اکنون دیگر زمان آن فرا رسیده که ملت ایران حساب خود را با حکومت آخوندی و تمامی وابستگان آن تسویه کند؛ کسانی که تنها بهخاطر منافع شخصی، ظلم و ستم را بر ضعیفترین اقشار این سرزمین روا داشتند.
این بار نه بهنام عدالت الهی، بلکه بر اساس دیدگاه و تجربهی نیمقرنی ملت ایران، باید عدالت اجرا شود. عدالتی که همگان در آن نقش دارند: از زندانیان سیاسی و معترضان خاموشینشسته گرفته، تا خانوادههایی که سفرهشان هر روز کوچکتر شد و صدایشان هرگز شنیده نشد.
در این پنجاه سال، نسل جوان ما از داشتن زندگی عادی محروم ماند. پسران کشور بهخاطر فریاد آزادی به زندان افتادند، یا به جوخه اعدام سپرده شدند. دختران، قربانی سیاستهای تحمیلشدهای شدند که با چماق و اجبار، حجاب ناخواسته را بر آنان تحمیل کرد؛ و گاه به کالاهایی بدل شدند که در بازارهای خارج از مرز، بیشرمانه معامله میشدند.
کارگران روزمزد در فقر مطلق له شدند. کارگران کارخانهها صدایشان را که بلند کردند، یا به زندان افتادند یا به مرگ تهدید شدند. معلمان این سرزمین، در برابر مدیرانی ناآگاه و بیسواد، تحقیر شدند؛ و ماهها حقوقشان را نادیده گرفتند. اعتراضشان را با ضرب و زندان پاسخ دادند.
کودکان بسیاری به کارهای اجباری گماشته شدند، خانهها به ناحق مصادره شدند، خانوادهها از هم پاشیدند و راه غربت برای میلیونها ایرانی ناخواسته گشوده شد.
شما تنها ثروت این ملت را ندزدیدید؛ بلکه غرور، عزت، شرافت، مهر، محبت و حتی ناموس را از آنان ربودید.
اما امروز نسلی برخاسته که در دل همین رنجها و از دل همین خاک روییده است. نسلی که نه فریب میخورد، نه سکوت میکند. این بار، این یک شعار نیست، بلکه زنگ خطریست برای پایان نظامی که دیگر مشروعیتی ندارد.
با فروپاشی حکومت آخوندی، نهتنها هیچ اثری از شما باقی نخواهد ماند، بلکه نسل آینده نامی از ظلم و جنایتتان نخواهد شنید. ایران، این بار از نو خواهد زاد.
—-----------
۲۰۲۵/۷/۱۶
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد