مهدی اصلانی مردم سلامت میکنند اعتبار و ارزشِ اعتراضِ به هنگام و در کنار مردم قرار گرفتن پیش از آن که شایستهی چنین تجلیلی باشد نشان از آن دارد که ایران بیابانی برهوت نیست که دلبستگانِ حوزه و چاه هر آنچه خواستند در آن کشت کنند. جامعهی ایرانی پیش از پیش با جداسازی خود از رژیم حتا با خرید یک سی دی موسیقی در استفاده از چنین ابزاری مدنیت خود را به نمایش میگذارد. هرچه وابستگان به جمکران بیشتر خشونت میکنند. مقاومت مدنی نسلی که تغییر را در دستور کار خود نهاده آنها را بیشتر به قهقهرا میکشاند.
شکافی ژرف، تولدی دیگر سرمقاله داخل کشور شماره ۱۰ از خرداد ماه امسال، وقوع تحولی کیفی صحنة سیاسی کشورمان را تحت تأثیر خود قرار داده، بنحوی که بحث حول حوش آن به موضوع اصلی رسانهها و محافل عمومی و خصوصی مبدل گشته است. با نگاهی گذرا به وقایع اخیر میتوان صف معترضین و ناراضیان را به روشنی تشخیص داد. همچنین بوضوح گسترش آگاهیهای سیاسی تودههای مردم را مشاهده نمود. اعتراضات خیابانی اخیر نشان از واقعهای مبارک داشت، واقعهای که در پی آن نه تنها تودهها به خودباوری از توان خویش دست یافتند، بلکه دید جهانیان را هم نسبت به تواناییهای مردم ایران تغییر دادند.
امير جواهری لنگرودی
لیست شعارهای درون کشوررا تکمیل کنید این شعارها راازدرون گزارشات، فیس بوک، ایمیل ها و مطالب تویتردرون کشور فراهم آوردم . درصورت امکان تکمیلش کیند تابرای این مرحله ازتاریخ مبارزات مردم ایران درس آموزباشد می توان وباید ازمبارزان داخل کشوردربرابر گلوله و توپ و تانک تمامیت ارتجاع جمهوری اسلامی آموخت !
فرزانه عظیمیقطعه ۳۰۲ فریاد می زند: دولت کودتا، استعفا، استعفا! اگر در هر کشوری که ارزشی به جان انسان ها قائل است، فقط یک مورد از این فجایع اتفاق می افتاد، مسئولین دولت آن بلافاصله استعفای خود را اعلام می کردند، در کشور ما برای خلاص شدن از یک دولت دروغگو و فاسد، مردم چقدر باید کشته بدهند. فقط در عرض همین دو ماه، ده ها مورد قتل، شکنجه و تجاوز صورت گرفته و هیچ کس خود را مسئول نمی داند. احمدی نژاد همچنان علیرغم این فجایع می تواند در مقام رئیس جمهور باقی بماند و آقای خامنه ای «رهبر» هم از او تجلیل کند. همه دیکتاتورها در یک امر شریکند: آن ها چشم شان را بر واقعیت ها می بندند، تا "صدای پای مردم را نشنوند" و اعتراض آن ها را به «دشمن» خیالی و خارجی ها نسبت دهند.
مزگان مدرس علومعدم صلاحیت رهبری ونقش آقای هاشمی آقای هاشمی با نفوذ خود در شورای تشخیص مصلحت نظام و شورای خبرگان رهبری که از کلیدهای اصلی نظام هستند می توانند از اختیارات خود استفاده کرده و به پشتوانه جنبش میلیونی مردم,قدرت رهبری و ریاست جمهوری را به چالش کشیده و کشور را از بحران کنونی خارج نماید.و همگام و همسو با مراجع عالیقدر و رهبران جنبش سبز در جهت انتقال مسئولیت اداره کشور بدست شورای از رهبران عاقل و عادل یکبار دیگر نقش تاریخی خود را ایفا کندو در جهت کسب اعتماد مردم و برقراری عدالت بکوشند.
بهزاد كریمیجنبش خودبنیاد سبز
در مدرن و نو بودن قد علم کرده است! انقلاب بهمن باغرق شدن در دریای سنت بود که به ناگزیر اسلامی شد، اما جنبش سبز قد علم کرده در برابر بدترین محصولات نظام جمهوری اسلامی، همانا در مدرن و نو بودنش است که معنی دارد وخواهد توانست که دوام آورد. این واقعیتی است که بارnجنبش سبز را نسل جوانی از جامعه ما – جامعهای به لحاظ ترکیب سنی شدیدا جوان - بر دوش دارد که به دنیا آمده و بزرگ شده در زمان حیات جمهوری اسلامی است، متعلق به جهان ارتباطات و امروزین، که مسئولیت همه محدودیت ها و بی افقیهایش را نیز همین حکومت می شناسد.
مریم سطوتچرا تاریخ چندباره تکرار می شود؟ "من" بخاطر مردم و مبارزه آنان در دفاع از حق رای در تظاهرات شرکت کردم، اما نمیخواستم با سمبل پذیرفته شدن آنان یعنی رنگ سبز شناخته شوم، دعوای پرچم را مهمتر میدانستم. برای آزادی زندانیان سیاسی تظاهرات کردم اما نامی از تاج زاده و سحرخیزو.. نبردم. در تظاهرات من عکسی از بهزاد نبوی و مومنی و قوچانی دیده نمیشد. من برای مردم کشورم مبارزه می کنم، برای خلق بی نام و نشان. این مردم تنها وقتی نامی به خود میگیرند که مثل ندا و سهراب کشته شده باشند، من از زندههای چهرهدارغیرهم مسلک حمایت نمیکنم. انسانها باید یا بیچهره باشند یا بمیرند تا شاید مورد حمایت من قرار بگیرند.
م. پوریاجدایی دین از قدرت، و دوراندیشی روحانیت شیعه اعتراضات گستردهی پس از انتخابات ۸۸، پیش از هر چیز، زنگ خطری بود برای جامعهی روحانیت که بیش از این درنگ نکند و با دوراندیشی و آیندهنگری، حساب خود و دین را از حکومت و قدرت جدا سازد و با قرار گرفتن در جایگاه منتقدان قدرت، در کنار مردم بایستد و با این کار، اعتبار و احترام خود را در میان مردم بازسازی کند. بیشک آنچه که در این سیسال بر مردم ایران گذشت و جور و ظلمی که بر او روا داشته و قتل و غارتهایی که در این مملکت شد، در تاریخ، درست یا نادرست، به نام جامعهی روحانیت شیعهی ایران نوشته شده و خواهد شد.
داریوش همایون اجزاء جنبش سبز همه به هم نیاز دارند آن قدر تغییر روی داده است که دیگر با یک زیرو روئی سر و کار داریم : تغییر نسلی، تغییر گفتمان، تغییر تکنیک های بسیج عمومی و تغییر در جهانی که از غفلت بیست ساله خود در برابر اسلامگرایان رادیکال بیدار می شود. جنبش سبز با یک استراتژی درست و پابرجا ماندن بر آن، با تمرکز بر شبکه سازی اجتماعی، و به یاری عناصری از خود این دستگاه حکومتی، خواهد توانست شرایط گذار به دموکراسی لیبرال را فراهم کند. در اینجا مقایسه رژیم های اسلامی و شاهنشاهی، و دوم خرداد و جنبش سبز به روشن شدن موضوع کمک می کند.
محمد برقعیجنبش سبز: امیدها و نگرانیها
بخش دوم: نگرانیها واقعیت غیرقابل انکار و جدا از تعابیر و برداشتهای گروهی و سیاسی این است که جنبش در دوران انتخابات به وجود آمد و هدف آن شرکت در انتخابات و پیروز کردن کاندیدای این جنبش یعنی آقای میرحسین موسوی بود. در مقابل پارهای میگویند بسیاری از کسانی که به آقای موسوی رای دادند شخص آقای موسوی را با کارنامه سیاسیاش و مشارکتش در فجایع و جنایات حکومت قبول نداشتند و حتی افرادی از آنان اصلا نظام جمهوری اسلامی را هم قبول نداشتند و در بهترین حالتش آن که به اینان به عنوان وارثان حرکت اصلاحطلبی ایرادهای بسیار داشتند.
حمید آزاداین پادشاهان بی تاج و تخت نبود روحیه دموکرات در میان جامعه ایرانی از پایین ترین طبقات اجتماعی تا سطح مدیران و مسوولان تراز اول، فاکتوری مشترک است که از باورهای فرهنگی ایرانیان سرچشمه می گیرد. چراکه متاسفانه هرکس خود را بهترین گزینه برای مدیریت شرایط موجود می داند. به قول مرحوم کسروی اگر اجرای دموکراسی را در معنای « اجازه طرح عقاید مشترک و رقابت سالم بین آنها» بدانیم، در این آشفته بازار، باز هم مشکلی از پیش رو برنخواهیم داشت چراکه باورهایی که پشتوانه این اعتقادات هستند، مسموم می باشند.
عمار ملکیاتهام واهی و بیمارآزاری پس از آنکه در هفته گذشته ماموران با هجوم به منزل محمد ملکی او را بازداشت کردند، در دادگاه انقلاب وی را به «اقدام علیه امنیت ملی از طریق شرکت در اغتشاشات و تحریک به شرکت در اغتشاشات بعد از انتخابات»! متهم کرده اند که از به ته دیگ خوردن کفگیر آقایان در پرونده سازیهای اخیر خبر میدهد. نیاز به توضیح ندارد که موضع دکتر ملکی درباره انتخابات سالهاست که مشخص است و او اساسا انتخابات در نظام ولایی را تنها یک خیمه شب بازی میداند که نهایتا با سنت مرضیه تقلب به نتیجه دلخواه میرسد.
رضا علویلاریجانی ها مردانی برای تمام فصول برادران لاریجانی، بازی بزرگان را در بیت ابوی میرزا هاشم آملی، به خوبی آموخته اند و مردانی هستند برای تمام فصول، می دانند که چگونه باید نان یزید را خورد و مدح عمر را کرد. می توانند نماز صبح را پشت سر علی بخوانند و شباهنگام بر سفره معاویه لقمه بگیرند. در صورت ضرورت، در اوایل انقلاب سر قبر دکتر مصدق می رفتند و یک فاتحه آبکی می خواندند و شامگاه در راه بازگشت به خانه با نوحه های برادر حاج آهنگران در مزار مطهر به سر و رویشان می کوبیدند. آقازاده های میرزا هاشم آملی، از همان ابتدا سوراخ دعا را یافتند؛ به دستبوس آقا می رفتند و دو زانو می نشستند و تسبیح شاه مقصودی را می گرداندند تا دل حضرات را به دست آورند.
نیکروز اولاداعظمیسه جزء باور جنبش سبز ایرانیان اتصال و خط ارتباط آن به صد سال در حال "شدن" مان گره خورده است، گرچه فاصله نقطه آغازین( مشروطیت و بیداری ایرانیان) و امروزینش زمین تا آسمان است، اما به دلایل تلاش برای دگری "شدن"، دو نقطه آغازین و امروزین در یک سیر خطی قرار گرفته اند.
این جنبش، فارغ از هر نوع باورها و ایده های ایدئولوژیک شده است، بدین معنا که، تکرار مکررات و بازگشت به نظامات پیشین نیست، که عالی ترین ظرفیت و جلوه اش در ساخت نظام دینی-اسلامی به مُنصه ظهور در آمد.
حميد فرخندهوب لاگ تسخیری بی اعتمادی به اعترافات در زندان چنان است که حتی اگر واقعا یک زندانی تغییر عقیده هم داده باشد، کسی باور نخواهد کرد.
اگر چنانچه دادگاه ادعا می کند، عده ای از شخصیت های سیاسی بازداشت شده تغییر رای داده اند، تنها راه برای آنکه این بیداری زندانیان یا اعترافات آنها قابل پذیرش حتی برای هواداران حکومت شود، آزاد کردن هرچه سریعتر آنان است. دوصد گفته در زندان چون نیم گفته در آزادی نیست.
نیلوفر بیضاییپیام برای مراسم یادبود کامبیز روستا او، که بهترین سالهای عمر خود را وقف مبارزه برای ایرانی آزاد و دمکراتیک کرد، او، که برای نسل جوان ایران حرفها برای گفتن داشت و تجربه ها برای منتقل کردن، او، که تا آخرین لحظه ی زندگی اش با آرزوی یک ایران دمکراتیک زندگی کرد و نفس کشید، او، که صدایش همچنان در گوش من و ماست... و این خود شاهدی است بر حضور زنده ی منش و نگرش او برای ایران فردا. کامبیز روستا را می گویم. آقای روستا، چه وقت رفتن بود. پیمان ما ماندن و دیدن آزادی و سرفرازی ایران بود. بر سر این پیمان می مانیم و صدای شما با ماست.
حمید آزاددموکراسی به سه سوت ! سرانجام این کشور خسته و بی حوصله خمیازه ای کشید. بالاخره بهانه ای به دست آمد و جوانانی به خیابان ریختند تا جسارت و بی پروایی شان را فریاد بزنند. اهالی محل هم که سر و صداها کنجکاوشان کرده بود، رضایت دادند که نگاه هایشان را از سریال های بی محتوای سیما، شوهای تکراری شبکه های ماهواره ای یا سی دی های هالیوودی دستفروش کنار میدان بگردانند و حواسشان را متوجه اطرافشان کنند.
اسفندیار منفردزادهدستان شما درندگان از جان دکتر محمّد ملکی کوتاه! آیا ایشان بایستی زندانی شوند چون هر چهار کاندیدای منتخب شمایان را به جرم اعمال شان در پست های ریاست سپاه پاسداران، نخست وزیر، ریاست مجلس و ریاست جمهوری ایران مستوجب محاکمه دانسته است؟ـ آیا توان شرح شفاف «جرم سیاسی» را دارید؟ جرم سیاسی کار دولت مردان حاکم است نه مردم! زندان جای علی کردان، رضائی، توکلی، احمد خاتمی و احمدی نژاد هاست نه جای آزادگانی چون منصور اسانلو، ابراهیم مددی، بهروز جاوید تهرانی و محمّد ملکی!
محمد محمدی اردهالیتفاوت ره از کجاست تا به کجا؟ در مدتی که همسلولی بودیم، مسئولین زندان برای من و ایشان به خاطر امراضمان غذای بدون نمک تجویز کرده بودند. اما یکی از زندانبانان هم دچار دیابت بود. وقتی که ایشان متوجه این امر شد، از قرصهای خودش به ایشان هم میداد و به اینجانب میگفت ما دو نفر یک غذا بخوریم و سهم خود را به این زندانبان بدهیم تا غذای پرنمک زندان را نخورد. بارها این کار انجام گرفت و ایشان به این زندانبان روشهای ورزش مفید را برای بیماریاش میآموخت.
امروز چه کسی به این انسان دردمند کمک میکند؟
فرج سرکوهیحجاریان خوانی در تهران متنی که در دادگاه قرائت شد نثر و بافت، سرزندگی و طنز نوشته های سابق آقای حجاریان را نداشت اما در ساختار به نسبت خودمتعین خود، ادعای رسانه های دولتی، پیام های کلیشه ای و موقعیت نویسنده زندانی خود را نفی و از هدف های گردانندگان دادگاه و سفارش دهندگان «اعتراف» و از موقعیت نویسنده زندانی و بیمار خود عبور کرد و مستقل از این همه، و حتی مستقل از خواست آقای حجاریان، حقانیت نظری و سیاسی متهم را در برابر بخش های نظری و سیاسی کیفرخواست دادستانی نشان داد
فریدون احمدینه آدرس غلط، نه تعیین چارچوب، نه نگاه به واپس این حرکت یک جنبش اجتماعی است نه جنبش بلاواسطه سیاسی. بدین سبب در شرایط کنونی هر کوششی برای تعریف و محصور کردن آن در قالب و چارجوب یک ساختار سیاسی، چه در سمت پیش تازاندن آن، چه در سمت به واپس کشاندنش، چه در چارچوب ساختار و قانون اساسی کنونی ، چه در قالب یک نظام سیاسی جانشین، خود غرضانه، غیر واقعی و تفرقه افکنانه است.
فرخ نگهدارجنبش سبز نباید روی تضاد میان شرق و غرب
برای پیشبرد امر خود سرمایهگذاری کند هر کس مستبدین کنونی را وابسته و یا متکی بر قدرتهای خارجی بداند و یا بکوشد با اتکای قدرتهای بینالمللی رقیب، جنبش آزدایخواهی را در ایران وسعت دهد و به پیروزی برساند؛ نه تنها طرف مقابل را به گمراهی میبرد که جنبش ما را در جهت منافع خارجی ببینند، بلکه گروههای اجتماعی همسو با «سبز» و «ضد سبز» در ایران را هم، طی زمان، به این خطا خواهد انداخت که یک دیگر را وابسته به شرق و وابسته به غرب تصور کنند و این بدترین ضربه به وحدت ملی است.
عطا هودشتیانضرورت اتحاد بزرگ بر گرد شعارهای حداقل خطاب به آقایان موسوی و کروبی و خاتمی تاریخ ما، داستان وحدت های بزرگ لیکن شکننده است. زیرا هرگاه که بالاخره به وحدت تن دادیم، هر نیرو در انتظار بهترین فرصت بود تا بسرعت خود را بر دیگران تحمیل کند. در ایران وحدت های بزرگ هرگاه از دامنه حوزه جنبش اجتماعی به منظومه قدرت سیاسی کشیده شده، همیشه و همواره، قدرتی یکتاگرا، تمامیت گرا و جبار تولید نموده است. به این ترتیب تاریخ ما هرگز به طور واقعی رنگ گشایش سیاسی را در ساحت قدرت حاکمه بخود ندیده است.
منیره برادرانشستشوی مغزی، آمیخته ای از روش های مختلف شکنجه شستشوی مغزی به روشهائی اطلاق می شود که در جهت تغییر بنیادی اعتقادات و وفاداری شخص به یک ایده، گروه، مذهب و یا سرزمین خود صورت می گیرد و عبارت است از ترکیب شیوه های مختلف شکنجه های روانی و استفاده سیستماتیک از آنها. خصوصیت اصلی شستشوی مغزی در این است که تکیه اصلی آن نه لزوما بر آزار و اذیت جسمانی، بلکه بر اساس تاثیرگذاری بر رفتار و ذهنیت زندانی قرار دارد.
دکتر گلمراد مرادیاتحاد برای حل بحران جامعه ایران، مهم تر
از حمل پرچم در تظاهراتها است برای جلو گیری از برخوردها، اگر واقعا ریگی در کفش نداریم، باید کمی انعطاف پذیر باشیم و هموطنان با دیگر جهانبینی هارا تحمل کرده، تحریک نکنیم و خود نیز بی جهت تحریک نشویم. البته ما باید به حقوق دیگران هم احترام بگذاریم و فکر نکینیم هرچه ما می گوئیم درست است و باید اجرا شود. کسانی که واقعا خواهان پیاده کردن دمکراسی در ایران آینده هستند، خیلی ساده می توانند برای جلوگیری از تحریک کردن احساسات طرف، مثلا از حمل پرچم خاصی خود داری کنند.
|