logo





احمد فاروقی

آیا سلاح‌های هسته‌ای امنیت ملی پاکستان را تقویت کرده‌اند؟

ترجمه‌ی احمد سیف

چهار شنبه ۱۳ فروردين ۱۴۰۴ - ۰۲ آپريل ۲۰۲۵



در ماه مه آینده، سالگرد ۲۵ سالگی انفجار پنج بمب هسته‌ای توسط هند و واکنش پاکستان با شش بمب هسته‌ای خواهد بود.

یک ماه پیش از این انفجارها، من در مکه بودم. در ۷ آوریل، مراسم حج به اوج خود در عرفات رسید و در صفحه اول روزنامه عرب نیوز قرار گرفت. درست زیر این مقاله، خبری منتشر شده بود که پاکستان موشک دوربرد غوری را آزمایش کرده بود. تصویری از دکتر آ.ق. خان در این مقاله ظاهر شد که نشان می‌داد نخست‌وزیر نواز شریف به دکتر خان برای توسعه این موشک تبریک گفته است. همچنین او را به دلیل اعطای قابلیت هسته‌ای به پاکستان تحسین کرده بودند.

ذهنم به مه ۱۹۷۴ برگشت، زمانی که هند بمب اتمی را نزدیک مرز پاکستان منفجر کرد. از سال ۱۹۶۵، ذوالفقار علی بوتو، وزیر امور خارجه وقت و بعداً نخست‌وزیر، به یک روزنامه بریتانیایی گفته بود: «اگر هند بمب اتمی بسازد، حتی اگر مجبور باشیم برای زنده ماندن از علف و برگ درختان تغذیه کنیم، ما بمب اتمی خواهیم ساخت.»

پس از انفجارهای متقابل در مه ۱۹۹۸، بسیاری فکر می‌کردند که دیگر جنگی میان پاکستان و هند در نخواهد گرفت. اما این امیدها زمانی که ژنرال پرویز مشرف به کارگل در سال ۱۹۹۹ حمله کرد، از بین رفت. از نظر نظامی، عملیات شکست خورد. بدتر اینکه این حمله به محکومیت گسترده بین‌المللی پاکستان منجر شد.

در داخل کشور، تنش‌ها بین شریف و مشرف شدت گرفت زیرا هر کدام در حال متهم کردن دیگری بودند. اوضاع زمانی به اوج خود رسید که مشرف در اکتبر ۱۹۹۹ قدرت را به دست گرفت. او نتوانست وعده خود مبنی بر «میانه‌روی روشنگرانه» را عملی کند. اوضاع بدتر و بدتر شد و به اوج خود در مسجد سرخ رسید. مشرف حالت اضطراری اعلام کرد، اما وقتی ایالات متحده از او حمایت نکرد، او کنار رفت.

بمب اتمی نه تنها پاکستان را از مسیر دموکراسی منحرف کرد، بلکه بعد جدیدی به مسابقه تسلیحاتی افزود.

آنهایی که فکر می‌کردند سلاح‌های هسته‌ای به هر دو کشور این امکان را می‌دهد که کمتر در تسلیحات متعارف هزینه کنند، اشتباه می‌کردند. همان‌طور که هند جنگنده‌ها، تانک‌ها، سلاح‌ها، زیردریایی‌ها و کشتی‌های سطحی پیچیده‌تر به دست می‌آورد، پاکستان نیز همین‌کاررامی کند.

مسابقه تسلیحاتی آنها منابع را از توسعه انسانی و اقتصادی منحرف کرده است. خطر بزرگ‌تر این است که ممکن است به جنگ هسته‌ای کشیده شویم. خواندن نیت دشمن بسیار دشوار است. در ۶ آگوست ۱۹۴۵، ایالات متحده بمب اتمی را روی هیروشیما انداخت، در حالی که هیچ دلیلی برای انجام این کار وجود نداشت.

اگر تنش‌های کشمیر به یک جنگ تمام‌عیار تبدیل شود و پاکستان از اینکه هند آنجا را اشغالآیا سلاح‌های هسته‌ای امنیت ملی پاکستان را تقویت کرده‌اند؟ کند هراس داشته باشد، ممکن است با استفاده از سلاح‌های تاکتیکی به نیروهای هندی حمله کند. اما هند به وحشت افتاده ممکن است با موشک‌های هسته‌ای به شهرهای بزرگ پاکستان پاسخ دهد.

در حقیقت، شایعاتی در مورد حمله هسته‌ای از سوی یکی از کشورهای طرف مقابل می‌تواند باعث شود که طرف دیگر حمله پیش‌دستانه‌ای انجام دهد. همچنین این امکان وجود دارد که تروریست‌ها کنترل سلاح‌های هسته‌ای را به دست گیرند.

صرف‌نظر از اینکه چه کسی جنگ را آغاز می‌کند، یک جنگ هسته‌ای میلیون‌ها نفر را خواهد کشت و مجروح خواهد کرد. اثرات آن بر اقلیم جهانی فاجعه‌بار خواهد بود، طبق گفته Science Advances.

چنین جنگی تنها یک احتمال نظری نیست. در پاییز ۲۰۰۱، چند ماه پس از حملات ۱۱ سپتامبر در ایالات متحده، تروریست‌ها به پارلمان هند حمله کردند. هند، با ترس از اینکه این تنها پیش‌درآمدی برای حمله‌ای از سوی پاکستان باشد، چند صد هزار نیرو را به مرز با پاکستان منتقل کرد. پاکستان نیز به همین صورت پاسخ داد. در چند ماه، یک میلیون نیرو «چشم به چشم» در مرز در مقابل هم قرار گرفتند.

در سال‌های ۲۰۰۲-۲۰۰۳، من در دو کنفرانس در استنفورد شرکت کردم که به بررسی راه‌های جلوگیری از وقوع جنگ هسته‌ای پرداخته شد. خوشبختانه عقلانیت حاکم شد.

امروزه پاکستان و هند هرکدام ۱۵۰ کلاهک هسته‌ای دارند. این تعداد از سال ۱۹۹۸ به طور هم‌زمان در دو کشور رو به افزایش بوده است. تا سال ۲۰۲۵، هر کشور ممکن است ۲۰۰-۲۵۰ کلاهک هسته‌ای داشته باشد که زرادخانه هسته‌ای آنها را در همان محدوده‌ای قرار می‌دهد که بریتانیا و فرانسه دارند.

در پاکستان هیچ نظارت غیرنظامی بر هزینه‌های نظامی وجود ندارد و این هزینه‌ها شفاف نیست. اقتصاد پاکستان در سه دهه گذشته وضعیت بحرانی داشته است. امروز، این کشور در آستانه ورشکستگی قرار دارد. تراز مالی و تجاری آن در وضعیت منفی است. ارزش روپیه به شدت کاهش یافته و بدهی‌های بین‌المللی پاکستان در چهار سال گذشته ۵۰ درصد افزایش یافته است. همچنین با تورم جهانی مواجه است.

عمران خان یک سیاست امنیت ملی صادر کرد که در آن گفته شده بود که تعادل میان هزینه‌های اقتصادی و نظامی در پاکستان قدیمی شده است. این یک تفکر آرزومندانه بود. هزینه‌های نظامی واقعاً به زیان فرصت های اقتصادی از دست رفته، هزینه بالائی دارد. هر دلاری که برای دفاع صرف می‌شود، دلارهائی است که دیگر نمی‌توان آن را برای توسعه اقتصادی خرج کرد. همان‌طور که هر اقتصاددانی می‌داند، «هیچ‌چیز رایگان نیست».

امنیت ملی تنها با هزینه‌های نظامی تأمین نمی‌شود. بلکه به توسعه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و انسانی نیز بستگی دارد. این عناصر دیگر همان‌طور که استراتژیست معروف، مایکل هاوارد، گفته است، «ابعاد نرم» استراتژی را تشکیل می‌دهند. من این موضوعات را در کتابم ذکر کرده‌ام که توسط کمیسیون ابوت‌آباد به آن ارجاع شده است.

مقایسه‌ای بین مسیرهای اقتصادی پاکستان و بنگلادش این نکته را روشن خواهد کرد. ارزش یادآوری دارد که تا دسامبر ۱۹۷۱، بنگلادش بخش شرقی پاکستان بوده و از بخش غربی پاکستان‌ عقب‌مانده تر بود. در مقاله‌ای که در PIDE Knowledge Brief منتشر شد، محمود حسن خان، استاد اقتصاد بازنشسته دانشگاه سیمون فریزر کانادا، نوشت:

«در پاکستان، تحت بهانه‌های مختلف ارتش برای مدت‌های طولانی کشور را اداره کرده است... در ۱۲ سال گذشته، ارتش به عنوان سازنده شاه و واسطه اصلی قدرت عمل کرده است. این تنها همه ماجرا نیست. دخالت فعال آن در امور افغانستان و کشمیر عواقب جدی بر زندگی در داخل پاکستان داشته است. پاکستان تقریباً پنج برابر بیشتر از بنگلادش پرسنل نظامی دارد و همچنین بخش بیشتری از تولید ناخالص داخلی خود را صرف ارتش می‌کند. به همین ترتیب، ارتش در پاکستان نقش فعال‌تری در اقتصاد دارد و از طریق مالکیت املاک و صنایع و خدمات قراردادی در آن دخالت می‌کند»

بین سال‌های ۱۹۹۱ تا ۲۰۱۹، تولید ناخالص داخلی بنگلادش به طور سالانه ۵.۳ درصد رشد کرده است، در حالی که این رقم برای پاکستان ۴.۰ درصد بوده است. در سال ۲۰۱۹، نسبت پس‌انداز ناخالص به تولید ناخالص داخلی در بنگلادش ۳۶ درصد و در پاکستان ۲۱ درصد بود. این کشور همچنین نسبت به تشکیل سرمایه ناخالص بهتری داشت: ۳۲ درصد در مقابل ۱۶ درصد؛ نسبت بدهی خارجی به تولید ناخالص داخلی آن ۱۸.۲ درصد در برابر ۲۷.۶ درصد بود.

این نابرابری‌های ساختاری در ارزش ارزها هم منعکس شده است. بطوری که امروز، یک دلار آمریکا تبدیل به ۹۴.۸ تاکا و ۲۱۳ روپیه می‌شود.

دلایل زیادی برای تفاوت‌های مسیر اقتصادی دو کشور وجود دارد، اما یکی از آن‌ها برجسته است: بنگلادش درگیر یک مسابقه تسلیحاتی بی‌پایان با کسی نیست. نیازی به سلاح‌های هسته‌ای ندارد.

بنگلادش پاکستان را پشت سر گذاشته است. آیا وقت آن نرسیده است که پاکستان برنامه سلاح‌های هسته‌ای خود را بازنگری کند؟ به غیر از این چگونه می‌تواند به اهداف توسعه اقتصادی و اجتماعی خود دست یابد؟

17 اگوست 2022
اصل مطلب را دراین لینک بخوانید:
https://thefridaytimes.com/17-Aug-2022/have-nuclear-weapons-enhanced-the-national-security-of-pakistan


نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد