مسعود نقره کار به یادآر!
ورزشکارانی را که اعدام کردند. مهشید رزاقی، مدافع تیم فوتبال امید ایران و باشگاه هما بین سالهای ۵۶ تا ۵۸ بود. او ٢٢ آذر ١٣٥٩ به جرم روزنامهفروشی ضد دولتی و دادن نام نادرست به "کمیته انقلاب اسلامی" بازداشت و به یک سال زندان محکوم شد. اما با پایان دوره محکومیتش آزاد نشد و مدت ۸ سال تا تابستان ۱۳۶۷ در زندانهای اوین، قزلحصار و گوهردشت زندانی ماند.
علی جلالخیزش انقلابی ایران و جام جهانی فوتبال افراد این تیم مانند همه «تیم ملی» ها زیر نظر مربی تیم ملی در جریان مسابقات لیگ برتر از بین زبدگان کشوری گزینش می شوند. حکومتها اصولا چاره ای ندارند.آنها حتی اگر بخواهند ازمسابقات جهانی سود تبلیغاتی ببرند ناچارند به روند تخصصی "زبده گزینی " تن بدهند. تیمهای ملی ایران و بویژه تیم ملی فوتبال اصولا از انسانهای شریف و زحمت کش که از طبقات پایین جامعه برخا سته اند, گرد آمده , ممکن است برخی ازآنان از مسائل سیاسی کم اطلاع باشند .
علی شاکری زنداشکال مختلف نافرمانی مدنی
برترین سلاح در برابر خشونت رژیم یکی از افتخارات و برتری های جنبش کنونی ملت ایران، که در آبانماه ۹۸ و دیماه ۹۶ نیز مشاهدهمیشد و مردم جهان را نیز به ستایش آن وادار ساخته، خشونتپرهیزی آن است. اگرچه دیگر همه میدانند که هدف نهایی این جنبش نابودی نظام فاسد حاکم و جانشینی آن با نظامی دموکراتیک و ملی است که در آن دین از حکومت جدا باشد، اما شک نیست که حرکت با اعتراض به خشونت ضدانسانی مأموران خونآشام رژیم نسبت به زن جوان و بیگناه هموطن، مهسا امینی آغازشد، که به قتل او منجرشدهبود.
رضا جاسکی شعارها؛ آینهی تمامقد یا تصویر معوج؟ پرسش ساده است: آیا «شعارها... محتوی دگرگونیها را پیشاپیش لو میدهند؟» آیا آنها آینهی تمامقدی هستند که نتایج یک انقلاب را بهخوبی به ما نشان میدهند؟ این پرسش جدیدی در میان کنشگران و روشنفکران ایرانی نیست. مسلماً جنبش پرصلابت «زن، زندگی، آزادی» که با شعارهای فشرده و انقلابیاش روح تازهای در جسم خفتهی ایران دمیده، بسیاری را در مقابل این پرسش قرار داده است. این سؤال در واقع پیآمد یک پرسش کلیدی دیگر است: آیا این خطر وجود ندارد که جنبش کنونی دچار همان سرنوشتی شود که جنبش انقلاب بهمن؟
مسعود نقره کاراین سه مرد! امروز وریا غفوری و علی کریمی و علی دایی و بسیارانی دیگر از میان ورزشکاران مرد و زن که آزاد اندیشانه و آزادیخواهانه در میدان مبارزه در برابر حکومت اسلامی وحشی و فاسد سینه سپر کرده اند از اصلی ترین بازیگران عرصه مبارزه آزادیخواهانه و عدالت جویانه در میهنمان هستند.
امروز این سه ورزشکار از پیشتازان مبارزه علیه ستمگری و ستمگرانند. سه مرد که توانسته اند نقش سیاسی و اجتماعی ارزشمندی در تداوم، گسترش و تعمیق جنبش زن، زندگی، آزادی ایفا کنند. دَم شان گرم.
بامداد تابانبلاهت سیاسی حاکمیت و بصیرت و ذکاوت رشد یابنده مردم هیچگاه و در هیچ دوره تاریخی، چنین نبرد و ستیزی میان اندیشه، تفکر و فهم و دانایی مردم با حاکمان که خود را کان الوهیت، معنویت، دانایی و دانش دینی می دانند در قالب شعارهای کوتاه در برابر سرکوب، اقدامات خشن و اندیشه های سست و بی پایه وجود نداشته است و تکمیل کننده این ستیز بی مانند میان بلاهت سیاسی و ذکاوت و تیزهوشی معترضان، این شعار است: «قسم به جان یاران ایستاده ایم تا پایان».
حسن نادریآقای خاتمی انقلاب ممکن و مطلوب است بخش بزرگی از جامعه در اصل نارضایتی با معترضان شریکند و دل بخشهای مهمی از جامعه بخصوص نخبگان و انبوهی از نیروهایی که بر خشونت پرهیزی و اعتراض مدنی تاکید داشته اند با آنها است و نمونه آن را در دانشگاههای کشور میبینیم که این بار همدلی و همراهی استادان با دانشجویان بیشتر شد و متأسفانه هم استاد و هم دانشجو تحت فشار قرار میگیرند. زحمتکشان بیش از پیش در صحنه مبارزات و اعتصابات حضور دارند. پیوند نیروی کار با دیگر اقشار و طبقات در راستای تغییر ضروری و از الزامات تاریخی است.
عباس هاشمی«شکلگیری یک نیروی جدید و ویرانگر» علیه جمهوری اسلامی؟
یا علیه جنبش مردم؟
هموطنان، فردا دیر است چرا که استراتژی فعلی رژیم قلع و قمع شهر به شهر، و سنگر به سنگر رزمندگان، و همزمان فریب کل ایرانیان است تا در قدم بعد حساب بقیه را برسد؛ واقعیت این است که؛ «اسلامیتِ» ایشان را، مدنیت و «ایرانیت» به خطر انداخته است» و این ها در شکست ایرانیت و مدنیت هیچ رحمی به هیچ بنیبشری نمیکنند: «…ما سر زن و بچه ی خودمان را هم میبُریم» راست میگویند. و اگر شما به خیابان نیایید و کارگران و معلمان و همه و همه دست به اعتصاب نزنند، و دفاعی جانانه نکنید، اینها کشتار را به همه جا میکشانند، بدون ذره ای تردید، فردا دیر است و آنگاه همه پشیمان خواهید شد.
رضا علامه زادهاز ترکمنصحرا تا آبانِ خونین، چهار دهه کشتار در سکوت رژیم جمهوری اسلامی تا کنون ثابت کرده است که توانسته در سکوت خبریِ چهار دهه گذشته نه تنها اعدام ها و ترورها که کشتارهای جمعیاش را نیز از چشم جهانیان پنهان کرده و از عواقب پاسخگوئی به آنان بگریزد.
من تنها به چند نمونه از کشتارهای جمعی از آغاز اشغال ایران توسط رژیم ملایان تا پیش از جنبش انقلابیِ "زن زندگی آزادی" اشاره میکنم که اسناد تصویری بهقدر کافی در موردشان وجود دارد گرچه بهقدر کافی به آنان توجه نشده است.
شهاب برهانفتوگرافی جنبش از راه دور قیام زنان علیه حجاب اجباری، نه تنها قیامی فمینیستی و دموکراتیک بلکه از آن اساسی تر، قیام علیه شریعت اسلامی و در آتش افکندن رکن اساسی ایدئولوژک و هویتی رژیم جمهوری اسلامی و پایکوبی به دور آن است. این موضوع فراتر از اهمیت انقلابی اش در ایران، در شرائطی چشمان ناباور عالمیان را به شورش علیه حجاب اجباری در کانون حاکمیت اسلام سیاسی خیره کرده و به منبع الهامی تبدیل شده است که نه تنها در منطقه و کشورهای مسلمان نشین، بلکه در کشورهای غربی نیز سرطان اسلام سیاسی از طریق گسترش حجاب اسلامی با سؤ استفاده از قانون لائیسیته و حق آزادی پوشش در این کشورها، در حال خزیدن و چنگال فرو کردن است.
بهزاد كریمینیروهای مسلح! امروز و فردا را دریابید! فاصله انداختن میان مجریان قوهی قهریه و آمران پنهان در پشت آن را، از شروط موفقیت جنبش بدانیم. روشنگری در این زمینه و پیگیری کارزار هوشیارسازی و هشداردهی و سیاست تشویق و اخطار در قبال آنان، رکن مکمل جنبش انقلابی جاری به شمار میرود. در چنین شرایط از رودرروییها، مخاطب قراردادن ماموران نظامی، انتظامی، بسیج، اطلاعاتی و ضابطین قضایی، نیازی مبرم است.
حسن زهتابتیم ملی فوتبال را به آغوش ملت فرا بخوانیم! به هیچوجه شایسته و درخور مردم ایران نبوده و نیست که در میدان بازی به آنها دشنام دادهشود و بدتر از آن تیم مقابل مورد تشویق ایرانیان قرار گیرد.ما میتوانستیم و میتوانیم با حضور در استادیوم خروش «زن، زندگی، آزادی» و شعارها در حمایت از خیزش انقلابی مردم را طنینانداز کنیم. بازیکنان تیم ملی را تشویق کنیم و از آنها بخواهیم از پیشکسوتان خود علی کریمی و علی دایی بیاموزند و در مقابل سرکوب مردم ساکت نمانند.
هدایت سلطان زاده
تأملی بر ایده قهر و خشونت خشونت بهعنوان یک پدیده اجتماعی واژه ناخوشایندی است که واکنش منفی انسان ها را بر می انگیزد.شناخت و واکاوی آن از سال ها قبل ذهن مرا به خود مشغول کرده بود. گفتن اینکه خشونت چیست ، آنهم برای مردمی خسته از خشونت که وجود آنرا با ذرات استخوان خود حس کرده اند ، دشوار است ، ولی فراروی از سطح حسی و شناخت جوهر و درونمایه آنست که به ما امکان کنترل خشونت را می دهد. رسیدن به زندگی صلح آمیز ، بدون شناخت عنصر قهر در زندگی ناممکن است.
مسعود نقره کاربه «اختلاف های بینِ نسلی» دامن نزنیم تفاوت و اختلاف نسلی، و خطاهای نسل های گذشته نمی باید به گونه ای به عرصه عمومی سیاسی و فرهنگی کشیده شود که حکومت اسلامی از آن به سود خود بهره برداری کند. شرایط و منافع مردم ایجاب می کند با درایت و مدیریت صحیح مانع تعارض ها و در نهایت گسست نسلی شویم تا مبارزه در مسیر تداوم، گسترش و تعمیق با دعواهای بین نسلی و درون نسلی به مخاطره نیفتد.
س. حمیدیشوراهای خودگردانی در ادارات و مراکز تولید خیزش عمومی مردم، انقلابی همگانی را هدف گرفته است. اما هر انقلابی به همین آسانی صورت نمیپذیرد بلکه به کنش انقلابی تودههای مردم نیز وابستگی دارد. هنجارهای سیاسی مردم ضمن کنش انقلابی است که از نظر کمی و کیفی ارتقا مییابد تا آنجا که به فروپاشی و سقوط همیشگی رژیم بینجامد. از سویی انقلابها در مبارزه است که رهبران خود را برمیگزینند و بر آنها مهر تأیید میگذارند. اما نیروهای بسته و وابسته به اردوگاه راست همیشه تلاش میورزند افراد خود را از بیرون جنبش عمومی مردم بر ایشان تحمیل نمایند. برای پس راندن چنین حقهی واپسگرایانهای که از سوی نیروهای راست جامعه صورت میگیرد برنامهی عملی مناسبی را باید فراهم دید، تا ضمن آن همان نیروهایی که حکومت را به فروپاشی کشاندهاند بتوانند از کرسی قدرت سربرآورند. قدرتی برای حکومت کردن که اقتدار مردم را پشتوانهای برای عملکرد سیاسی خویش میبیند.
بامداد تابانچگونگی زایش و استقرار اجتناب ناپذیر نظم و امنیت
از درون جنبش انقلابی پیش رو ماهیت این خیزش انقلابیِ تغییر و دگرگونی خواه، نیازی به برخوردهای جنگ طلبانه برای حفظ انقلاب خود، همان طوری که در ۴۳ سال قبل رخ داد ندارد. اصولا تمام ویژگی های جهانی و منطقه ای تغییر کرده و به پایان جنگ های تجاوزکارانه جبهه ای رسیده ایم. صحنه تضادهای جهانی به عرصه متفاوتی فراروئیده که شرکت در جنگ های نظامی خونین به رغم تداوم فضای رئالیستی مبتنی بر تضاد در روابط بین المللی، جای چندانی ندارد. تضاد منافع در روابط بین المللی، منطقه ای و همجواری در شرایط کنونی، مگر در موارد استثنایی، در چارچوب صف بندی قوا و پیمان های تعریف شده تامین می شود. باید بپذیریم جهان وارد مرحله نوینی از مناسبات خود شده است.
عباس هاشمیآغاز ماه سوم اعتراضات ،
و شروع فاز دوم انقلاب !
وضعیت جدید، وظایف جدید (ملاحظات یک حاشیه نشین) اکنون فاز دیگری از انقلاب را تجربه میکنیم که دشمن بسیار سبعانه دست به سرکوب خواهد زد، متقابلا باید از همهی امکانات و به شدیدترین شکل ممکن استفاده کرد، هرچه ضربات شدیدتر باشد ریزش نیروهایش بیشتر خواهد شد. در این نبرد نابرابر نخستین وظیفه تسلیح رزمندگان به انواع سلاح ها ست. و در مقابل این آدمکشان حرفهای هیچ نوع رحم و مروتی جایز نیست. متاسفانه انقلابیون را در شرایط دشواری قرار میدهد اما رهبران واقعی در همین پروسه ها ساخته و پرداخته میشوند. هر اقدامی که از سوی انقلابیون انجام میشود، باید واکنشهای دشمن را در نظر داشته باشد و طوری عمل شود که نتواند بسادگی انتقام سخت بگیرد.
شهریار حاتمیبرسد به دست آقای زیدآبادی
مسئول مستقیم هر نوع خشونت، جمهوری اسلامی و شخص رهبر متبختر آن جناب خامنه ای ست که با وجود تجربه انقلاب ۵۷ هنوز صدای انقلاب مردم را نشنیده است. هیچ کس نه می خواهد و نه می تواند مردم را به سمت و سویی که می خواهد هدایت کند. خیزش انقلابی امروز نتیجه چهل و چهار سال خشونت بی حد و مرز جمهوری اسلامی و رهبر پیشین و کنونی آن بوده و هست. خیزش انقلابی امروز، قطره باران هایی ست که پشت سد جمهوری اسلامی جمع شده اند و امروز دارد سرریز می کند و دیر یا زود این سد، یارای مقاومت در برابر این حجم سنگین آب را از دست خواهد داد.
بهزاد كریمی«انقلاب در انقلاب» واپسگرایانه! در نقد استنتاج ایرانشهری سیدجواد طباطبایی از جنبش «زن – زندگی – آزادی» «انقلاب در انقلاب» مدعی، ابداً جنبهی پیشروانه و نونگرانه ندارد. وی مطلقاً از جایگاه «قدیم» است که جنبش انقلابی «زن – زندگی – آزادی» واقعاً جدید را میستاید. ستایشی برای فرسایش آن، تا بالندگی این نوپدید در سمت پیشرفت، جای به برگشت ویرانشهری ایرانشهری ایشان دهد! این واپسگرایی مدعی خود را فقط در بیگانگی با روح جنبش جاری نشان نمیدهد که آدمی را دل بسوزد و با تاسف از کنارش بگذرد.
سلیمانی دیلمانی از سیدنی تا گنبد الیاس من سالهاست دیگر به خدایی باور ندارم! پس به نام زن، زندگی، آزادی! روزگاری در خیالم قهرمانانی داشته ام که در عرصه های بین المللی آماج و آمال برتری هایی از گونه انسان مُهری بر پیشانی شان بوده است، اما، امان، امان، امان، دریغا، دریغا و دریغا که قهرمانان من شکوفه های نیکایی هستند که بر درخت زندگی چه استوار می درخشند در شب، و حدیث آزادی سرمی دهند، و با تلنگری از باد خزان پاییزی ناجوانمرد نقش بر زمین تا بذری از خود به جا بگذارند برای نهال آینده.
محمد اعظمیتوطئه های حکومت و هوشیاری ملت! اکنون سه روز است که جنبش انقلابی مردم ایران اوج تازه ای گرفته است. در حالی که نیروهای سرکوب حکومت فرسوده و خسته شده اند، در رگ این جنبش خون تازه تزریق شده است. مردمی که دوماه است در میدانند در این سه روز با پیوستن بخش های بسیار موثری از بازار و کارگران برخی بخش های صنعتی به اعتصاب و گسترش اعتراضات در سراسر کشور نیرو و جان تازه گرفته است. انقلابی که در چهل و چند سال پیش توسط همین مردم حکومت شاه را از اریکه قدرت به زیر کشید و خمینی و دار و دسته او را به قدرت نشاند، این روزها همان طبقات و اقشار عزم جزم کرده اند که دست این حریانات مستبد و دزد را با سیستم فاسدشان، از قدرت کوتاه کنند.
اسد سیفخیزش مردمی و نقش تاریخی «جمهوری راندهشدگان از ایران» در طول تاریخ جهان سابقه نداشته که نه تنها چنین موج وسیعی از هنرمندان و نویسندگان و افراد و کانونهای مدنی و فرهنگی، بلکه بسیاری از دولتها نیز به این گستردگی از جنبشی در یک کشور پشتیبانی کنند. علت همانا حضور و حمایت وسیع اعضای "جمهوری راندهشدگان" از خیزش مردمی در ایران و تلاشهای کسانی است که در تار و پود نهادهای فرهنگی، رسانهای و حتی دولتی کشورهای جهان جا گرفتهاند.
عباس هاشمیچرا زنان ایران در این انقلاب ، نقشی اسطوره ای
و مطلقا آشتی ناپذیر بر عهده گرفتهاند؟ به نظر میرسد خیز حداکثری زنان پیشگام در این انقلاب، اهداف دورتری را هم مدنظر دارد: چون آنان به تجربه دریافته اند که این فرهنگ را فقط با زدودن ملا و رژیم اسلامی و نیز با نقد تئوریک و نصیحت و گفتگو حتی، نمیتوان تغییر داد، و اگر فعالیتهای اجتماعی جاری، و این انقلاب توازن قوای واقعی را به نفع کارگران و ستمکشان، که خود جزیی از آنها هستند، بهم نزند و زنان حتی بیش از مردان در امور اجتماعی نقش پیدا نکنند، صحبت از برابری، بیشتر در حد حرف باقی میماند. علاوه بر این، تنها با فتح چنین موقعیتی برتر یا داشتن دستی بالاتر از مردان است که امکان ثبتِ فتح شدهی خود را پیدا میکنند و تنها در چنین صورتی ست که خواهند توانست آن را نهادینه کنند .
درگذشت دکتر ناصر تکمیل همایون، مصدقی و ایران شناس بزرگ یادداشت هئیت تحریریه «انقلاب اسلامی» در هجرت پس از کودتای خرداد ۱۳۶۰، به جرم کمک به اختفای بنیصدر، توسط دادگاه انقلاب ابتدا به اعدام محکوم شد. خود او روایت میکرد که در زندان هر روز در انتظار اعدام بود. روزی او را از سلول صدا میزنند و او به گمان اینکه نوبت اعدامش شده است، با همسلولیها خداحافظی میکند اما وقتی به دفتر مسئول زندان میرسد، فوت مادرش را به او اطلاع میدهند. آن لحظه را به عنوان یکی از تلخترین لحظات زندان و زندگی خویش به یاد میآورد. بالاخره با تلاش آیت الله منتظری، حکم اعدام به حبس ابد تبدیل شد و سپس با تخفیف در حکم، در سال ۱۳۶۴ از زندان با حکم تعلیقی آزاد شد.
امیر حسین لادنآخرت گرائی یا خردگرائی،
انتخاب بین ترس و امید امروز شاهد هستیم که تعداد قابل توجهی از هم میهنان مان در راستای "خردگرائی" گام بر میدارند. پاسخ زنان و دختران با شهامت ایران، به "رو سری یا تو سری"، به آتش کشیدن رو سری ها و بریدن موهای شان است. "زن، زندگی، آزادی" نیز نتیجه ی چهل سال مقابله و مبارزه با جمهوری جهل و جنون می باشد. پاسخ نوجوانان و جوانان و مردان آگاه میهن مان، به زور گوئی و زندان و کشتار های رژیم آخوندی نیز، "مرد، میهن، آبادی" است که نشان تشخیص مشکل و درکِ عمقِ فاجعه ی حکومت فرقه گرا است.
|