:: آرشيو ماهانه

  • مارس 2024
  • فوريه 2024
  • ژانويه 2024
  • 2023
  • 2022
  • 2021
  • 2020
  • 2019
  • 2018
  • 2017
  • 2016
  • 2015
  • 2014
  • 2013
  • 2012
  • 2011
  • 2010
  • 2009
  • 2008


  • :: نويسندگان اين بخش

  • سرژ آراکلی
  • سعید آرمان
  • سهيل آصفی
  • باقر ابراهیم زاده
  • مهدی اصلانی
  • محمد اعظمی
  • داریوش افراسیابی
  • حسین افصحی
  • بیژن اقدسی
  • امید اقدمی
  • حمید اکبری
  • نسرین الماسی
  • مینا انتظاری
  • ابراهیم اوخ
  • اصغر ایزدی
  • بیژن باران
  • رضا بایگان
  • عباس بختیاری
  • یدالله بلدی
  • کاوه بنائی
  • بهار
  • امیر حسین بهبودی
  • بهرام بهرامی
  • منصور بيات زاده
  • شهرام تابع‌محمدى
  • منوچهر تقوی بیات
  • عباس ثابت
  • نادر ثانی
  • علی جاوید
  • ف. جاوید
  • بهروز جليليان
  • محمد جواهرکلام
  • امير جواهری لنگرودی
  • تراب حق‌شناس
  • حمید حمیدی
  • س. حمیدی
  • فرّخ حیدری
  • سارا خاکباز
  • افسانه خاکپور
  • مجید خوشدل
  • پرویز داورپناه
  • علی دماوندی
  • دكتر عبدالستار دوشوكی
  • نادر دولتشاهي
  • ناصر رحمانی نژاد
  • ا. رحمان
  • ناصر رحیم‌خانی
  • جلال رستمی
  • فرهمند رکنی
  • حسن زرهی
  • نادر ساده
  • علی ستاری
  • محمد سطوت
  • دکتر منوچهر سعادت نوری
  • سعید - سلطانپور
  • هدایت سلطان زاده
  • فريبرز سنجری
  • مهستی شاهرخی
  • سعید شاهسوندی
  • منصوره شجاعی
  • محمود شریکر
  • شهلا شفيق
  • عباس شکری
  • فواد شمس
  • محمود شوشتری
  • حماد شیبانی
  • خسرو صادقي بروجنی
  • منوچهر صالحی
  • ماریا صبای مقدم
  • مجید صدقی
  • جمال صفری
  • اشکبوس طالبی
  • جواد طالعی
  • فرح طاهری
  • آرش عزیزی
  • رضا علامه زاده
  • سرور علی محمدی
  • فرهاد عمیدی
  • نوشین غبرائی
  • مسعود فروزش راد
  • شیوا فرهمند راد
  • ویدا فرهودی
  • محمد فلاح نیا
  • دکتر پرویز قدیریان
  • احد قربانی
  • اجلال قوامی
  • قویدل
  • کمباور کابلی
  • شکوفه کاوانی
  • کاظم کردوانی
  • بهزاد كریمی
  • بی بی کسرائی
  • امیر کسروی
  • هوشنگ کشاورز صدر
  • رئوف کعبی
  • مهدی کوهستانی
  • کوروش گلنام
  • عزت گوشه گیر
  • ه . لیله کوهی
  • کامی مالکی
  • عفت ماهباز
  • لیلا مجتهدی
  • ابوالفضل محققی
  • عارف محمدی
  • وریا محمدی
  • میترا محمودی
  • دکتر گلمراد مرادی
  • باقر مرتضوی
  • عزت مصلا نژاد
  • بهروز مطلب زاده
  • خاطره معینی
  • داود منطق
  • امیر مومبینی
  • ناصر مهاجر
  • مجید نفیسی
  • مسعود نقره کار
  • ن. نوری زاده
  • احد واحدی
  • شیدان وثیق
  • عباس هاشمی
  • همنشین بهار
  • هوشنگ ل.
  • مجید هوشیار
  • new/shabe-yalda.jpg
    همنشین بهار

    شبِ یَلدا و انقلابِ زمستانی

    شب یلدا، بلندترین شب سال در نیم‌کره شمالی زمین است. بعد از توضیحاتی در مورد آن؛ همچنین انقلاب زمستانی و چرایی پیدایش زمستان، به مراسم شب یلدا در مناطق زیر اشاره می‌کنم. آذربایجان‌ غربی، نقده، پیرانشهر، اشنویه، مهاباد، تکاب...، آذربایجان شرقی، تهران قدیم، ساوه، دلیجان، خراسان، لرستان، ایل بختیاری، ایل قشقایی، کردستان، اردبیل، کرمانشاه، ایلام، یزد، مازندران، گیلان، کرمان، سمنان، شیراز، کرج، ساوُجبُلاغ، نظرآباد، طالقان، اشتهارد، فردیس و مشکین دشت (در استان البرز)، سیستان و بلوچستان، کهگیلویه و بویر احمد، روستای وفس، اصفهان، قزوین، همدان، بروجرد، ملایر، تویسرکان، دلیجان، محلات، قم، بوشهر، هرمزگان، خمین، خوانسار و گلپایگان



    new/kazem-sdeghinejad1.jpg

    با یاد کاظم صدقی نژاد

    کاظم صدقی نژاد که از نسل مبارزان نیمه دوم دهه چهل بود هنگامی که هنوز سازمان فدائی متولد نگشته بود ، با پویندگان راه مبارزه با دیکتاتوری همراه و همراز شد. کاظم در فروردین ۱۳۵۱ شناسایی و دستگیر شد اما هیچ اطلاعاتی از او لو نرفت. پس از چند ماه از زندان آزاد شد. او پس از آزادی از زندان یک تکیه گاه محکم برای مبارزه بود و تمام هستی و زندگی اش در خدمت به آرمان فدائی.
    فقدان پدر را به نازلی و برزو و حمید، و به مادر عزیز ایشان، پروین، و به سایر اعضای خانواده صدقی نژاد تسلیت می گوئیم. یاد از خود گذشتگی ها، مهربانی ها و عشق کاظم صدقی نژاد به یاران و همراهانش تا همیشه در قلب ما ماندگار خواهد بود.



    new/nader-zargar-fouladi1.jpg
    اعلامیه مشترک
    سازمان کارگران انقلابی ایران(راه کارگر) سازمان راه کارگر

    به‌یاد مانای رفیق نادر زرگر فولادی (کاک طاهر)

    رفیق نادر حوادث خیزش انقلابی ژینا را که جرقه آن از شهر زادگاهش سقز زده شده بود با امید وعلاقه دنبال می کرد. در شرایطی که جنبش کمونیستی برای بازسازی خود به کادرهای برجسته، صدیق، پرتوان، از خودگذشته، با تجربه، عاشق زندگی و دنیایی بهتر برای مردمان مان، مانند او بیش از پیش نیاز دارد، رفیق نادر ما را ترک کرد و این امکان را نیافت روند رو به رشد جنبش انقلابی مردم ایران را همراهی کند و شور و اشتیاق مردم به دنیائی بهتر، که همه عمر برای آن جنگیده بود با تمام وجود احساس نماید.
    ما مرگ او را به فرزندانش، خانواده اش، و به همه رفقا و هم رزمانش و همه خانواده راه کارگری ها که او یکی از پرکارترین و فداکارترین آن ها بود، تسلیت می گوئیم. در پیکارهای آینده برای رهائی، نام و خاطره او همواره همراه ما خواهد بود.



    new/hasan-darvishpour1.jpg

    با تاسف فراوان یار دیرینه حسن درویش پور را دور از میهن از دست دادیم.

    با تاسف فراوان یار دیرینه حسن درویش پور را دور از میهن از دست دادیم.
    قلب مهربان دوست نام‌آشنا حسن درویش پور، در پی بیماری کاهنده‌ی جسم و جان، روز ۲۲ مهر ماه ۱۴۰۲ (۱۴ اکتبر ۲۰۲۳) از تپش بازایستاد و خبر تلخ این درگذشت، بسیاری را در اندوه نشاند.
    حسن متولد دوم بهمن ماه ۱۳۲۹ در لاهیجان بود. او از همان نوجوانی به سودای رسیدن به یک ایران مهد عدالت اجتماعی، راه مبارزه علیه دیکتاتوری و تبعیض را برگزید و به هواداری از جنبش چریکی فدایی خلق برخاست.
    ما ضمن ابراز تاسف عمیق از فقدان حسن درویش پور و گرامی‌داشت نام و یاد مانای این انسان پرشور، اندوه سنگین وارده را به همسر و غمخوار او گیلان عزیز، به دختر پرمهرش ِگلا و پسر مهربانش گیلک صمیمانه تسلیت می‌گوییم و برای‌ این عزیزان و دیگر بازماندگان حسن درویش پور شیفته‌جان، بردباری و تندرستی آرزو داریم.



    new/kamal-samee-01.jpg
    عباس بختیاری

    موسیقیدان سرشناسی که جمهوری اسلامی به جوخه تیرباران سپرد

    ناگفته ها – ۲

    کمال (حسن) سامع ۲۳ اسفند سال ۱۳۲۲ در محله خواجوی اصفهان زاده شد. مقطع ابتدایی را در مدرسه پهلوی و دوره متوسطه را در دبیرستان ادب در رشته طبیعی و در دبیرستان فرهنگ با مدرک دیپلم فارغ التحصیل شد. در همین دوره در محضر استاد حسین یاوری سبک نی نوازی را آموخت. کمال سامع نوازنده ساز نی یکی از اساتید موسیقی میهن ما و هم عصر تاج اصفهانی؛ حسن کسایی و عباس مدینه ای بود. او به دلیل صاحب سبک بودن در نوازندگی نی مورد توجه اساتید موسیقی قرار گرفت. کمال سامع در سال ۱۳۴۸ فعالیت خود را در مرکز حفظ و اشاعه موسیقی سنتی ایران ادامه داد و به جمع هنرمندان و اساتید موسیقی مانند حسین علیزاده، محمدرضا شجریان، پرویز مشکاتیان، داریوش طلایی، محمدرضا لطفی، جلال ذوالفنون و... پیوست.



    new/kiomars-02.jpg
    کیومرٍث جهانزاد به بستگان و دوستانش:

    ایستاده در آستانه، سخن آخرین

    به‌تاریخ ۳۰ سپتامبر ۲۰۲۳ – بیمارستان روسینی-پررین – پاریس

    خشنودی را که از رزم مشترک، همراه دارم، برای یکایک شما! بعلاوه زندگی و سیاحت آن اندازه که ممکن باشد و دست یابی به شناخت فرهنگ ها و تمدن های گوناگون را برایتان آرزو می کنم. لیکن این، تنها با زیستن در کشوری دیگر حاصل نمی شود، بایست در آمیخت با تمامی فرهنگ های کشوری که در آن زندگی می کنیم.
    این را نیز می دانید که من، کرد هستم و همواره برای یک کردستان آزاد مبارزه کرده‌ام کردستانی آزاد، همان سان که در کره خاکی امان، دیگر مردمان آزاد زندگی می کنند. من در کردستان ایران بدنیا آمده‌ام. من آزاد هستم، زیرا کرد هستم، و کرد هستم، زیرا آزاد هستم . برای همین ، تا آخرین روز حیاتم، مبارزه خواهم کرد.



    new/adibe-soltani02.jpg
    اطلاعیه کانون نویسندگان ایران

    میرشمس‌الدین ادیب‌سلطانی درگذشت.

    از کارنامه‌ی سترگ او می‌توان به این نمونه‌های تألیفی اشاره کرد: «مسئله‌ی چپ و آینده‌ی آن» (به زبان انگلیسی)؛ «مسئله‌ی تصمیم در منطق: طرح چند خوارزمیک تحلیلی - معنایی»؛ «درآمدی بر چگونگیِ شیوه‌ی خط فارسی؛ «راهنمای آماده‌ساختن کتاب»؛ «رساله‌ی وین: بازنمود و سنجش مکتب فلسفیِ تحصل‌گرویِ منطقی یا آروین‌گرویِ منطقیِ حلقه‌ی وین»؛ و از ترجمه‌های کم‌نظیرش: «ارسطو، منطق ارسطو (ارگانون)»؛ «سنجش خرد ناب» اثر ایمانوئل کانت ؛ ویراکامپست دوزبانه‌ی «رساله‌ی منطقی- ‌‌فلسفی» از لودویگ ویتگنشتاین ؛ «جستارهای فلسفی» اثر برتراند راسل؛ «سوگ‌نمایشِ هملت شاهپور دانمارک»، «سوگ‌نمایش شاه ریچارد سوم» و «بودن یا‌ نبودن» تک‌گفتار هملت از شکسپیر.



    new/ahmad-bayat-mokhtari1.jpg
    عباس بختیاری

    احمد بیات مختاری شاعر و هنرمند سرشناس شیراز چگونه به قتل رسید

    ناگفته ها - ۱

    احمد بیات مختاری در ساعت ۹ شب ۲ آذر ماه ۱۳۷۵ توسط عوامل وزارت اطلاعات شیراز از طریق یک نوازنده سه تار که ارتباط دوستی با احمد بیات مختاری برقرار کرده بود، به یک میهمانی ساختگی دعوت شد. در این ساعت محل قراری که از پیش تعیین شده بود، او را سوار اتومبیلی کردند که سه تن از عوامل ترور در آن نشسته بودند. این سه نفر ابتدا با توسل به زور دست های احمد بیات مختاری را بسته و وی را از اتومبیل خارج می کنند و در کف خیابان می خوابانند و سپس به شکل فجیعی در چندین نوبت با همان اتومبیل او را زیر می گیرند.



    new/abolreza-rezaeian1.jpg

    درگذشت رفیق عبدالرضا (بابک) رضاییان

    رفیق بابک، عضو گروه اتحاد کمونیستی (پیش از انقلاب ۱۳۵۷) و سپس سازمان وحدت کمونیستی، روز ۲۳ مرداد ۱۴۰۲ (۱۴ آگوست ۲۰۲۳) در اثر سرطان لوزالمعده (پانکراس) در کالیفرنیا/آمریکا چشم بر جهان فرو بست.
    او از اعضای تاثیرگذار گروه و سازمان بود که سال‌ها با تعهد و مسئولیت در فعالیت‌ها شرکت می‌کرد و در نقد و بررسی نوشته‌های نظری نیز جدی و دقیق بود.
    رفیق بابک بسیار فروتن و صمیمی بود و تا پایان عمر به تعهدات انسانی و اجتماعی خود باور داشت و پای‌بند بود. یاد او گرامی و نام‌‌اش زنده خواهد ماند.



    new/yashasin-azarbayjan1.jpg
    احد واحدی

    «به بهانه مرگ جانگداز رفقای گرانقدر در حادثه تصادف»

    چگونه می توان صفای کوهساران را بی یاد و نام این عزیزان ارج نهاد؟ هر یالی، هر دره ای و هر ستیغی از این کوه های سر بفلک کشیده سرزمین خون و آتش، یادآور قهقهه خنده این دوستان یا زمزمه ترانه ای یا آوازی از آن ها می باشد. در زلال چشمه های خنک قره داغ، یاد و خاطره آنها می چکد! چگونه آواز سنگین «قره باغ شکسته سی» برخی از این دوستان را در سراشیبی های نفس بر کوه های مرتفع خودمان از یاد ببرم؟ چگونه در غم فقدان آن ها ناباورانه گریه سر ندهم؟



    new/gorji-bayani-02.jpg
    پگاه گرجی بیانی

    ما را سری ست با تو که گر خلق روزگار
    دشمن شوند و سر برود هم بر آن سریم

    در گرامیداشت یاد ماندگار هرمز گرجی بیانی،

    اعدام پدر را خیلی دیر باور کردم. تا سالها گمان می کردم هیچیک از اعضای خانواده پیکر بی جان پدر و به خاک سپرده شدن او را ندیده اند و همین مساله مرا به زنده بودنش امیدوار کرده بود. فکر می کردم آن شب او را فراری داده اند و حالا در جایی مخفی است و روزی خواهد آمد، زنگ در را خواهد زد و او را در آستانه در خواهم دید. ده دوازده ساله بودم که روزی در میان گفتگوهای خانواده فهمیدم آن صبح، عموی کوچکم خود را به محل خاکسپاری رسانده و به خاک سپرده شدن پدر را به چشم خویش دیده است. حقیقت آوار شد. ایکاش نگفته بودند و ایکاش نشنیده بودم. می دیدم که تصویر پدر در چارچوب درِ خانه رنگ می بازد، مخدوش شده و محو می گردد. امید دوباره دیدنش رخت بربست ولی آرزوی آن همچنان باقی ست. بارها خواب دیده ام که کسی از او خبر دارد یا قرار است پنهانی او را ببینم. به سر قرار می روم و هر بار ناامید بازمی گردم



    new/m-al-oghab-dehaghani1.jpg

    یادی از رفیق پر کشیده محمدعلی عقاب دهاقانی

    جمعی از دوستان محمد علی عقاب دهاقانی

    محمد پس از این‌که با مشقت و فقر درس خود را تمام کرد، به ناگزیر از مهاجرتی به مهاجرت دیگری به کشور آلمان رفت. صداقت او چنان بود که در بدو ورود به آلمان به هیچ عنوان حاضر نشد دروغ بگوید و عین حقیقت را به اداره‌ی مهاجرت و در دادگاه بیان کرد. همین امر موجب شد که در نوبت اول نتواند پناهندگی بگیرد و اجبارا ً موضوع پناهندگی او به دور دوم و دادگاهی دیگر موکول شد. می‌گفت نمی‌توانم دروغ بگویم، اگرچه کار آسانی است. برای من سخت است. نمی‌توانم آن‌را هضم کنم. او انسانی خودویژه بود. انسانی که هرکس می‌تواند بخش زیادی از زندگی او را سرمشق زندگی خود قرار دهد. روحیه‌ی قوی، عشق به رفقایش و دوست داشتنه‌ای او حیرت‌انگیز بودند. عاشق بچه‌ها و جوانان بود. طرز سلوک او با آ‌نها به‌گونه‌ای بود که هرگز او را فراموش‌ نمی‌کردند و سراغ او را از دیگران می‌گرفتند. بچه‌های رفقا و دوستان‌اش مجذوب او بودند.



    new/dr-ahmad-saberian1.jpg
    احد قربانی

    دکتر احمد صابریان، یاور همیشگی تهیدستان از میان ما رفت

    من احمد را از کودکی می شناختم. همیشه او را با لبخند محجوبش در خیابان تهران می دیدم. او یکی از سرمشق‌های من بود. بچه های دوران کودکی من خیلی بلند پرواز بودند. وقتی مدرسه می رفتم، یک روز پدرم برایم تعریف کرد پسر صابریان دانشگاه پزشکی قبول شد.
    از نخستین گروه‌های امدادی بودیم که به طبس رسیدیم. حتی زودتر از گروه‌های امدادی شهرهای بزرگ خراسان. چند گروه حزب اللهی هم بودند. از لباس و سر و وضع ما فهمیدند ما چپ هستیم. آمدند و گفتند داروها و سائل را به ما بدهید، ما تقسیم می‌کنیم، شما برگردید. ما گفتیم نه، ما خودمان یک تیم کامل هستیم پزشک، پرستار و مهندس و می‌خواهم تا هر قدر لازم است اینجا بمانیم و کمک کنیم. مشجره تا حد درگیری پیش رفت. ما زیر بار نرفتیم و عازم روستاها شدیم. در راه احمد گفت: دیوث‌ها هنوز قدرت را نگرفته، انحصار طلبی را حاکم کردند.



    new/babak-carman1.jpg
    تسلیت به بابک امیرخسروی

    به مناسبت درگذشت خانم «کارمن بتانکور» که ما را در سوگی ژرف نشاند

    کارمن ونزوئلایی بود و در رشته معماری از دانشگاههای آنجا فارغ‌التحصیل شده بود. او در سال ۱۹۵۹ به عنوان یکی از کادرهای فعال جنبش دانشجویی ونزوئلا با بابک امیر خسروی در جریان همکاری آنها با دبیرخانه اتحادیه بین‌المللی دانشجویان آشنا شد. آشنایی که به گفته بابک «با گذشت زمان به عشق و عاشقی ای پرشور، و عاقبت به زندگی مشترک» آنها منجر شد و کارمن «یار و رفیق ابدی» زندگی پر فراز و نشیب بابک شد. کارمن که در زمان زندگی مشترک در آلمان شرقی، از دانشگاه برلین دکتری شهرسازی گرفته بود، در دوران‌های مختلف زندگی در مهاجرت سیاسی، همواره بار دشواری های اداره خانواده را با از خودگذشتگی فروتنانه خود بر دوش گرفت، بطوریکه بابک پیوسته خود را وامدار این بانوی زیرک و مهربان می‌دانست.



    new/nasser-pakdaman04.jpg

    یاد ناصر پاکدامن را گرامی می‌داریم

    ۱۴۰۲-۱۳۱۱/۲۰۲۳-۱۹۳۳

    همراه، آموزگار و یار دیرین ما ، فرزند برومند و وفادار میهنمان و کوشندۀ پی‌گیر فرهنگ و آزادی، ناصر پاکدامن، در سحرگاه روز یکشنبه سوم اردیبهشت ۱۴۰۲، بیست و سوم آوریل ۲۰۲۳ در پاریس درگذشت. حضور صدها نفر از هم‌وطنان در مراسم وداع با پیکر او در گورستان پرلاشز پاریس نشان از آن داشت که دوستان و آشنایان و خوانندگان آثار او، به رغم این که در این یکی دو سال آخر به اقتضای عمر و رنج بیماری حضور اجتماعی و فعالیت و تکاپوی خود را محدود کرده بود، نیک‌خواهی و تلاش بی‌دریغ او را برای اعتلای فرهنگ ایران و بهروزی ایرانیان همچنان پاس می‌دارند.



    new/ehteram-abdos1.jpg
    مادران پارک لاله ایران

    احترام عبدوس، یکی از مادران پارک لاله ایران از میان ما رفت!

    زنده یاد احترام عبدوس، متولد ۱۳۴۳ و ساکن تهران بود. او زنی و مادری مستقل، فعال و بسیار زحمتکش بود و با آموزش و کار آرایشگری و مشارکت در برگزاری امتحانات آرایشگری در کلاس‌های فنی- حرفه‌ای، دو فرزند دختر و پسرش را به تنهایی بزرگ کرد. او در عرصه‌ی اجتماعی نیز زنی فعال بود و در مبارزات دادخواهانه ما از سال ۱۳۸۸، و در حمایت از خانواده‌های زخم خورده و داغدار و در اعتراض به سرکوب‌ها و کشتار مردم معترض، در تجمع‌های هفتگی ما در پارک لاله تهران همراه شد و تا زنده بود، در بسیاری از تجمع‌ها و فعالیت‌ها حضور داشت و خانواده‌های دادخواه و زندانیان سیاسی را همراهی می‌کرد.



    new/adnan-ghoeifi1.jpg
    محمد جواهرکلام

    عدنان غُریفی در غربت درگذشت!

    غریفی تحصیلات مقدماتی را در خرمشهر گذراند، سپس وارد دانشکده‌ی نفت آبادان (معروف به تکنیکال اسکول) شد، و چون همه‌ی درسها به زبان انگلیسی درس داده می‌شدند، با زبان و ادبیات انگلیسی خو گرفت. او از نویسندگان نوگرای دهه ۴۰ و ۵۰ جنوب بود، و به اتفاق ناصر تقوایی، احمد محمود، احمد آقایی، منصور و نسیم خاکسار، پرویز مسجدی، حسین رحمت، علی گل‌زاده، مسعود میناوی، ناصر مؤذن، محمد ایوبی، پرویز زاهدی و بهرام حیدری مکتب «داستان‌نویسی جنوب» را شکل داد.



    new/nasser-pakdaman02.jpg

    مرگ ناصر پاکدامن: «قلم شکسته تیزتر است»

    ار. اف. ای - فرید وهابی

    ناصر پاکدامن، اقتصاددان، پژوهشگر علوم اجتماعی و استاد پیشین دانشگاه‌ در ایران و فرانسه، در ٩۱ سالگی درگذشت. میراث پاکدامن علاوه بر مقالات زیاد به فارسی و فرانسه، کتاب‌هایی فراموش‌نشدنی چون «قتل کسروی» یا نامه‌های صادق هدایت به حسن شهید نورایی است. از ناصر پاکدامن همچنین تصویر روشنفکری قاطع، دقیق و گزیده‌کار باقی می‌ماند که دشمن حرافی و زیاده‌گویی بود.
    ناصر پاکدامن که ماه‌های آخر زندگی را با سرطان گذراند، در بامداد یکشنبه سوم اردیبهشت، در یک بیمارستان پاریسی چشم از جهان فروبست. او متولد سال ۱۳۱۱ بود.




    new/saeid-abbasi02.jpg
    محمد جواهرکلام

    سعید عباسی، مبارز عرب و عضو «نهضت آزادی مردم عرب خوزستان» از میان ما رفت!

    سعید عباسی در ۱۳۲۹ در روستای ابوچلاچ، از توابع بُستان در خوزستان به دنیا آمد (ابوکلاک : کَلَک نوعی قایق است). در جوانی به این نهضت پیوست. در رژیم شاه همراه با رفقایش زندانی شد، سپس به سوریه رفت، و آنجا مبارزه را ادامه داد. بیست سال آخر عمرش را در بیمارستانها و خانه‌ی دخترش در سوئد با نارسایی کلیوی مبارزه کرد. یک کلیه در بدنش کاشتند، و او ۱۶ سال را با این یک کلیه گذراند. این بود تا اینکه یک هفته پیش در سوئد در تبعید از پا در آمد. در مراسم درگذشتِ او که در خانه‌ی بستگانش در تهران برگزار شد، جمع زیادی از روشنفکران عرب، وکلای آزاد اندیش، علاقه‌مندان به شعر و ادب عربی و فارسی شرکت کردند و یادش را گرامی داشتند. روانش شاد!



    new/mohammad-heydari-malayeri1.jpg

    در سوگِ دکتر محمد حیدری ملایری، اخترفیزیک‌دان برجسته‌ی ایران

    محمد حیدری ملایری سرپرست گروهی از اخترفیزیک‌دانان بین‌المللی بود که پیدایش ستارگان پُرجِرم و تأثیر این ستارگان بر پیرامون‌شان را پژوهش می‌کنند. هم‌چنین نتیجه‌های مطالعات و پژوهش‌های چند سال اخیرش برپایه داده‌هایی بود که با به‌کاربردن تلسکوپ فضایی هابل، متعلق به سازمان ناسا، به‌دست آورد.
    ما ضمن گرامی‌داشت یاد او و یادگارهای پرارزش علمی‌اش درگذشت این دانش‌مند برجسته را به خانواده‌ی محترم‌اش، به‌ویژه همسر گرامی‌اش خانم سهیلا فرامرزی و فرزندان عزیزش خانم‌ها پگاه و شیرین حیدری ملایری، و جامعه‌ی علمی و فرهنگی کشورمان تسلیت می‌گوییم.



    new/saeed-nasiri1.jpg

    یاد ارجمند
    سعید نصیری (سهرابی) را گرامی می داریم

    دراین یکسال فقدان وحضوراو توامان محسوس بود. واقعیت این است از دست دادن رفقای عزیزی همچون سعید برای خانواده ی بزرگ نیروهای چپ ضایعه است، اما اطمینان داریم تا سرود انترناسیونال خاموشی نگرفته است راه او و اندیشه ی راهنمای او باقی است. باورداریم درجنبش سیاسی انقلابی، فقدان نفرات بخودی خود پایان نقش و تاثیرشان نیست. چرا که درحرکات جمعی و همبسته، ماحصل تجربه عملی و تحول ذهنی مشترک جمعی همچنان تداوم می یابد و نقش وتاثیر نفرات با تبلوری دوباره به حافظه جمعی راه می یابد.



    new/Seiyed-Salamat1.jpg
    سخنرانی رفیق سهند تبریزی در مراسم بزرگداشت رفیق میرعلی سیدسلامت

    به یاد رفیق میرعلی سیدسلامت

    با این همه به جرئت می­توان گفت بدون وجود تواب مقاومت زندان در هم نمی­شکست و بندی با شرایط وحشتناک با عنوان «بند دربسته» شکل نمی­گرفت .با پوزش از طولانی شدن نوشته تنها اشاره­ای به شرایط بند دربسته می­کنم :دکتر و دارو محروم، هواخوری محدود، ملاقات پشت شیشه با حضور تواب، رادیو و تلویزیون محروم، روزنامه و نشریه و کتاب محروم حتا کتابهای مقدس­شان، خرید محدود و … و بی خبری محض: هیچ کس در هیچ اتاقی نمی­دانست در اتاقهای دیگر چه کسانی هستند و چه ضوابطی حاکم است(چرا که در هر اتاقی نسبت به ترکیب افراد ضوابط خاصی خاکم بود!). 



    new/mirali-salamat1.jpg
    سرور علی محمدی

    به یاد رفیق فدایی میرعلی سلامت

    سال های اسارتش را قرن وحشت می نامید با این همه می‌گفت هر دم که می‌توانستم به کوری چشمشان سرم به کارهای دستی گرم بود‌، کارهایی که توسط دوستی برایم فرستاد‌، با یادداشتی کوتاه به یاد روزهای خوش بهار آزادی‌، به امید روزهای روشن فردا. با این که توان رفتن نداشت. آرزویش رفتن به میان دریای خروشان انقلابیون بود، خبرهای دانشگاه تبریز را به همراه سایر اخبار برایم می‌‌فرستاد و می‌نوشت این هم دانشگاه‌مان هم‌چنان سرافراز، روز پنج‌شنبه در آخرین مکالمه‌ی مان بارها تاکید کرد که حداکثر شش ماه دیگر در تبریز می‌بینمت حتما بدون خبر بیا مطمئن باش زنگ نزده در را برویت باز می‌کنم، نمی‌دانم چرا آن روز به تلخی گریستم‌.



    new/Davood1.jpg

    نامه‌ای به رفیق داود حیدری*

    نوشته دریافتی

    دوباره مرداد، دوباره شهریور؛ دوباره ماه خاوران. ماه سردادن سوزناک‌ترین آه‌ها و سربازکردن عمیق‌ترین زخم‌ها. زخم‌هایی که گرچه کهنه‌‌اند اما هنوز خونی تازه از آن می‌جوشد. ماه خاوران که می‌شود بی‌تاب می‌شوم، دلم خالی می‌شود از این همه تباهی و اندوه و گاهی از درد به خود می‌پیچم؛ بی‌پرواترین و بلندترین گریه‌ها را در این ماه سرداده‌ام. ماه از دست دادن‌ها... چندسالی است که این ماه برایم با نام تو پیوند خورده. از وقتی که شناختمت، دیگر تجسم جان‌های شیفته برایم سخت نیست. از وقتی فهمیدم تو هم در خیل پاکبازان آن سال بودی، فهمش برایم ساده‌تر شده که چرا دست جلاد نمی‌توانست به خونتان آلوده نشود. شما عدوی او نبودید، انکارش بودید.



    new/houshang-azami1.jpg
    به مناسبت روز پزشک

    «دکترهوشنگ اعظمی» حلقه ی دوستی ایلات لرستان

    نقل از رسانه‌های ارتباط جمعی

    دکترهوشنگ اعظمی را مردم از یاد نمی برند! "نام آوری" که خود درپی "نام" نبود! لرستانی ها نام این فرزند بالیاقت لرستانی را برفرزندان خود می گذارند! چرا که درهنگامه های فوران تعصبات ایلیاتی و کشمکش های ایلات و ماندن بسیاری ازمردم در باتلاق تعصبات طایفه گرایی و ایل پرستی که جز "باوه"، "طایفه" و "ایل" خود، کسی را به حلقه و اندرونی خود راه نمی دانند، دکترهوشنگ اعظمی، حلقه ی دوستی ایلات لرستان و بهانه ی زیبایی برای باهم بودن بوده و هنوزهم هست!
    این روزها طایفه گرایی بیداد می کند! برخی از مدیران ارشد که باید نگاهی فراطایفه ای داشته باشند همه ی وجود و شخصیت حقیقی و حتی حقوقی خودرا درطایفه وایل و قومیت خود خلاصه می کنند و البته عظمت و شکوه نام اعظمی وقتی برجسته می شود که حدود پنجاه سال پیش، دلش به عشق انسان، فراتراز جغرافیا می تپید!



    »  به یاد بزرگمردی از خطه لرستان،
    »  این حداقل بدهی ماست برای زندگی بهتر انسان‌ها
    »  گنج نهان تئاتر در تبعید
    »  رضا براهنی: شریعتی، دیدار در زندان
    »  دکتر سعید فاطمی: آخرین سوار عصر طلایی
    »  فریدون شایان؛ مرگ یک اندیشمند در تبعید
    »  داستانِ شِگِفتِ اینتِردُم !
    »  پیام تسلیت بمناسبت درگذشت فدائی کمونیست رفیق مسعود دقیقی اصل
    »  دریغا که بزرگ‌مردی از میان ما رفت! به یادِ دکتر شاپور راسخ
    »  یادی از غلام ابراهیم زاده، در سالگرد تولد او‎
    »  با یاد نام نیک دکترجمشید بهنام
    »  دکتر جمشید بهنام، از بنیان‌گذاران جامعه‌شناسی ایران از میان ما رفت
    »  به‌مناسبت درگذشت زنده ياد منصور سروش مبارز راه آزادی
    »  جاودان باد یاد و خاطره گروه آرمان خلق
    »  محمود طریق الاسلامی، اسطوره مقاومت زندان های شاه و شیخ
    »  افسانه ها همیشه با ما بوده اند و خواهند بود!
    »  مردی که گلبانگ آزادی و سر بلندی کشید ورفت
    »  ما نه چهارتن، بلکه هزاران تن بودیم که «نه» خونین سردادیم !
    »  در سوگِ سیامک لطف‌الهی
    »  پرواز سیامک لطف الهی به ابدیت
    »  به‌یاد پدر و خاطره‌ی هماره زنده‌اش
    »  یاد رفیق حسن ریاضی(ایلدیریم) را گرامی می‌داریم!
    »  یاد و خاطره زنده یاد حسن فرهودی، مبارز راه آزادی، استقلال و عدالت اجتماعی، گرامی باد!
    »  غروب سعید
    »  داغ بیست و هشت اردیبهشت!