reza-maghsadi-1s.jpg
رضا مقصدی

نازنین!

خنده ات اگر زجنسِ صبح
گریه ات اگر زجنسِ شب
شادی ات اگر زجنسِ شبنم است-
با تو ! از تو ! مهربان !
مثل یک ترانه ،حرف می زنم .



marzie-shahbazaz.jpg
مرضیه شاه بزاز

قهرمان

شب بی خواب
راهروهای تنگ و تاریک توطئه
و پر شتاب،
با کهکشانی
مرگ را از ستارگانِ زمین آراستن



شارل بودلر

دون ژوان در دوزخ

برگردان از مانی

دُن ژوان قعرِ زمین پای به زورق چو نهاد (1)
و بدان سکه ی پول حق "شارون" (2) را چو بداد
ژنده پوشی (3)، به غرور همچو آنتیستن (4)، بگرفت
هردو پارو به غضب در کفِ دستانش سِفت!



ivan-turgenev0.jpg
ایوان تورگنیف

گنجشك

میر مجید عمرانی

ناگهان گام‌هایش را كوتاه كرد و به خزیدن درآمد، گویی شكاری پیش رو بو كشیده بود. نگاهی در درازای راه انداختم و جوجه‌گنجشكی دیدم با خال زردی نزدیك نوك و كرك‌هایی بر سر. از آشیان افتاده بود (باد درخت‌های توس را سخت تاب می‌داد) و بی‌حركت نشسته بود و به سختی بال‌های كوچك تازه نیش‌زده‌اش را می‌گشود.



jahangir-sedaghatfar-s.jpg
جهانگیر صداقت فر

" از نیاموزیدن "

روایتِ ما را
گوشی به شنیدن گشوده نیست
و حرمتِ تجربه‌ها ،
عبث
در توالیِ تکرارِ خطا ها
به فنا رفته ‌ست.



Abolfazl-Mohagheghi.jpg
ابوالفضل محققی

ماخان

وقتی ساعت دوازده ضربه را نواخت و تمام‌شدن هفتاد و پنجمین روز از سال یکهزار و سیصد و شصت و نه شمسی را اعلام کرد، دخترک هیجده ساله شد. فردای آن روز دختری که هیجده سال و یک روز داشت، چال شده تا گردن در گودالی پر آب، زیر بارانی از سنگ بود. او شش ماه قبل در یکی از محاکم الهی که تعداد آنها اندکی کمتر از اهالی کشور است، محکوم شده بود که در اولین روز هیجده سالگی‌اش سنگ‌سار شود.



Mehrangiz-Rasapour-Pegah02s.jpg
مهرانگيز رساپور (م. پگاه)

فیلمی از منصور کوشان به یاد و به بهانه‌ی سالگرد درگذشت او

این آخرین فیلم از دوران سلامتی "منصور کوشان" این دوست عزیز به یاد ماندنی‌ست. نويسنده، شاعر و پژوهشگر، بنيانگذار و سردبير "تکاپو" در ايران و "جنگِ زمان" در نروژ که در طول زندگی پربار خود، در راهِ آزادی انسان و آزادی بیان، تلاشی خستگی ناپذير داشت.



majid-sedghi.jpg
مجید صدقی

تجربه درسینما و سیاست

هفته پیش زمانی که خبردرگذشت روژه هانن کمیسر محبوب مجموعه موفق تلویزیونی ( ناوارو ) اعلام شد فرانسوی ها با یکی از چهره های فرهنگی – هنری خود وداع کردند , ولی درعین حال مرگ او باعث شد تا برای بسیاری از فرانسوی ها بخشی از دوره ی زندگی سیاسی او که همواره با جنجال همراه بود زنده شود . بویژه زمانی که با خواهرزن فرانسوا میتران رییس جمهوروقت فرانسه ازدواج کرد و خواه ناخواه بجز سینما فعالیت در حوزه ی سیاست را نیز تجربه کرد.



Abbas-Shokri2.jpg
عباس شکری

سراشیب زمان

گزارش مراسم سالگرد سفر عینی زنده‌یاد «منصور کوشان» به جهان ذهنی با اسب مرگ

انگار همین دیروز بود که برای نخستین‌بار در فرودگاه اسلو او را دیدار کردم و در بین راه تا خانه، از ناگواری‌های زیستن در سایه شمشیر و سانسور، بازجویی و تهدید، پیگرد و بازداشت و سرانجام ناپدیدی زنده‌یاد «محمد مختاری» برایم تعریف کرد.
انگار بعداز پانزده سال زندگی در مهاجرت اجباری سرانجام رکاب‌زنان خود را به اسب مرگ رساند تا سفری داشته باشد به دنیای ذهن تا ناشناخته‌ی آن‌سوی مرگ را هم کشف کند. یک‌سال از آغاز سفر عینی او به جهان ذهنی می‌گذرد و چه زود گذشت.



reza-allamezadeh70.jpg
رضا علامه زاده

لوئيس بونوئلِ سوررئاليست هم در تله‌ى فلامنكو افتاد!

هر کس که فقط کمی با تاریخ سینما آشنا باشد می‌داند که لوئیس بونوئل در سال ١٩٢٨ با فیلم کوتاه "سگِ آندُلسی" - که نه به سگ مربوط بود و نه به اندلس! – اولین سنگِ بنای سینمای سوررئالیستی را گذاشت. فیلمنامه‌ی کابوس‌واره‌ی سنگ اندلسی را بونوئل با همکاری سالوادور دالی نوشت، آن‌هم به‌روشی غریب ...



Aliasghar-Rashedan03.jpg
علی اصغر راشدان

سه تفنگدار

من و مشدقربون و عباس ننه سه تفنگدار بودیم. مشدقربون یک سال از من بزرگتر و عباس ننه یک سال کوچکتر بود. تو بزن بکوبای شهر حرف حرف من بود. مشدقربون پولارو نگهداری و عباس ننه خرده فرمونارواجرا میکرد. هرچی میبردم سه نفریمون شب میرفتیم سینما، هله هوله میخریدیم و میخوردیم. بعد از سینما میرفیتم خونه ،بابام مفصل گوش مالیم میداد،اون دوتام از ننه شون کتک مفصلی میخوردند و میخوابیدیم.



reza-bishetab.jpg
رضا بی شتاب

بُن بستِ اسکله و کوسه ها

وُلِک یه ساعته کاشتیمون دَمِ در، دَهنت آسفالت، بُلکُمی یَم می کنی؟... وُه خدا رُو کُولت، خفه مون کردی، دوشِ اُدکُلون گرفتی؟
دستانی چغر و خسته، فانوسِ حوصله را بر درگاهِ کلبۀ بی عابر می آویزد. «سَبَخی» در انزوایِ خویش خواب می بیند. خوابِ ملخهایی که روی خُنَکیِ لوله های نفت می نشینند. هنگامی که مارِ زنگی در زیرِ بوتۀ بارهنگ چمبره می زند. گلهای کاغذی شبنم ها را در آغوش می کشند. مرغِ غمی در هوا پَرپَر می زند.



bineshe-zibarouz3-s.jpg
محمد بینش (م ــ زیبا روز )

دیدار مثنوی ـ دیباچه ای بر شناخت ابن عربی (۷)


اسماء وصفات الهی

در بخش پیش گفته شد که این عربی میان علم ومعرفت فرق می گذارد و عارف را کسی می داند که جدا از دانش های اکتسابی به هفت مورد دانایی الهی مجهّز باشد. نخستین مورد، دانستن اسما و صفات خداست که اگر بدرستی بفهمد، حقیقت را بازشناخته است، در زبان عادیِ مردم وقتی سخن از اسم و صفت می شود، منظور از اسم، واژه ای ست که برای نامیدن هر چیز ِقابل اشاره بکار می رود .



reza-allamezadeh70.jpg
رضا علامه زاده

"پناهی" و سینمای معترض ایران

گرچه هنوز فرصت ديدن فيلم "تاكسى" را نيافته‌ام تا نظری در مورد حرف و حدیث‌های حاشیه‌ای آن داشته باشم، اما به‌دلیلی مشابه با آنچه از آرونفسكى نقل کردم، موفقيت چشمگير جعفر پناهى را در جشنواره سينمائى برلين به او، و به كنشگران سينماى معترض در وطن، صمیمانه تبريك می‌گويم




Kjell-Askildsen.jpg
شِل آسکیلدسن (نروژ)

تصادف

میر مجید عمرانی

چندی کنار پنجره ی باز ایستاده و به پیاده روی پایین نگاه کرده بود. پیاده رو تهی بود. یکشنبه بود. کمی پس از نیمروز. او هم در درون تهی بود. انگار به خودرهاشدگیِ پیاده رو به درونش خزیده بود و زنش که از روی صندلی ته اتاق چیزی پرسید که تنها به “آره” یا “نه” ای نیاز داشت، پاسخ نداد. پس از دیرگاهی زنش پرسید چرا جواب نمی دهد. او پاسخی نداد. پیاده رویی بود سراسر تهی.



یوسف صدیق (گیلراد)

روز عاشقان

( سه‌ سروده ی کوتاه )

روز عاشقان.
قلک خاطره‌هایم را می‌‌شکنم.
سکه‌های شکلاتی
خانه را فرش می‌‌کنند.



Shahrzad-Chegeni01s.jpg
شهرزاد چگنی

معنی عشق

صدایم چون کنی با مهر اینسان
تمام هستی من شاد گردد
وزین فکر هراس انگیز که روزی
نباشد سایه تو بر سرم بیمار گردد



Mahmoud-Kavir0.jpg
محمود کویر

در ستایش عشق

ناصرالدین شاه شاید اولین ایرانی باشد كه با كارت پستال خریدن برای انیس الدوله روز عشاق را گرامی داشته است. چون ناصرالدین شاه به سفر فرنگ رفت، تحت تاثیر فرهنگ آنجا تصمیم گرفت به مناسبت این روز برای انیس الدوله هدیه ای به ایران بفرستد. به همین دلیل كارت پستال و تصویری از بلیت یك نمایش كه به دلیل علاقه انیس الدوله به هنر تئاتر برای او چاپ شده بود، به ایران فرستاد تا با فرستادن این كارت علاقه اش را به انیس الدوله نشان دهد. این نخستین کارت پستال تاریخی در ایران به شمار می رود.



reza-maghsadi-1s.jpg
رضا مقصدی

بهمنِ بیدادگر !

باز ، تو باز آمدی
ظلمتِ آن خاک وُ خِشت !
باز، نمی خواهمت
بهمنِ خونین سرشت !



شهاب طاهرزاده

«همه با هم» و «چه کسی می خواست که تو نباشی؟»

هر کس مال جایی ست
با هم بودن توانایی ست
ایران چتر من و توست
به زیرچتربودن روشنایی ست
اگر تو به زیر چتر نمی آیی



Vida-Farhoudi05-s.jpg
ویدا فرهودی

بهاری که زمستان شد

صدا پیجید در رویا ولی رویا پریشان شد
بهارانی که می گفتی نماند، ازبُن زمستان شد

طنین سرب ، جان ها را به قعر وَهم بی پروا
بدانسان برد کز دیدن، نگاهِ عشق لرزان شد



Aliasghar-Rashedan03.jpg
علی اصغر راشدان

علمدار

کربلا خلیل تو دوره جوانیش تو کشتی های روز سیزده نوروز کنار تپه های اطراف مزار خیام، پشت خیلی پهلوان های ولایت را به خاک رسانده و چند سال پهلوان اول ولایت شده بود. حالا دیگراز چهل سالگی گذشته بود. هنوز هم یال از کوپال در رفته بود. جوان جاهل های پر عر و تیز جرات نمی کردند سینه به سینه ش شوند. علمدارآبادی بود. با بودن کربلا خلیل، کسی به خودش اجازه نمی داد به علم آبادی نزدیک شود، مگر کربلا خلیل صورتش را ماچ می کرد و علم را دستش می سپرد.



reza-allamezadeh70.jpg
رضا علامه زاده

چارلى چاپلين فلامنكو مى‌رقصد!

و باز هم بعيد است اسمى از سه‌گانه‌ى فلامنكوى "كارلوس سائورا" نشنيده باشيد. سائورا در دهه‌ى هشتاد قرن گذشته ميلادى يعنى حدود سى سال پيش سه فيلم مبتنى بر رقص و آواز فلامنكو ساخت كه "كارمن" دومين آن سه است. از اولى يعنى "عروسى خون" در مطلب قبلى نوشتم. از سومى هم كه دوباره سازى قصه‌ى "عشق جادوزده" است درمی‌گذرم چون اگرچه لحظات زیبائی از رقص و آواز فلامنکو در آن است اما با دو اثر قبلی کارلوس سائورا قابل مقایسه نیست. البته سائورا در دهه‌ی نود نیز فیلمی در همین زمینه ساخت با عنوان "فلامنکو". با احتساب این یکی می‌توان آثار فلامنکوئی‌اش را به‌زبان امروزی‌ها، سه‌گانه‌ی+یک نامید! اگر فرصتی فراهم شد در مورد فیلم آخر مجزا خواهم نوشت.



mehdi-estedadi-shad.jpg
مهدی استعدادی شاد

شکل دردناک مسخرگی

یکی از دوستان سراغ جزئیات ترانه می رود. ترانه­ ای که مدعی است "پیام دار عبای وحدت را بر سر پاکان روزگار" کشیده ­است. پاکانی که به طبع آزاده هم بوده چون تیغ بر ستم کشیده­ اند ؛ و خلاصه از سنخ این مدیحه سرایی های مرسوم است که با اصل قضایا اصلا منطبق نیستند. کافی است روحیه و اقدامات سپاهیانی را در نظر بگیریم که اسلام را جهانی کردند؛ با تصرف سرزمی نها و تحمیل فرهنگ و زبان خود.



reza-bishetab.jpg
رضا بی شتاب

آرزوی آزادی

در آن هنگامۀ باروت وُ فریاد
که خون از دیده می افشاند ایران
در آن هنگامۀ آشوبِ سرما
زمین لرزان وُ گرمی بُرده از یاد



»  آزموده را آزمودن
»  تا دیروز هزار بار اشک ریختی
»  کارون
»  از آن بهمن تا این بهمن
»  تابوی سفر به ایران
»  جلال‌الدین بلخی: نفی فرزانگی و تحسین دیوانگی
»  سه سروده ی کوتاه
»  سیاهکل
»  در آرزوی آزادی
»  "فدريكو گارسيا لوركا" و فلامنكو
»  دو داستانک از پل والری و پتر بیکسل
»  میهمان
»  چگونه سینماها درآتش نادانی سوختند
»  سی و اند سال زخاموشی جنگل، طی شد !
»  مناجاتِ حاجی موش
»  خط و تحریر سده ۲۱م
»  "آنتونیو گادِس" و فلامنکوى جن‌زدگان!
»  مستقیم زل زده بر چشمانم
»  سایه های گذشته
»  سه‌ شعر عاشقانه کوتاه (سایه، پرنده، آبشار)
»  این دیگری است در من
»  موزه‌ی بی گناهی؛ داستان تولد دردبار انسان مدرن از دل یک جامعه‌ی سنتی