سیروس مددی پرچم سه رنگ شیروخورشید، پرچم ملی-شهروندی ایران است
یا پرچم نظام سلطنتی شاهنشاهی؟ موضوع «پرچم» که در دهههای گذشته یکی از موضوعات جدی مورد اختلاف در میان ایرانیان مخالف رژیم جمهوری اسلامی ایران- بویژه در خارج از کشور بود – اکنون با جنبش وسیع آزادیخواهی در ایران و برگزاری اجتماعات گسترده در خارج از کشور، بیش از پیش سبب گمراهیها، بحثها و درگیریهاست. کمتر اجتماعی و تظاهراتی میتوان یافت که بحث «پرچم» به جدال و مشاجره نینجامد.
دکتر محمد حسین یحیاییروح فدائیان اسلام در کالبد... آنچه مسلم است، روح اخوان المسلمین و فدائیان اسلام در کالبد این رژیم دمیده شده است. خامنه ای ارادت خاصی به نواب و اخوان المسلمین دارد و در این راستا است که نوشته های سید قطب را به فارسی ترجمه کرده است. خامنه ای در توهم و آرزوی برپایی تمدن اسلامی است از آن رو با فرهنگ غربی و علوم انسانی در دانشگاه ها هم به شدت مخالفت می کند و از نفوذ فرهنگ غربی همواره می نالد. خامنه ای بر این باور است که تمدن غربی رو به تباهی و انحطاط است زیرا بی بند و باری و نبود معنویت آن را نابود خواهد کرد و چون ما ( جمهوری اسلامی ) معنویت دینی داریم آسیب نخواهیم دید ! در نتیجه تمدن اسلامی را برقرار خواهیم کرد.
اسد سیفدر ضرورت نفی بی قید و شرط هر نوع از کشتن مجازات مرگ و حکم اعدام در ایران همیشه با اقتدار سیاسی در رابطه بوده است. از کهنترین ایام وجود داشته، در دوران گام نهادن ایران به جهان مدرن، در پی پشت سر گذاشتن «شقه کردن»، «گردن زدن»، «به چهارمیخ کشیدن»، «زنده به گور کردن»، «گچ گرفتن" و دهها شکل دیگر از کشتن، متأسفانه در زمان قاجار، در پایتخت کشور "میدان اعدام» تأسیس میشود تا تماشاچیان شاهد مرگ محکومان به مرگ باشند. در همین سالهاست که «بابیکشی» نیز رواج مییابد و این آغازی میشود برای «زجرکش کردن»، «سلاخی کردن»، «سر بریدن» و تیرباران که زیر سایه حکومت دینی همچنان ادامه دارد.
بهزاد كریمیکنش و واکنش مسئولانه و تحسین برانگیز مبادله سیاسی ترقیخواهانه و دمکراتیک میان دمکراتهایی از آذربایجان و کردستان از این جهت هم اهمیت دارد و نیز اهمیتی ویژه، که برآمدی دقیقاً در جهت خلاف نفاق و نقار مصنوعاً دامن زده شده میان مبارزان تبعیضستیز آذربایجانی و کرد است. دشمن پنداریهایی بی پایه اما بسیار خطرناک رواج یافته در دو دههی گذشته، که هم محافل افراطی دو طرف در آتش آن میدمند، هم غیر ایرانیانی با پاره تحریکات آن را دامن میزنند و هم مخصوصاً برنامههای توطئهآمیز و اختلاف بیانداز و حکومت کن «گمنامان امام زمان» که یک لحظه نیز از آتش بیاری برای تشدید این معرکهنفرت آور غافل نیستند.
مسعود نقره کار«رفتی و دل ما را شکستی» محمد مرادی، ۳۸ ساله، دانشجوی دکترای تاریخ، کنشگر سیاسی و فرهنگی، که پرشور و فعال در حرکت های اعتراضی علیۀ حکومت " فاشیستی" اسلامی شرکت می کرد در اعتراض به رفتار جنایتکارانه این حکومت خود را در رودخانه " رون" لیون فرانسه غرق کرد. محمد پیش از اقدام به خود کشی، در ویدئویی که در شبکه اجتماعی منتشر کرده بود اعلام کرد که قصد دارد خود را به رود "رون" بیندازد تا بدینوسیله خشونتها و رفتار ضد انسانیِ حکومت اسلامی در ایران را محکوم کند و اعتراض اش را نسبت به وحشیگری های حکومت اسلامی به مردم جهان، و همدلی و همدردی اش را به مردم میهنمان برساند.
رضا جاسکی دیگر بس است! برای اعلام وفاداری احزاب و گروههای سیاسی و عهد آنها برای یک نظام قضایی که در آن اعدام و شکنجه جایی ندارد، نیازی به ایجاد یک جبهه سیاسی نیست. احزاب و شخصیتهای مهم سیاسی میتوانند بی توجه به نظر دیگران، و بدون اما و اگر، آیندهای را برای مردم ایران ترسیم کنند که در آن اعدام جایی ندارد. نمیتوان و نباید چنین عهدی را منوط به نظر مردم در آینده، مثلا در طی یک رفراندوم، نمود. این بخشی از برنامه این گروهها در فردای جمهوری اسلامی است. طبعا گروههایی که امروز با یکدیگر همکاری دارند میتوانند در بیانیههای مشترکی بدون آسمان و ریسمان بافتن و به طور مشخص مواضع خود را اعلام کنند.
حسن نادریبیماری توهم قدرت سید علی خامنه ای،ضرورت مبارزه باکاست روحانیون نظامی در شرایط کنونی و وحدت حاکمیت مطلق کاست روحانیون با نظامیان سپاه، وظیفه نیروهای بالنده و سازنده فردای بهتر درایران باید این باشد که مبارزات خود را ضمن خنثی سازی نیروهای سرکوبگربا وسایل متمدنانه، از مبارزه علیه آخوندهایی که با عمامه و لباس نظامی فضای رعب و وحشت ایجاد می کنند کوتاهی نکنند. عمامه پراکنی علیه کاست روحانیون نوعی مبارزه علیه حاملان و اقتدار حاکمیت است. اما شاید جالب باشد که بدانیم سابقه عمامه پراکنی به بیش از ۲ دهه قبل برمیگرد. پیش از این گروههای تندرو اصولگرا در سال ۱۳۷۸ با حرکت توهین آمیز عمامه عبدالله نوری،وزیر کشور وقت را به زمین انداختند. همین رفتار را در سال ۱۳۸۸ علیه مهدی کروبی انجام دادند.
محمدعلی اصفهانیانقلابگرایی ارادهگرا، و انقلابگرایی واقعگرا زمانش که رسیده باشد و مهلتها که تمام شده باشند، آن را که نه زمان را دریافته است و نه مهلتها را، روز و روزگار، چنان تیره خواهد شد که نه تنها گریزی از سرنوشت خودساخته و خودخواسته نخواهد داشت، که همه، آن کند که اش به کار نمیآید آنچنانکه فردوسی گفت، و سرکنگبین صفرا بر صفرایش خواهد افزود آنچنانکه مولوی حکایت کرد و ج.ا تجربه میکندش.
سعید رهنماایران: قیام سکولار بر علیه جباریت روحانی بسیار مشکل است که جهتِ جنبش کنونی را در کوتاه مدت پیش بینی کرد، این که آیا موفق به زیر کشیدنِ رژیم خواهد بود، یا این که همچون جنبش های قبلی سرکوب خواهد شد تا در زمانی نا معلوم دوباره سر بر آوَرَد. بسته به این که این جنبش تا چه زمانی ادامه داشته باشد، و پاسخ های رژیم چه باشد، سناریو های بسیاری می تواند مطرح شود. نظیر فاز های پایانیِ هر رژیمِ دیکتاتوری/الیگارشی، رژیم اسلامی به یک نقطه بی بازگشت رسیده و با یک موقعیت بن بستِ دوگانه روبرو شده است؛ اگر عقب نشینی کند، نیروهای خواهان تغییر بیشتر پیشروی می کنند، و اگر عقب نشینی نکند، ممکن است که با حرکت های تندتر انقلاب گونه مواجه شود.
رضا علوینقش «طنز» و شعارهای«کاف دار» در جنبش انقلابی ایران فرمانرواژیان جمهوری اسلامی زبان پلشت و گفتار سخیف و منطق رذیلانه ای دارند که ناشی از فرهنگ چیره بر آنان و الهام از سخنان رهبر و رهبران رژیم است . واژه هایی همچون «دیوث سیاسی» و «فاحشه» و .... متداول و متعارف شده و همچون سخنان گهربار از حلقوم رهبر و مسولان رژیم تولید شده و درکیها ن و فارس و جوان درج شده و از صدا وسیما پخش می شود . در تقابل با این نوع ادبیات، جوانان «نسل زد» گامی پیش تر به پیش رفته اند و برای ابراز انزجار خود از فرمان روایان ، از شعار های «کاف دار» بهره برده و شبکه های اجتماعی را مملو از طنز های اندیشمندانه برعلیه ستمگران حکومتی می کنند.
مسعود نقره کارآقای علامه زاده، فرمودید اتهام زنی کارِ زشتی ست؟ بی تردید " کمپین ایجاد شرمساری" در مواردی برخوردهایی نادرست، ناروا و عصبی داشته که مورد نقد قرار گرفته است اما مقایسه این کمپین با پاکسازی های حکومتی و رفتار حکومتیان، آنهم با ژست دموکراسی خواهی رد گم کردن و اهانت به جوانان و تلاش هایی ست که این عزیزان علیه حکومت اسلامی در خارج از کشور انجام می دهند. رضا علامه زاده به جای اتهام زنی به فعالان این کمپین بهتر می بود راه نقد و تصحیح این جوانان را پی می گرفت و به آن ها موردهای خطا و قابل نقد را یاد آور می شد.
دکتر محمد حسین یحیاییرژیم در تنگنای اقتصادی و شکاف های درونی آنچه بیشتر از همه رژیم را نگران می کند گسترش اعتصابات، ریزش نیرو های خودی بویژه نیرو های سرکوب و منابع مالی و اقتصادی رژیم است. نگهداری نیرو های سرکوب در خیابان نیازمند منابع کلان مالی است، با کاهش منابع مالی رژیم و خستگی نیرو ها سرپیچی از دستور افزایش می یابد و ریزش تشدید می شود، بنابرین آغاز اعتصابات گسترده با پایان رژیم همزمان می شود.در این حالت تظاهرات به اعتصابات گره می خورد، شورش های گروهی که شامل نظامیان هم می شود آغاز شده تا فروریزی رژیم پیش می رود. این روند در رادیکالیزه شدن شعار ها هم مشاهده می شود: فقر، فساد، گرونی، می ریم تا سرنگونی !
رضا علامه زادهدکترجان چه خوب «گشت شرمساری» را تئوریزه کردی! دکتر جان اینهمه تئوریهای پزشکی را سر هم کردی تا از «کمپین»ی دفاع کنی که در یک جامعه آزاد متکی به قانون خود را قاضیالقضات میداند و بیمحاکمه و دادن حق دفاع به هر کس، او را به پذیرش شرمساری در ملاء عام محکوم، و به عنوان مجری قانون آن را در مقابل دوربینهای موبایل اجرا، و برای عبرت دیگران در شبکههای مجازی منتشر میکند؟!
به همین راحتی به عنوان یک پزشک مدعیِ آشنائی با رونشناسی اجتماعی، مینویسی:
[گروههایی از ایرانیان «کمپین»ی در خارج از ایران سامان دادهاند با عنوان «کمپین ایجاد شرمساری»، این مجموعه اعلام کردهاند وابستگان به حکومت اسلامی و حامیان این حکومت در خارج از ایران را در رابطه با وابستگی و همکاری و حمایتشان از حکومتی جنایتکار مورد پرسش قرار میدهند تا هم روشنگری کرده باشند و هم حس شرم و شرمساری را در آنها بیدار و فعال کنند.]
رضا جاسکیزن و نواندیشان دینی در این نوشته به نگرش اصلاحگران و نواندیشان دینی و تناقضات آنها برای تطابق تعالیم اسلام در مورد زنان پرداخته شد. نکته کلیدی که بر آن تاکید شد آن که هر تفسیر برابرخواهانهای که در رابطه با زن در اسلام صورت گرفته، نتوانسته است معضل نابرابری زن و مرد در اسلام را حل کند. حتی انانی که به صراحت تعالیم قران در این باره را نادرست میخوانند و خود را در معرض اتهام ارتداد و خروج از دین از سوی برخی از سنتگرایان و گاه نواندیشان دینی قرار دادهاند تا زمانی که خواهان رعایت روح قوانین اسلامی در قانون اساسی هستند و یا تصویب برخی از قوانین اسلامی ، به صرف وجود اکثر مسلمان در جامعه را تائید میکنند، نمیتوانند راهگشای مشکلات امروز جامعه ایران باشند.
مسعود نقره کارپزشکان را تنها نگذاریم! تازه ترین قربانی حکومت اسلامی از جامعه پزشکی، دکتر آیدا رستمی ست. " آیدا رستمی پزشک عمومی بود که به صورت ناشناس در محله اکباتان تهران به معترضان که در اعتراضات مجروح شده بودند، در خانههایشان کمکهای پزشکی میکرد. او در ۲۱ آذر ۱۴۰۱ برای تهیه وسایل مورد نیازش، از خانه یکی از مجروحان خارج و سوار خودروی شخصی خود میشود تا به یکی از داروخانههای شبانهروزی برود اما پس از آن از او خبری نمیشود. فردای آن روز، کلانتری اکباتان با خانواده او تماس میگیرد و اعلام میکند که برای تحویل جسد او مراجعه کنند.
اسد سیفحرامزاده در تاریخ و سنت، در گذشته و اکنون اینکه واژگانی چون حرامزاده در جهان سنت هنوز کاربرد دارد، امریست طبیعی. در این فرهنگ هر دشمن و مخالفی را حرامزاده میخوانند. اما در جنبشی که سودای جهان مدرن در سر دارد، شنیدن چنین واژگانی از زبان معترضان در رسانهها و مجامع و خیابان به عنوان فحش و نفرت پرسشبرانگیز است.
مهرداد درویش پورخشونت، قدرت و انقلاب نشانگر کاهش فاصلهی منابع قدرت فرودستان با حاکمان است. هنگامی که فاصلهی زیادی بین منابع قدرت این دو وجود دارد، اعتراضات بیشتر جنبهی مطالباتی دفاعی – بهمنظور جلوگیری از بدترشدن شرایط – به خود میگیرد. حال آن که با کاهش فاصلهی منابع قدرت بین دو سو، طرف فرودست با افزایش سطح توقع و خواست خود، رفتاری تعرضیتر در چالش با طرف فرادست در پیش میگیرد تا موقعیت خود را بهبود بخشد. اگر طرف فرادست یا قدرت حاکم با تن دادن به خواستهای طرف فرودست، به تجدیدنظردر روابط قدرت روی آورد، بخت توافق و سازش میان این دو افزایش خواهد یافت.
ایرج فرزادطرح یک توقع خطاب به: فعالان سياسي کمونيست و محافل کارگران سوسياليست این بار دیگر کارگر سوسیالیست مجاز نیست وظیفه رهبری جامعه و هدایت مبارزه شهروندان ایران برای یک زندگی آسوده، برابر و آزاد و به دور از اختناق و سرکوب و کشتار، را به نمایندگان و ناشخصیتهای فرصت طلب و هفت خط طبقات دیگر بسپارد. باید به نیروی طبقه خود اعتماد کنند و به هر هشدار و نکنید نکنید های عوامل رنگارنگ طبقه بورژوا و همه عوامفریبان قاطعانه دست رد بزنند.
ازیز دادیار اسطورهی سکولاریزم ایران رهنورد نامی برومند و جوان، در شاهراه این انقلاب سترگ، راهِ سرخ و زرّینش را آنچنان در می نوردد که می اندیشم، چهلم بزرگداشتش، با آن وصیت سترگ تاریخی اش راه این انقلاب شکوهمند" ژینایی و خدا نورها" را با" رقص و شادمانی،" پیروزمندانه در می نوردد و پیروز می گرداند.
رضا علویدیگر چین به ایران اهمیت نمیدهد! تریلیون دلار داشته، چگونه میتوانست با کشوری که تنها ۸.۳ میلیارد دلار از این صادرات یعنی اندکی بیش از دودهم درصد آن را جذب کرده، رابطهای استراتژیک داشته باشد؟ در مقابل، وقتی چین یک تجارت ۲۳۰ میلیارد دلاری با عربستان و شورای همکاری خلیج فارس دارد و از جمله حدود ۴۰ درصد از کل نفت وارداتیاش را از این بلوک تأمین میکند، چرا نباید عربستان و شورای همکاری خلیج فارس را به حکومت سراپا فاسد ایران ترجیح ندهد؟
علی افشاریجمهوری اسلامی و آرزوی محال بازسازی دهه شصت موج جدید صدور و اجرای احکام اعدام برای متهمان سیاسی نشانگر تلاش نظام برای اعمال مجازات شبیه دهه شصت خورشیدی است. رهبر جمهوری اسلامی، سه ماه از شکلگیری جنبش انقلابی ۱۴۰۱ مردم ایران گفت: «خدای سال ۶۰ همان خدای امسال است». بدینترتیب پیش از آنکه نظام جمهوریاسلامی ایران با بزرگترین بحران سیاسی در طول عمر خود مواجه شود، در ذهنیت نفر اول ساختار قدرت تشدید خشونت دولتی چاره کار بود.
شهریار حاتمیچه غم از طوفان به یاد مجیدرضا رهنورد این، تنها صدای حمیدرضا نیست که می شنویم. این جملات از دهان نسلی فریاد می شود که حتی پدر ومادرهاشان هم یا در دوران حکومت اسلامی به دنیا آمده اند و یا کودکی خود را در بهشت جمهوری اسلامی گذرانده اند. این صدای نسلی ست که از هر چه نشان از جهل و جنایت دارد، فاصله ای کهکشانی گرفته است و آینده ی خودش را آن گونه که خود می خواهد ترسیم کرده است. زمامداران مطلقه ی جمهوری اسلامی باید
این حقیقت محض را باور کنند. تلخ است اما دیر یا زود باید این جام زهر را سربکشند.
مسعود نقره کارهمکاری و توافقی نویدبخش اطلاعیۀ مشترکِ «شورای مدیریت گذار» و«شورای ملی تصمیم» همکاری شورای مدیریت گذار و شورای ملی تصمیم، نشانۀ گذر از گسترۀ حرف و شعار، وتجلیِ گامی بزرگ و ارزشمند در پایبندی به ایده ها، ارزش ها و قول ها در کردار و عمل است. این همکاری و همگرایی اقدامی نویدبخش و امیدوارکننده در راهِ گسترش و تعمیق همکاری و همگرایی شورا ها، حزب ها، سازمان ها و شخصیت های سیاسی، فرهنگی، علمی، فرهنگی و هنریِ مخالف حکومت اسلامی ست.
ارژنگ بامشاددر ضرورت عدد بزرگ؛
برای در هم شکستن خشونت عریان دولتی سکانداران قدرت، برای مقابله با فلج شدگی و استیصال سیاسی، خشونت عریان را در پیش گرفته اند. تهدید، دستگیری، آدم ربائی، شکنجه، اعدام، کشتن در حین دستگیری، کشتن با باتوم، نشانه گرفتن سر و قلب تظاهرکنندگان، به اتش کشیدن زندان ها، نمونه های خشونت دولتی برای مهار جنبش انقلابی است. حالا دیگر به شکل آشکاری دست به اعدام دستگیر شدگان می زنند تا هم به هواداران خود قوت قلب بدهند و هم به خیال خود مردم را بترسانند. این جنایات بر خشم مردم و بویژه جوانان افزوده است. خشمی که قابل فهم است و درست در این شرایط، برای مقابله با خشونت عریان و لجام گسیخته حاکمیت جنایتکار و برای از کار انداختن ماشین جنگی کشتار بی مهارش چه باید کرد؟ در پاسخ به این کلیدی ترین سئوال روز جنبش انقلابی مردم، پاسخ های متفاوتی مطرح می شود. هر نیرو و جریانی، بنا به درک خود از مبارزات کنونی مردم، پاسخ ویژه ای به این سئوال داده یا می دهد.
مصطفی ملکیان درباره کتاب رنج راه به قلم محمد اعظمی از میانِ دروسی که این نوشته به ما میدهد، میخواهم بر سه درس تأکیدِ خاصّ بورزم: نخست اینکه تغییرِ زندانبانان، و حتّا عوضشدن جایِ زندانیان و زندانبانان، لزوماً به بهبودِ وضعِ مردم نمینجامد. دوم اینکه نظامهایِ سیاسیِ مخالفِ یکدیگر ممکن است در سرکوبیِ عدالت، آزادی، و سایر آرمانهایِ اجتماعی عینِ هم باشند و یکسان رفتار کنند. سوم –و مهمّتر از همه- اینکه اشخاص با اشیاء، چنانکه کانت میگفت، فرقشان در این است که اشخاص کرامت دارند و اشیاء قیمت؛ و اگر انسانی خود را، به هر قیمتی، بفروشد، در واقع، از مرتبهیِ شخص و انسانبودن به شیء و حیوانبودن تنزّل کرده است، و هستند انسانهاای که با طرزِ زندگی و شیوهیِ عملِ خود انسانبودن و کرامت داشتنِ خود را به هر که بخواهد ببیند نشان میدهند؛ و تا اینان هستند از انسانیّت نشانی هست. "عالَم از نالهیِ عشّاق مبادا خالی"
|