نشود.

می رسیم به ارجحیت

چهارم، رابطه با کشورهای همسایه-منطقه؛ در بخش اداره کشور، اشاره شد به اینکه راه و روش دستیابی به اهداف، سیاست کشور را مشخص میکند. رابطه مان با کشورهای همسایه - منطقه، نیاز به یک دگرگونی ساختاریِ و اساسی، بر پایه احترام متقابل و منافع مشترک دارد. یعنی بجای تمرکز روی تفاوت ها (شیعه – سنی) یا فرهنگ ها (ایرانی – عربی)، روی نکات مشترکمان (مسلمان بودن، همسایه بودن و نیاز به همکاری و همزیستی با همسایگان) تمرکز کنیم. اجازه ندهیم که تضادهای بیهوده، همسایگان مان را مجبور کند، با دشمن (اسرائیل) هم پیمان شوند (پیمان ابراهیم).

تأمین بودجه, پیشنهاد اندیشکده آگاهی و شناخت

رژیم برای دوباره سازی، نیاز به بودجه دارد. پژوهشهای مشخص اندیشکده، نمایانگر آنند که بهترین راه برای تأمین بودجه مورد نیاز، استفاده موقت از درآمد بیکران اماکن مذهبی و موقوفات است. مانند حرم امام رضا، حرم قم، و بقیه *امامزاده های کشور، به علاوه ی درآمد موقوفه ها، و دیگر سازمان های وابسته آنان. پیشنهاد تکمیلی برای انجام این پروژه ها نیز، تشکیل "سپاه طلبه ها و شاگردان حوزه" است، با یک وظیفه مشخص: تأمین نیازهای دنیوی ملت. انجام چنین حرکتی، برای آبرو و حیثیت از دست رفته رژیم، میتواند تا اندازه ای کار ساز باشد.

* (پس ار انقلاب 57، 11000 امامزاده ساخته شد. در جمهوری اسلامی 8167 امامزاده ثبت شده که تنها 2 هزار امامزاده شجره نامه دارند!)

پیشنهاد دوم اندیشکده، خطاب به هم میهنان مان است. ما مردم، باید مسئولیت شهروندی را جدی بگیریم و در تعیین سرنوشت خودمان، شرکت پویا داشته باشیم. همانطور که دیدیم و طی این چند سال شاهد بودیم، رژیم حاکم، کشور را ورشکسته و مردم را درمانده کرده، و تمام داده های ملی را چپاول کرده و از دست داده است. در ضمنی که، نه توانائی دفاع از کشور را دارد، و نه میتواند امنیت شهروندانش را حفظ کند! بنابراین، نمیتوان و نباید چشم بسته، سرنوشت خودمان و میهن مان را به امید چنین حکومتی رها کنیم. حتی اگر رژیم، این کمبودها و ضعف های اساسی را نداشت، بازهم، مسئولیت شهروندی بجای خود باقی میبود.

ایران، وطن و خانه ما است. شرف و وجدان هر ایرانی میهن دوست، حکم میکند که از میهن و مام وطن، نگهداری و نگهبانی کند. نباید، به دشمن داخلی (رژیم فقاهت) و به دشمن خارجی (رژیم صهیونیسم)، اجازه بدهیم که سرزمین مان را جولانگه تاخت و تازهای خودسرانه، بی شرمانه، و تخریبی قرار دهند.

علی خامنه ای باید داوطلبانه استعفا بدهد و تا دیر نشده، با احترام کناره گیری کند. او باید برای نجات خود و خانواده اش، برای جامعه روحانیت، و ایران، کنار برود. استعفا، باید همراه با پایان "ولایت فقیه" و دیگر تشکیلات و سازمان و نهادهای وابسته باشد.

در ضمنی که استاد حوزه ی علمیه قم، راه نجات اسلام را در استعفا و کناره گیری ولی فقیه و رژیم فقاهت، می داند و می نویسد: اکثر مردم، روحانیت را عامل فقر و درماندگی می دانند و با مرگ یک روحانی شادی می کنند. و می نویسد: تنها راه نجات دین و مذهب، خروج روحانیت از پست های سیاسی است. (11)

اندیشکده آگاهی و شناخت، به ایرانیان میهن دوست پیشنهاد میکند با "برنامه جایگزینی اندیشکده":

جمهوری مردمسالار ملی ایران، آشنا شوند. چنانچه مورد تأئید بود، همراه شوند. (12)

تنها با شناخت واقعیت ها و پذیرفتن حقایق،
از گذشته میاموزیم و آینده بهتری میسازیم

امیرحسین لادن
دوشنبه 23 تیر ماه 1404
ahladan@outlook.com

(1) نشریه تایمز اسرائیل
(2) "مبارزه پنهانی اسرائیل با تسلیحات هسته ای ایران"
(3) تو برخیز و اول بکش نیویورک تایمز
(4) خبرگزاری دویچه وله
"مبارزه پنهانی اسرائیل با تسلیحات هسته ای ایران"
(5) یورو نیوز
(6) خبرگزاری اکسیوس
(7) بی بی سی
(8) از راه فریب
(9) مأموریت در ایران
(10) ظهور و سقوط سلطنت پهلوی جلد اول
(11) "رسوایی و بی آبروئی آخوندها بزرگترین دست آورد انقلاب 57 است"
(12) دیباچه اندیشکده
https://www.andishkade.net/





نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد