Deniz
دنیز ایشچی

خیزش تئوری سه جهان از گورستان تاریخ

این مساله که اطاق های فکری سازمان های امنیتی کشورهای امپریالیستی جهت به انحراف کشاندن پیروان اندیشه های مارکسیستی که آنها را دشمنان درجه یک هستی خویش می نامند، و ایجاد اختلاف و درگیری میان پیروان جنبش های چپ سوسیالیستی، اقدام به تولید مدل های نظریه پردازیها در قالب اندیشه های تئوریک چپ نموده و به سازماندهی نیروهایی در قالب های چپ و بر اساس این نظام ها و مدل های ساخته و پرداخته فکری انحرافی بپردازند، چیز جدیدی نمی باشد. یکی از این مدل های نظری که با استراتژی هنری کیسینجر همخوانی زیادی داشت، تئوری سه جهان میباشد که در تنورهای تئوری پزی آنها پخته و پرداخته شده و به میدان عمل وارد میگردد. وجوه مشترک تئوری سه جهان و مدل استراتژیک کیسینجر، چندین بعد دارد



رحمان

رد پای امپریالیسم در بحران اوکرایین

امریکا زمانی که خاورمیانه را شخم می زد متوجه نبود غولی به نام چین از شیشه بیرون آمده و درحال گسترش خود در جهان است، و یکباره متوجه شد اجرای گلبولیسم در منطقه خاورمیانه راه به جایی نمی برد... بلافاصله ترمز دستی را کشید و تازه فهمید قافیه را باخته است، از خاورمیانه و بعد از۲۰ سال هزینه از افغانستان را هم تخلیه کرد، بعد از شوکی که چین بر امریکا وارد کرده بود تازه متوجه شد باید استراتژی خود را تغییر دهد و از جمهوری های شوروی نقشه گلبولیسم را دنبال کند. فهمید که خطر اصلی در چین و روسیه است و باید این هیولا (چین) را مهار کرد. بنابراین وقتی ازانقلاب های نارنجی و زرد راه به جایی نبرد، نقشه روی آوردن نوفاشیت ها در جمهوری های شوروی را آغاز کرد. رییس جمهور اوکرایین یکی از آنها است که با آغوش باز خاک اکرایین را در اختیار ناتو قرار خواهد داد...



Saeed-Rahnema.jpg
سعید رهنما

مرور و نقد کتاب باسکار سونکارا، “مانیفست سوسیالیستی”:
دفاع از سیاست رادیکال در عصر نابرابریِ مفرط*

درمجموع کتاب مانیفست سوسیالیستی به‌رغم پاره‌ای ساده‌بینی‌ها، تلاشِ ارزش‌مندی است در تأکید بر ضرورتِ گذار از سرمایه‌داری و نمونه‌ای از طرز تلقی نسلِ جوان مارکسیست در دنیای غرب. دیدگاهی است که ضمن باور به ایده‌ی رهایی انسان، با درس گرفتن از تجربه‌ها و جنبش‌های گذشته‌ی سوسیالیستی در جهان، به‌دنبال یافتنِ راه‌حل‌های عملی برای پیش‌روی به سوی سوسیالیسمِ دموکراتیک است.



mostafa-ghahramani2.jpg
مصطفی قهرمانی

اوکراین معضلی منطقه‌ای که می‌تواند جهانی شود!

دفاع از استقلال اوکراین در مقابل "خرس مهاجم و زیاده‌طلب روس" آن‌چنان که توسط آمریکایی‌ها ادعا می‌شود، همانند بیشتر مواقع تنها بهانه‌ای بیش نیست. اختلاف بین روسیه و امریکا در اوکراین که تا پیش از این حتی توسط خود آمریکایی‌ها به مثابه حیات خلوت روسیه پذیرفته گردیده بود، دارای علل و عوامل متعدد است که کم‌اهمیت‌ترین آن همبستگی با مظلومیت مردم اوکراین است. مشکل اصلی که باید برای آن راه‌حلی پیدا کرد اما جلوگیری از شکل‌گیری یک مشارکت فراگیر اقتصادی بین روسیه و اروپاست، همکاری و مشارکتی که پتانسیل آن را دارد که به‌ استقلال و جداشدن راه اروپا از امریکا منجر گردد. یکی از زمینه‌های عمده این مشارکت در نگاه نخست تأمین گاز اروپا توسط روسیه از طریق خط لوله در کف دریای بالتیک می‌باشد.



new/arsen-nazarian.jpg
آرسن نظریان

راه پر سنگلاخ عادی شدن روابط میان ارمنستان و ترکیه

اکنون درک و ذهنیتی تازه در جامعه ارمنستان در مورد تهدیدهای امنیتی پیرامونش در حال شکل گرفتن است که مبنی بر باز سازی تمام عیار ارتش و تنظیم و تدوین دکترین و سیاست خارجی جدید به عنوان کشوری واقعا مستقل و نه وابسته به حمایت دیگری است. اما برای یک چنین برنامه طویل مدتی نیاز به آرامش نسبی در پیرامون خود دارد. از اینجاست که ضرورت صحبت کردن با ترکها مطرح می شود. در کنار بازسازی ارتش، ارمنستان باید فعالیت دیپلماتیک خود را چند برابر کند و از اتخاذ و اجرای تصمیمهای دشوار نهراسد.



Saeed-Rahnema.jpg
سعید رهنما

در باب بحث‌های «دولت‌محوری» و اختیارباوری

نگاهی به کتاب «تغییر جهان بدون کسب قدرت: معنیِ امروزیِ انقلاب»، نوشته جان‌ هالووی[1]

جنبش زاپاتیست‌ها از نظر ایدئولوژیک با ترکیبی از سنت‌های قدیمیِ مایا، آنارشیسم، عناصری از اختیارباوری (لیبرتارین) سوسیالیستی و مارکسی اتونومیست، بر خودمختاریِ جوامع محلی، سیاست مشارکتیِ همگانی، دموکراسی رادیکال و مستقیم، نبود رهبری و حضور مردم در همه‌ی تصمیم‌گیری‌ها تأکید دارد. از جمله مسئولین هر دو هفته یکبار باید جابه‌جا شوند و به آن‌ها حقوق هم داده نمی‌شود، و ویژگی‌های دیگر که بسیاری در جهان، از جمله جان‌ هالووی و پیروانش را شیفته‌ی خود کرده است. تردیدی نیست که جنبش زاپاتیست‌ها نظیر جنبش‌های مشابه در دیگر نقاط جهان بسیار جنبه‌های پیشرفته و آموزنده‌ای را برای اداره‌ی امور محلی و روستاهای پراکنده دارد. اما ارائه‌ی آن به‌عنوان الگویی برای اداره‌ی امور کشوری و جهانی یک جامعه، جای تردید فراوانی دارد، که در زیر ضمن مرور مطالب کتاب‌ هالووی به آن خواهم پرداخت.



new/palestina-isarael-02.jpg
ژان استِرن

«عفو بین الملل» آپارتایدِ اسرائیل را بررسی می کند

برگردان: بهروز عارفی

نخستین لرزه هنگامی رخ داد که سازمان حقوقدانان اسرائیلیِ «یِش دیم» در سال ۲۰۲۰ برای توصیف سیستمِ دموکراتیک خودخوانده که تا آن زمان از زیر ذره بین تحلیل های سیاسی واقع بینانه در امان مانده بود، از واژه «آپارتاید» استفاده کرد. یک سازمان غیر دولتی دیگر اسرائیلی، بت سِلِم در سایه‌ی این نزدیکی، در ژانویه ۲۰۲۱ با شکافتن بیشتر شیار اعلام کرد، زمان آن رسیده است که بگوئیم: «نه به آپارتاید از کرانه های رود اردن تا مدیترانه». از همان اوریل ۲۰۲۱، «دیده بان حقوق بشر» از این دو سازمان غیر دولتی پیروی کرد. بااین وجود، این سازمان فقط از آپارتاید در مورد سرزمین های اشغالی و غزه یاد کرده و تبعیض های ویژه ی فلسطینیان اسرائیلی را از آن تفکیک می کرد. گزارشی که عفو بین الملل در روز سه شنبه اول فوریه ۲۰۲۲ منتشر کرد بسیار فراتر از آن می رود و از واژه ی آپارتاید در مورد همه فلسطینی ها بدون توجه به محل زندگی و وضعیت آنان استفاده می کند.