در این جستار برآنم تا ریشه های تاریخی و استوره ای این روز را در روم و ایران و دیگر جای های جهان نشان دهم.
تاریخ:
روز ولنتاین:
کلیسای کاتولیک برای مسیحی سازی یک سنت باستانی و غیردینی لوپرکالیا که از آیینهای میترایی برخاسته و در روم مرسوم بوده، این تاریخ را برگزیدهاست. تا اواخر قرن پنجم میلادی در امپراتوری روم جشن لوپرکالیا بمناسبت باروری برگزار میشد. در سال ۴۹۸ میلادی، پاپ ژلازیوس یکم برگزاری جشن لوپرکالیا را ممنوع کرد. وی روز ۱۴ فوریه را به عنوان روز والنتین اعلام کرد، تا با آیین های بی دینانه مقابله کند.
لوپرکالیا: لوپرکالیا یک جشن شبانی بسیار باستانی است که در ۱۳ تا ۱۵ فوریه برگزار می شده تا ارواح خبیث را از شهر بتارانند و شهر را پاک کنند و سلامت و باروری را در شهر رایج نمایند. لوپرکالیا «فبروآ» نیز نامیده می شود که ریشه کهن تری دارد و با خانه تکانی قبل از بهار مشخص می شود و نام فوریه از آن گرفته شده است. لوپرکالیا را در پیوند با جشن باستانی یونان، آرکادیان لیکایا می دانند. لیکوس به معنی گرگ است و پان لیکائن (پان گرگ صفت) در این جشن پرستیده می شده. پان خدای باروری یونانیان باستان است. این آیین شاید با کوسه برنشین و دیگر مراسم باروری ایران باستان و میترایی در پیوند باشد و از آنجا به روم رفته باشد.
در استوره شناسی روم، لوپرکوس ایزد شبانان است. جشن وی، در سالگشت تأسیس معبدش در ۱۵ فوریه برگزار و لوپرکالیا نامیده می شد. کاهنان وی پوست بز می پوشیدند.
در جلو لوپرکال غاری است که رومولوس و روموس در آن توسط یک گرگ ماده پرورانده شدند. بنابراین در وسط فوریه، دو بز و یک سگ قربانی و کیکهای نمکی آماده شده توسط باکره ها سوزانده میشد. بزها را برای ازدیاد باروری و سگ را برای پاکی شهر قربانی می کردند.
پلوتارک می نویسد: لوپرکالیا از زمان باستان توسط شبانان جشن گرفته می شد. در زمان جشن، جوانان نجیب زاده و کلانترها عریان در شهر به این سو آن سو می دویدند تا هم ورزش نموده و هم اسباب خنده دیگران را فراهم نمایند. آنان هر که را بر سر راه خود می دیدند با تسمه های پر پشم شلاق می زدند.
لوپرکالیا یا جشن گرگ نزدیک غار لوپرکال بر روی تپه پالاتین (تپه مرکزی که روم آنجا تأسیس شد) به منظور پاکسازی و پالایش زندگی نوین بهاری برگزار می شد. غار لوپرکال که رو به ویرانی بود، توسط آگوستوس تجدید بنا شد. در همانجا و ۱۵ متر زیر زمین باستانشناسان در اکتبر ۲۰۰۷ نیایشگاهی کشف کردند که سندی است بر این که غار لوپرکال همین بوده است. این غار یک نیایشگاه میترایی است که با نیایشگاه های ایرانی یکی است.
جشن با انجام قربانی توسط لوپرکوسها آغاز می شد. دو بز نر و یک سگ قربانی می گردیدند. سپس دو لوپرکوس جوان به نیایشگاه هدایت می شدند تا خون قربانی را با پشمهای آغشته به شیر از روی چاقو پاک کرده و بر پیشانیشان علامتی بگذارند.
جشن خونین پی گرفته می شود. پس از این که تسمه هایی را که «فبروآ» نامیده می شوند از پوست قربانیها بریدند، آن پوستها را بر تن می کنند و دور دیوارهای شهر قدیمی پالاتین می دوند.
در همین حال تسمه ها را در دست گرفته اند و مردم را به ارامی می زنند. زنان جوان صف می کشند تا نوازش تسمه به آنها نیز برسد، با این باور که این نوازش بی گمان باروری به همراه می آورد.
در قرن پنجم وقتی اجرای این آیین به جا مانده از دوران باستان ممنوع شد. یک رومی مسیحی در زمان گلاوسیوس (۹۶ – ۴۹۴) نامش را با لوپرکالیا پیوند زد. در سال ۴۴ قبل از میلاد کنسول مارک آنتونی از این که همراه با لوپرکوس ها بدود هراسی به دل راه نداد.در قرن نخست اشخاص تراز اول جشنواره را به عامه مردم واگذار کردند .
در دهه آخر قرن پنجم مردم پاپ گلاسیوس را واداشتند که سناتورها را که قصد حفظ این آیین را کرده بودند سرزنش کند: اگر شما ادعا دارید که این رسم نیروی سودمندی در خود دارد، آن را به همان صورت که پدرانتان جشن می گرفتند برپا دارید، خودتان را عریان کنید و بدوید تا مورد نیشخند قرار بگیرید.
این اظهارات را پاپ گلاسیوس در یک نامه رسمی سرگشاده برای سناتور آندروماخیوس نوشت که در واقع یک انتقاد تلخ بر لوپرکالیا بود. گلاسیوس لوپرکالیا را پس از سالیان پیوسته ای که اجرا می شد ممنوع کرد.
نمایش «ژولیوس سزار» اثر ویلیام شکسپر از لوپرکالیا ، آغاز میشود. سزار به مارک آنتونی یاد می دهد که همسرش کالپومیا را با تسمه بزند به این امید که او آبستن شود.
روایت کلیسا:کلیسا سپس چنین داستان زیبایی را فراهم آوردکه در سده سوم میلادی یعنی اوایل شاهنشاهی ساسانی در ایران، در روم باستان فرمانروایی بودهاست بنام کلودیوس دوم. کلودیوس فکر می کرد که مردان مجرد نسبت به آنانی که همسر و فرزند دارند سربازان جنگجوتر و بهتری هستند. از این روی ازدواج را برای سربازان امپراتوری روم ممنوع کرد. اما کشیشی به نام والنتاین (والنتیوس)، مخفیانه عقد سربازان رومی را با دختران محبوبشان جاری میکرد.
کلودیوس دوم از این جریان خبردار میشود و دستور میدهد که والنتاین را به زندان بیندازند. والنتاین در زندان عاشق دختر زندانبان میشود. با توجه به آنچه که در افسانه آمده کشیشولنتاین برای او نامه هاییی نوشته و آنها را با نوشتن :از طرف ولنتاین تو. امضاء کرده است، اصطلاحی که تا به امروز مورد استفاده قرار گرفته و بر روی کارتهای ولنتاین دیده میشود. سرانجام کشیش اعدام میشود. بنابراین او را به عنوان فدایی و شهید راه عشق میدانند و از آن زمان ولنتاین تبدیل به نمادی برای عشق شده است.
در سدههای میانه اروپا،در انگلستان و فرانسه، والنتین یکی از محبوب ترین قدیسان بودهاست. همزمانی شروع جفت گیری پرندگان با روز والنتین، این باور را که روز والنتین بواقع روز عشاق است، تشدید کرد.
یاد بودها: قدیمی ترین یادبود والنتین که امروز در دست میباشد، مربوط به چارلز، دوک اورلئان است. وی که در پی شکست در برج لندن زندانی بود نامهای را در سال ۱۴۱۵ برای معشوقهاش نوشت که اکنون در مجموعه دستنویسهای کتابخانه بریتانیا نگهداری میشود.
اولین کارت معروفی که به آمریکا آمد یاداشتی است که توسط جان وین تروپ در سال ۱۶۲۹ قبل از ترک انگلیس برای ورود به قاره جدید خطاب به همسرش نوشته شده: همسر دلبندم، تو ولنتاین من هستی و من به هیچ قیمتی تو را عوض نمی کنم.
ناصرالدین شاه شاید اولین ایرانی باشد كه با كارت پستال خریدن برای انیس الدوله روز عشاق را گرامی داشته است.
چون ناصرالدین شاه به سفر فرنگ رفت، تحت تاثیر فرهنگ آنجا تصمیم گرفت به مناسبت این روز برای انیس الدوله هدیه ای به ایران بفرستد. به همین دلیل كارت پستال و تصویری از بلیت یك نمایش كه به دلیل علاقه انیس الدوله به هنر تئاتر برای او چاپ شده بود، به ایران فرستاد تا با فرستادن این كارت علاقه اش را به انیس الدوله نشان دهد. این نخستین کارت پستال تاریخی در ایران به شمار می رود.
بر اساس باورهای کنونی، بقایای والنتین قدیس که در سده ۱۹ میلادی در قبرستانی باستانی در ایتالیا کشف شد، هماکنون در سه شهر رم، دوبلین و گلاسگو نگهداری میشود. بخشی از این بقایا پس از انتقال به یک تابوت طلایی توسط پاپ گرِگوری شانزدهم بهکلیسای کاتولیک وایت فرایر در دوبلین پایتخت جمهوری ایرلند اهدا شد. بخش دیگری از این بقایا که گفته میشود شامل استخوانهای والنتین قدیس است توسط یک خانواده متمول فرانسوی در سده نوزدهم به کلیسای فرانسیس مقدس در شهر گلاسگو در اسکاتلند منتقل شد. از مردم عادی کمتر کسی از وجود این بقایا در شهر آگاهی داشت تا اینکه در سال ۱۹۹۹ تصمیم به انتقال این بقایا به کلیسای دیگری به نام The Blessed John Duns Scotus گرفته شد. این اقدام توجه رسانهها ومردم را به دنبال داشت و شهر گلاسگو به خاطر میزبانی والنتاین قدیس «شهر عشاق» لقب گرفت و از سال ۲۰۰۲ این شهر در روز والنتین میزبان فستیوالی به نام «فستیوال عشق» میباشد.
در ایران: جشن اسفندگان،سپندارمذگان یا جشن مردگیران یکی از جشنهای ایرانی است که در روز ۵ اسفند برگزار میشود. ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه آوردهاست که ایرانیان باستان روز پنجم اسفند را روز بزرگداشت زن و زمین میدانستند.
اگرچه منابع کهن از جمله ابوریحان این جشن را در روز پنجم اسفند یاد کردهاند. ولی با توجه به تغییر ساختار تقویم ایرانی در زمان خیام که پس از ابوریحان میزیست، و سی و یک روزه شدن شش ماه نخست سال در گاهشماری ایرانی،این تاریخ اندکی تغییر کرد.
سپندارمزد نگهبان زمین است و از آنجا که زمین مانند زنان در زندگی انسان نقش باروری و باردهی دارد، جشن اسفندگان (اسپندگان) برای گرامیداشت زنان برگزار میگشت. ایرانیان از دیر باز این روز را روز زن مینامیدند.
در روز اسپندگان چند جشن برگزار میشدهاست. نخستین آنان جشن مردگیران یا جشن مژده گیرانبود که ویژه زنان بود. در این روز مردان برای زنان هدیه میخریدند و از آنان قدردانی میکردند.
در اساتیر آمده است که این فرشته بود که برای «آرش کمانگیر» تیر حاضر کرد و وی را امر کرد که برای تعیین مرز ایران و توران کمانی برگزیند.
در کتاب های آیین زرتشتی آمده است: سپنته آرمئی تی، فروزه ای است با ویژگی های زنانه و مادرانه یعنی مهر و عشق بی پایان و تواضع و فروتنی که به راستی زمین نمادی نیکو بر آن است.
بر بنیاد نوشته های گردیزی و ابوریحان و شاهنامه می توان گوشه هایی از این آیین را باز شناخت: در این روز زنان خود را میآراستند و در کوی و برزن به پایکوبی و افسانهگویی و شادی میپرداختند. زنان کوی و بازار را از نظم و قانون هر روزه میانداختند و در آن روز حاکم بر شهر بودند.زنان دسته های گل به دست می گرفتند.
در میان دیگر مردم جهان:برخی بر آنند که والنتین پیش از این در بسیاری کشورهای جهان موجود بودهاست.
بر بنیاد پژوهش هلی آرداک مانوکیان و دیگر پژوهشگران ارمنی میتوان گفت که جشن هامبارسوم یا جان گولوم همان جشن روز عشق است که جشنی در آستانه بهار و ویژهی دختران و زنان بوده است.در این جشن، دسته گلهای زیبا درست می کردند و بزرگترین دسته گل را زاغگامریعنی مادر گل ها می نامیدند. در این جشن فال کوزه و خواندن شعرهایی با ترجیع بند جان گولوم انجام می شده است. خوردن آش ماست یکی از رسوم ثابت آن بوده است.
در کشور چین، روزی مشابه والنتین موجود است که با نام شب هفتهاخوانده میشود. برابر با افسانهای چینی، پسر گاوچران و دختر بافنده، در هفتمین روز هفتمین ماه از تقویم قمری در آسمان با یکدیگر ملاقات کردند. روایتی دیگر از این روز با اندکی تفاوت نسبت به چین، در ژاپن نیز موجود است که از آن با نام تاناباتا یاد میکنند.در کشور مصر، روز عشق دیگری موجود است که برابر با ۴ نوامبر هر سال است. در کره جنوبی، در ۱۱ دسامبر هرسال، در روز پِپِرو زوجهای جوان هدایایی به یکدیگر تقدیم میکنند.
شاد بادا روز عشق
خجسته باد بر عاشقان جهان
سبز باشید
محمود کویر
نظرات خوانندگان:
محمود کویر 2015-02-13 11:56:38
|
در تارنمایی با عنوان بوی جوی مولیان اید همی تاریخچه بسیار ارجمندی از ولنتاین امده است که بسی نکات ارجمند در آن است. من پیش از نوشتن این مطلب به آن نگاه کردم و نکاتی چند از آن برگرفتم. نام به وجود آورند تارنما نیز نبود. با سپاس و ارج به ایشان |
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد