reza-asadi-s.jpg
رضا اسدی

درسوگ مرگ پدر

صدای مداح را می شنیدم که اشعاری فوق العاده غم انگیز و سوزناک می خواند و به شیوه ای خاص و به طوری به خصوصیات آن مرحوم ربط می داد که باعث شدت یافتن شیون و زاری مدعوین می گردید. و آن زمانی بود که فریاد همسرم با شنیدن ناله های مادر، خواهرانش و دیگران به اوج می رسید.



Mehrangiz-Rasapour-Pegah02s.jpg
مهرانگيز رساپور (م. پگاه)

دنيا همه پرگارم

دل برده‌ای و خواهی، دست از تو که بردارم؟
زين در نروم بيرون، تا از تو طلبکارم !
ديدند رقیبان چون، شعرم به تو می‌بالد
بستند کمر با هم، در اذيت و آزارم !



m-darwish70.jpg
محمود درويش

«من از آن دیارم»

ترجمه از: حسن عزیزی

من از آن دیارم و از آن خاطراتی دارم .
آنجا به دنیا آمده ام ، مثل دیگران .
مادری دارم و خانه ای با پنجره های فراوان.
برادرانی دارم ، دوستانی و زندانی سرد با یک دریچه .



طاهره بارئی

یونس

یونس در میان تمام پیامبران ادیان ابراهیمی تنها پیامبری بود که به سختی تنبیه شد. علت این تنبیه نیز، بی باور بودنش به تغییر انسان و نفرین کردن مردمانی بود که آموزش ها و دانشش را قرار بوده با آنها تقسیم کند. وقتی خشمگین از دست کسانی که به اندرز های او توجهی نکرده بودند راه افتاده و از آنها دوری کرد، به زبان امروزی، گوشش را گرفتند و جهانی که همان دانش را در اختیارش گذاشته بود حالیش کرد، که برای نفرین کردن و آرزوی بدحالی برای مردمش، نیآمده و اگر خودش را دست پائین تر میگرفت میتوانست امیدوار بماند که مردم تغییر میکنند ، تغییررفتار داده و آگاه میشوند.



یوسف صدیق (گیلراد)

سه عاشقانه کوتاه


برایت شعر می‌‌سرایم.
سپید،
چون مزامیر گل‌های داوودی.



nafisi.jpg
مجید نفیسی

ضميرهاي تا به تا

يك روز از راننده اي ارمني شنيدم
كه زبانِ مادريَش بر عكس انگليسي
ضميرِ زنانه و مردانه ندارد
و مانندِ فارسيِ شيرين خودمان
به آدمها به يك چشم مي نگرد.



Mohammad
محمد احمدیان

«به نظر شما مورچه ها من دارند؟»
و «در حالت مطلوب»

به نظر شما مورچه ها من دارند؟ یک مورچه در مسیری حرکت می کند، ناگهان می ایستد و راهش را تغییر می دهد. یک دانه حمل می کند. دانه می افتد زمین. دوباره آن را بر می دارد. گاه هم از آن صرفنظر می کند.



masoud-noghrekar-4.jpg
مسعود نقره کار

سیمین خانم و بازجوی خوشگل!

وقتی چشم بندمو ورداشتم دیدم بازجوم خیلی جوونه، خیلی ام خوشگل و خوش تیپه، طاقت نیاوردم، تازه شوخیم گرفته بود، بهش گفتم:" وای، شما چقدر خوشگلین!" اولش یه کمی قیافه گرفت که مثلا" آدمه جدی ایه اما چند ثانیه ای بیشتر طول نکشید، خندید، هر دو زدیم زیر خنده ، اما بازم زود خوشو جمع و جور کرد.



nosrat-shad.jpg
نصرت شاد

برتولد برشت ؛- شاعر، نمایشنامه نویس ، آرمانگرای اجتماعی

برشت ، شاعر و نمایشنامه نویس و تئوریسین تئاتر ، دانشجوی اخراجی رشته فلسفه و پزشکی در آلمان بود.گرچه او در آغاز زیر تعثیر مکتب اکسپرسیونیستی بود آز سال ۱۹۳۰ در خدمت ادبیات جنبش انقلابی کارگری قرار گرفت . او در تمام طول عمر خود یک مارکسیست غیرجزمی ماند و با سبک تئاتر روایتی به نو کردن نمایشنامه نویسی پرداخت . تکامل او بسوی ادبیات رئالیسم سوسیالیستی به سبب مخالفت او با تئاتر ارسطویی حاکم زمان خود بود .



Aliasghar-Rashedan03.jpg
علی اصغر راشدان

اولین شعرم

گوشه دنچی وامیایستادم،صورتموروبه دیوارمیگرفتم،مشتموواز میکردم،تکه کاغذمچاله روکمی صاف صوف میکردم،طوری که کسی نبینه مصرع شعری که توذهنم ردیف کرده بودم روش مینوشتم.مصرع شعرم اولش خیلی هشلهف بود،نمیخواستم کسی ببیندش.توفروشگاه چن طبقه ایران سه راه شاه قدم میزدم.اولین فروشگاه اونجوری بود.هنوزاز کوروش وشهروندودیگرونی ازاین سری فروشگاههاخبری نبود.فروشگاه ایران محل خرید،تفریح،قدم زدن توچن طبقه ش بود،پاتق چشم چرونی ودوست دختر پیداکردن جوونام بود.پشت لب خودمم تازه به کلک نشسته بود،هجده یانوزده ساله بودم.



reza-bishetab.jpg
رضا بی شتاب

لالۀ داغدار

گذر از ظلمت آسان بود، آسان
اگر مُزدورِ باد وُ سود وُ سودا؛
نبود وُ مُرده می بود
و در تن هر دَم این طبلِ طلبکار



اسماعیل وفا یغمائی

سرود مهرگانى


بـيا ساقيا! بـــاده مهـــــرگــانــــى
بــزن مــطربا نغمه ى « خسروانـى »
به«شور»از«كرشمه»مرا«مجلس افروز»*
تو اى لولى اى زاده ى شادمانى
كه شد برگريزان و آواى پائيز



Jalal-Sarfaraz.jpg
جلال سرفراز

سیمین بهبهانی: شمشیر من همین شعر است

دیر یا زود سیمین بهبهانی هم باید می رفت، و رفت. جایش خالی ست. از این پس زندگی اش را در ذهن مردمی ادامه می دهد که با کلام پرشور او به زندگی امیدوارتر می شوند. لقب شاعر ملی که به او داده اند، بی تردید برازندة نام سیمین بهبهانی ست. این به معنی تایید همة ارزش ها در شعر او، و نفی ارزش در شعر دیگران نیست. امروزه در شعر ما تجربه های بسیار متفاوتی می شود که هرکدام در خورِ توجه و ارزش گزاری ست.



مجید خرمی

رنگین کمانِ گیتی فردا

ـ سخنت اخگرگاهِ عشق
جهان چیره گی و
رزمِ خِرد .
آیا اسب ترا
ـ شتاب زمان ـ
رکاب درنگی نیست ؟



bineshe-zibarouz3-s.jpg
محمد بینش (م ــ زیبا روز )

دیبا چه ای بر شناخت ابن عربی (۱)

تاثیر نظرات ابن عربی در تاریخ عرفان و تصوف ِ شرق و غرب ِ قرون وسطیبی گفتگوست . چندان که پس از وی تا به امروز هم تقریبا هیچ اندیشمند عارفی نتوانسته خود را از توجه به آراء وی بی نیاز ببیند . معتقدانش وی را "شیخ الاکبر" لقب داده، "خاتم الاولیا" می خواندند. مخالفان وی را کافر و ملحد و شایستۀ تکفیر می دانستند. بسیاری از متفکران اسلامی، یا نظر بنیادین ی "وحدت وجود" را پذیرفته اند و یا پاره ای از آن را برگرفته، با اصول شریعت در آمیخته اند تا احیانا از آزار متعصبان در امان باشند .



reza-asadi-s.jpg
رضا اسدی

هنوز هم انسان های مهربان و صادق بسیارند

نیمه شب، از صدای شُر شُر جریان آب بیدار شدم. احتمال دادم که فراموش نموده ام شیر آب در حمام را ببندم. به علت درد شدید کمر قادر نبودم سریع از بستر خارج شوم. اکنون هفتاد و یک سالمه و همه چیز به آن سرعتی که دل خواهم باشد پیش نمی رود.
در حمام اتفاقی نیافتاده بود.



امید همائی

آخرین روز تابستان

امروز آفتابی است
آسمان آبی است
عطر ملایم و شفاف آفتاب
ذرّه ذرهء رنگها را زنده میکند



محمد امین محمدپور

جنبش فدایی در شعر معاصر ایران

قیام سیاهکل که نقطهء تولد و سرفصل مبارزات واقعی و رو در رو با نظام دیکتاتوری بوده و جنبشی که با آن آغاز گشت، روند مبارزه علیه دیکتاتوری شاه و شیخ را کانونی کرد. بدین گونه بود که جنبش فدایی برخاسته از بطن جامعه و استمداد جسته از افکار آزادیخواهانه و برابری طلب، نقش حماسهء رستاخیز را بر چهرهء تاریخ این سرزمین به تصویر کشید. آغاز مبارزه مسلحانه در دهه‌ء ٥٠، حرکتی را آغاز کرد که تاثیرات امیدبخش و مبارزه‌جویانه‌اش را در در فرهنگ و هنر زمانه می‌توان دید.



Mehrangiz-Rasapour-Pegah02s.jpg
مهرانگيز رساپور (م. پگاه)

عشق که اين نيست، برو!

شِکوه کنی، قهر کنی؟ عشق که اين نيست، برو !
شرط و شروط می‌نهی؟ عشق چنين نيست، برو !
هم رهِ عشق بندی و هم طلبِ وصل کنی؟!
آتشِ عشق شعله‌اش، از تَفِ کين نيست، برو!



reza-allamezadeh70.jpg
رضا علامه زاده

رئاليسم جادوئى به سبك بحرطويل
در هزار و يكشب!

اگر رئاليسم جادوئى را بازى با واقعيت با معيارهاى بازيگوشانه‌ى ذهن بدانيم آنوقت هزارويكشب سرشار از آن است، و عجب نيست اگر الهام‌بخش جادوگر قصه‌پردازى چون گارسيا ماركز باشد.



Aliasghar-Rashedan03.jpg
علی اصغر راشدان

استانبول

پسره؟ یقور و دیلاق، یه جوش گنده قرمز چرکیم طرف راست پیشونیش بود .نمیدونم واسه چی هرچی ماجراهای خوشدستیه وقتای نوشیدن کاپوچینو تو کافه استارباکس میادسراغم. استانبولم استانبول قدیم. حالاعینهو مورچه ،عرب، عجم، آفریقائی ازهمه سنخش.اهالی اروپای غربی مثل همیشه، خرپولای اروپای شرقی ونوکیسه های تازه به پول پله رسیده، ترکمن وازبک و نواده چیز مشغول. دلالا ودلاله های رنگارنگ وطنی سراسر آکسارای راملک اجدادیشون میدونن. نگاهت به نگاهشون میافته دلت بهم میخوره. هرچی عقده اونطرف مرز توشون تلنبار شده، اینور پاشون رو زمین که میرسه با هزار هر شگردو شیوه، حتی باقیمت انگشت نماشدن، می خوان همه شو بریزن بیرون.



بهرام دریایی

قصه‌ی سهراب و نوشدارو

سهراب سپهری از نگاه شاهرخ مسکوب

"در سوگ و عشق یاران"، کتابی است از زنده یاد شاهرخ مسکوب در وصف و یاد دوستان و یاران از دست رفته‌ای که وفاداری و دلبستگی عمیق او را به کسانی که دوستشان می داشت، نشان می دهد



شهاب طاهرزاده

ای تو ...عذاب

هر چه از زمین و زمان گفتم بر نیآمد
هر چه تو گفتی و تو فرمودی معتبر نیآمد

! من در لا بلای جامعه گم شده ام ها
تو با غرورجهانی آه ! کبرت به سر نیآمد



reza-bishetab.jpg
رضا بی شتاب

آهویِ نگاه

آهویِ نگاهِ تو سکوتست وُ هیاهو
این رازِ نهانی به من وُ حیرتِ شب گو
در شب چو چراغی تو برآیی همه زیبا
یک شب که نباشی چه کُنَد دیدۀ بی سو



محمد امین محمدپور

بررسی ترانه سرایی در ادبیات فارسی

ترانه، اصطلاحی عام بوده است که بر انواع قالب‌های شعری ملحون یا همراه موسیقی به ویژه فهلویات، دو بیتی، رباعی و بیت، اطلاق می‌شده است. در این پژوهش نشان داده می‌شود که ترانه چیست؟ و ترانه سرایی چه پرداختی دارد؟ و چه ویژگی‌ها و شاخص‌هایی، یک اثر را « ترانه » می‌سازد؟ از این رو در پاسخ به این پرسش‌ها، در این جستار، ترانه و ترانه سرایی و ویژگی‌های آن بررسی می‌شود و مراحلی چند را از سر خواهد گذراند. بر مبنای بررسی و تحلیل فرم و زبان و محتوا، نخست به تعریف ترانه و سیر آن در گذشته و امروز می‌پردازیم و سپس به وزن، زبان و درون مایه خواهیم پرداخت و شعر و ترانه ی امروز، ساختار و وزن آن، بررسی می‌شود.



»  من همینم وُ همین وُ بس
»  تا شکوفه زارِ خا وران
»  ادبیات و نسل دوم مهاجرین ایرانی
»  حلقه ی قدرت
»  بهار تو
»  جهان امروز
»  برهوت
»  وقتی که مست عشقی...
»  « زندان »
»  داستان‌هاى شگفتِ "بهمن مقصودلو" از مستند جاودانه‌ى "علف"
»  آوردگاه
»  توله سگ پیشانی سفید
»  بیستمین شماره از دفترهای کانون؛ استثناء یا قاعده؟
»  درد را چاره کنیم
»  خیام جمالزاده کدکنی
»  در پشتِ پردۀ پنتاگون چه می گذرد!
»  جهان در دام فرقه ­ها
»  چرا سرگردان؟
»  شعر غیر منطقی و نژاد پرستانه اسماعیل خویی
»  دیوار کمون *
»  سلام سینما تک
»  صدایی از جنس آتش
»  "گمگشت"
»  "نسل مقطوع"
»  شکوفهٔ بوسه بَرلبان راز
»  کاغذ رنگی هایِ مچاله شده (سه قاپ)