یونس پیامبر در اخبار هفته گذشته حضوری پررنگ داشت. به مدد تور ماهیگیری متفکری که او را تازه تازه صید کرده و جان بر سر این ماهیگیری گذاشت و امواج او را بردند. یونس اما پای به خشکی گذاشت. آرام راه افتاد بدون آنکه بداند کجا باید برود. از مقاله ای به مقاله ای پایش را به ساحل بند کردند. فرصت خوبی بود تا بیاد بیآورد که در خشکی بر او چه گذشته و کدام تجربه را در دوردست زمان پشت سر گذاشته است. از دست دادن حافظه امروزه به امری رایج بین آدمیان بَدَل شده و دیگر کسی را متعجب نمیکند. ازینرو یونس هم میتوانست تا مدتها با حافظه ای از دست رفته یا در حال ساخته شدن، بی دردسر به حرکت در میان مردمان عصری که به میان آنها بازگشته بود بسر ببرد.
اما مردمان امروز روشهائی نیز برای بازیابی حافظه اختراع کرده اند. یکی از آنها تعریف کردن گذشته فرد به او، از طریق کسانی که آنرا می شناسند، یا نشان دادن تصاویری و عکسهائی هر چند فوری، ازین گذشته است. برای همین شاید یونس فرصت زیادی برای استفاده از پرسه زدن بدون بیاد آوردن خاطرات دردناکش نداشته، و عابری یکباره سر راهش سبز شده و بخواهد تصاویری از آن گذشته را پیش رویش بگذارد.
یونس در میان تمام پیامبران ادیان ابراهیمی تنها پیامبری بود که به سختی تنبیه شد. علت این تنبیه نیز، بی باور بودنش به تغییر انسان و نفرین کردن مردمانی بود که آموزش ها و دانشش را قرار بوده با آنها تقسیم کند. وقتی خشمگین از دست کسانی که به اندرز های او توجهی نکرده بودند راه افتاده و از آنها دوری کرد، به زبان امروزی، گوشش را گرفتند و جهانی که همان دانش را در اختیارش گذاشته بود حالیش کرد، که برای نفرین کردن و آرزوی بدحالی برای مردمش، نیآمده و اگر خودش را دست پائین تر میگرفت میتوانست امیدوار بماند که مردم تغییر میکنند ، تغییررفتار داده و آگاه میشوند.
یونس سالیان بسیار در تاریکی و ظلملت به سر برد تا توانست جایگاه خودش را تشخیص داده و بداند برتری بر دیگران ندارد و فقط "یکی" ست در میان آحاد دیگر انسانها و آگاهی و دانش هم از سوی او نیست که صادر میشود بلکه جهان راههای بسیاربرای شعور بخشیدن به انسانها در اختیار دارد.
درسی که یونس در میان پیامبران باید فرا میگرفت، درس تواضع و نیکخواهی برای قوم خود در همه احوال بود.دست برداشتن از سر انسانها واز اوقات تلخی در صورت عدم پیروی آنها از درسهای او.
حالا یونسی که از زیر آب برگشته در شهر خواهد گشت. در علم امروز میگویند نه فقط آب بخاطرداشتن دو ئیدروژن و یک اکسیژن در ساختمان مولکولیش، یک پیل الکتریکی ست و قدرت ضبط کردن دارد، بلکه همۀ ماده بخاطر ساختمان اتمها میتواند ضبط کننده ردّ حوادثی باشد که روی میدهند.
آیا یونس راه افتاده در شهر، خواهد توانست تجربه ای را که داشته در خاک اطرافش بیدار کند؟ درس امروزاو شاید این باشد که بزبان بیزبانی و تنها با حضورش بگوید: از آنچه بر سر من آمد پند بگیرید.
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد
