countee-cullen.jpg

«پیامی ازبرج سیاه»

ترجمه علی اصغرراشدان

مادام که دیگران میوه طلائی توسعه را می چینند،
مثل برادران کوچک ترکه بااجبار،
بار تحقیر برادران را بردوش می کشند،
ما تمام عمر نمی کاریم،
سیاه هائی متواضع ولال نمی مانیم.



sahar.jpg
محمد جلالی چیمه (م. سحر)

حق مسّلم

ما که در بلوای دین، بردوش ، پرچم داشتیم
یاعلی گویان هوای ابنِ مُلجم داشتیم

دست در اوقاف و سر در سفرۀ سهم امام
تاجِ سلطانی به فرقِ شیخنا کم داشتیم



esfahani.jpg
محمدعلی اصفهانی

گزارش، به پای در رهانِ پس از اين

فرصت، فراخ بود در نقطه چين:
تا پيش، در زمان
تا بعد، در زمين
(در امتداد بی توقف حرکت
هرچند سخت تر از راحت)



دکتر منوچهر سعادت نوری

زنجیره ی "دشمن" در برخی سروده ها
و گفته ها و ترانه ها

دوستی از دشمن معنی مجوی
آب حیات از دم افعی مجوی
دشمن دانا که غم جان بود
بهتر از آن دوست که نادان بود



رامين روزبه

خودمانی، خودمانی

نظام اسلامی از همان ابتدا قدر نمايش را خوب فهميد. راز بقای قدرت در نمايش روزمره‌ی قدرت است. از نماز واجبتر، نمايش سجده‌ی چرندگان رژيم پای منبر قدرت میباشد. قصه‌ی قدرت خميرمايه‌ی همه‌ی قصّه ها را بايستی تشکيل دهد. اينجاست ريشه‌ی پنهان دستور جلسات هنر و فرهنگ از نوع ارشادی. اين جاست راز بنيه‌ی قوی سينمای ايران. چه «مطرح» چه نامطرح ! من ادّعا میکنم که سينمای نامطرح ايران همان سينمای «مطرح» آن است. و ادّعا می کنم که اوّلی الگویِ عالیِ دوّمی و آبشخور آن است.



برزین آذرمهر

امان

آن
باد هرزه دست
سنگی زد و
شکست
شب افروز لاله را
برصخره‌های شب...



nazar-kabbani.jpg
نزار قبانی

«زندگی نامه شخصی یک شمشیرزن عرب»

ترجمه از حسن عزیزی

ایها الناس:
من از این پس فرمانروای شما شده ام
بشکنید بت هارا
ـ بعد از این گمراهی ـ
و پرستش کنید مرا.



برزین آذرمهر

بمب‌های دروغ

این روز ها
بمب‌های دروغ اند
که از هرسو
فرو می بارند
تا بی‌صدا
درپستو‌های ذهن ما



bijan-baran.jpg
بیژن باران

زیبایی شناسی شعر-۲

زیبایی شناسی شعر را می توان در 12 اصل زیر ردیف کرد: سلسله مراتب، تمرکز، تباین/ تقابل، تنش/ چیرگی، توازن/ تناسب، ریتم، جریان، عمق، مقیاس، حرکت/ توسعه، وحدت، همآهنگی. هر کدام از این 12 اصل زیبایی شناسی در شعر با نمونه ای تبیین می شود. در بخش 1 این جستار اصول 1 تا 5 یعنی تا سر ریتم ارایه شدند. بخاطر ماهیت تلخیصی این جستار، تاویل شعر، بررسی آرایه های بلاغی داده نشده؛ صرفا سرنخهای مربوط به اصول 12گانه زیبایی فرمولوار اشاره می شوند. یک شعر می تواند چندین اصل زیبایی شناسی را بکار بندد.



Mohammad
محمد احمدیان

یک آری

چرا به اتوپی نیازمندم
برای این که اگو دارم
در غیر این صورت چه گونه می توانستم آن را تسکین دهم
اتوپی یک آری به زندگی است



countee-cullen.jpg
کاونتی کولن

«ترانه ای درستایش لطافت »

ترجمه علی اصغرراشدان

تو آواز تیره ی عشقم را نشنیده ای،
با فراز و فرود نایش نغمه های طلای ناب می پراکند.
عشق من قفس نشینش کرده
خرامیدنش رقص وحشیان
و همگام ضربان اوج غروراست.



marzie-shahbazaz.jpg
مرضیه شاه بزاز

آفتاب از پنجره ی من

سایه ی پُررنگ من اتاقت را پُر کرده
و تو زل زده ای بر سقف
نه اشکی، نه سخنی، نه انتظاری
من یهودای زیستن توام
چون اوی که ایستاده نهان
در درگاه،



رضا اغنمی

کیمیا خاتون

بررسی و نقد کتاب

کیمیاخاتون، داستان تاریخی، «داستانی از شبستان مولانا» ست که حکایت تلخ و غم انگیز سرگذشت زن را از دور دستهای دور دور تاریخ روایت میکند. داستان به زمانۀ مولوی است و همین "رندِ" بزرگوار، که نقش بازیگر اصلی را با نام "خداوندگار" در این اثر بر عهده دارد. اما، اسارت زن به آن دوران محدود نبوده و نیست، پنداری که این غدۀ ریشه دار با آیه های آفرینش انسان، در زهدان خلقت، به این موجودِ آفرینندۀ کمالِ بشری تحمیل و با سرشتِ او درهم آمیخته و «سرنوشت نهائی زن» را در بخشی از فرهنگ های جهانی تثبیت کرده است. مولوی نیز میراثدار این سنت ننگین در عرضۀ هستی ست .



abbas-samakar.jpg
عباس سماکار

«عاشقانۀ من» و «‌بیگانگی»


سکوت چه زیبا ست
سکوت ِ تو
جای خالی کلمات در ذهنم من است
تو
از سکوت های مرموز می آئی
خاموش
با نگاه ِ بی صدا



katayoun-azarli-s.jpg
کتایون آذرلی

رمان" بچه های اعماق" و" انسان جهش یافته و مهاجر سیّار*"


در " بچه های اعماق "، نویسنده آگاهانه خواننده را از گذار موضوعی به موضوع دیگر می کشاند و او را وا می دارد تا "هم ـ کناری" را درک کند، تلمیحات و پژواک ها را دریابد، و انگاره های روابط را که خفته در بستر متن است دریابد. " واقعیت" های اجتماع را ارزیابی نماید و در جهت پذیرش و یا رد آن اقدام کند. خواننده در متن باید با این واقعیت روبه رو گردد که " فقر فرهنگی" بیش از " فقر مادی " دامن گیر سطح اجتماع بچه های اعماق است؛ همان فرهنگی که سلطنت مستبد پهلوی را فرو می ریزد تا به نام آزادی و دمکراسی، بنای دیکتاتوری امپراطوری ملایان را پایه ریزی کنند.



S-A-Salehi.jpg
سید علی صالحی

جهان در کودتا

درد، زندان، شکنجه، تفتیش،
ترس
ترور
مات، مرگ، کیش.
بن لادن، ملاعمر، سرمایه حشیش،
ژنرال، کودتا، کلیسا، کشیش



دکتر منوچهر سعادت نوری

رعد ها و برق ها : در سروده ها و ترانه های این زمانه


ای خواجه وثوق ، گاه_ غرق_ تو رسد
هنگام_ خمود_ رعد و برق_‌ تو رسد
جامی که شکسته‌ای ، به پای_ تو خلد
تیغی که فکنده‌ای ، به فرق_ تو رسد



mohammad-gharagozlou.jpg
محمد قراگوزلو

دل تنگ تلنگرهای احمد شاملو!

در سیزده ساله گی غروب استاد و رفیقی یگانه

سیزده سال پس از خاموشی شیرآهنکوه مردی که" در برابر تندر ایستاد و خانه را روشن کرد" و در روزگار سیاهی که عرصه ی روشنفکری ما بیش از هر زمان دیگری به وجود بی مانند احمد شاملو محتاج است؛ سرمقاله ی مشهوری را که در نخستین مجلد کتاب جمعه نوشت و با این عبارت آغاز کرد"روزهای سیاهی در پیش است...." به یاد می آورم و دلم برایش تنگ می شود.



یوسف صدیق (گیلراد)

رگبار

چه تهاجم بی‌ وقفه‌ای !
چه دشواری فرصت سوزی !
چه خشماگین خاکسترم را می‌‌شوید این رگبار !
انگار آمده
تا نگذارد به شمایل ققنوسی ‌ام بازگردم.



calderon3s.jpg
گی یرمو کالدرون

تئاتر، سیاست و میراث پینوشه

ترجمۀ ناصر رحمانی نژاد

وضعیت دشواری است، چون خیلی‌ها مایل نیستند دربارۀ آن صحبت کنند یا وارد آن بشوند. پس از بیست سال مسأله هنوز ادامه دارد. نهادهای مسئول کوتاهی کرده اند، بنابراین هنر آخرین تیر ترکش است – هنر حداقل موضوع را در وجدان مردم زنده نگه می دارد، و مردم را ترغیب می‌کند که با هوشمندی و با حساسیت به آن فکر کنند. هنر نمی‌تواند جایگزین قانون و نهادهای یک دموکراسی شود یا نقش آن‌ها را ایفا کند، اما می‌تواند کمک باشد.



countee-cullen.jpg
کاونتی کولن

«دگر دیسی»

ترجمه علی اصغرراشدان

بگذار تنها در کوره ی آزمایش فرو روم
تو فارغ از وحشت کوره ی گدازان،
تنها تماشاگری باش.
من این راهگذر هستی بخش را،
عریان، تا اعماق گداخته ترین مرحله مرموزش پیش می روم.



mahmoud-safarian.jpg
محمود صفریان

جاسم

"حَنُون " از " جاسم " چه خبر؟. ميگن ديشب سرتيررفته. به پست " خسروآباد " که مى رسه، نمى ايسته، دنده چاق مى کنه گاز ِمى بره تخته، مى زنه به چوب راه بند. ايست ژاندارم ها، فايده اى نداشته، مى افتن دنبالش وبا تک تير " بِرنو " کاسه سرشه مى چسبونن بسقف " شُوفِه لِت " ، ازوقتى که ئى سروان جديده اومده، ژاندارمرى هارشده.



esfahani.jpg
محمدعلی اصفهانی

با آن هميشه گاهی ناپيدا


پارو زنان روی شن واره های خيس می رفتی. غبار گرفته. چيزی ميان بنفش و کبود و آبی و زرد. و کمی نارنجی. يا صورتی. و يا اصلاً سپيد، مثل خودت.
گفتم :
ـ نمی شنوی؟ فکر می کنی که خيلی دلم می خواهد که مکث کنم اينجا؟
گم شدی.
زود گم می شوی تو.



هنر امروز و ادبیات کهن:

بازخوانی شهرزاد قصه گو: رقص- نما گونه
نقل از: صفحه ادبی- هنری روزنامه هلندی فولکس کرانت
مترجم: سامان

شب اثری از طراح رقص فرانسوی " آنژلین پرل یوکاژ" بر پایه هزار و یکشب ساخته شده، مجموعه ای از قرون کهن که در ایران باستان گفته شده، واز آنجا به چندین کشور عربی و هندوستان رفته است. پس از آنکه سیاح و کاشف انگلیسی " ریچارد فرانسیس برتون" آنها را در سال 1850 متعاقبا" ترجمه و منتشر نمود، او متهم به پور نوگرافی شد. این داستانها همانطور که در مورد همه افسانه ها صدق می کند، بعدا" برای کودکان برگزیده و قابل دسترس شدند. معروف ترین داستان های مجموعه هزارو یکشب (درغرب) علاء الدین وچراغ جادو، سندباد ملوان و علی بابا و چهل دزد بغداد هستند .



جهان آزاد

هجرانی

آن باغهای ابری نارنج
آن سبزه زار های زمرد گون
آن کوه، آن پرنده و آن جنگل
آیا هنوز دامنه ی دشت را
از عطر و رنگ و آواز
سرشار کنند؟



»  با "دهخدا " ی واژه
»  ایران من
»  نوش ها و نیش ها
»  مجالی نیست
»  «ما پیش میرویم»
»  همه آرزویم اما
»  شهرم را گم کرده‌ام؛ کسی در این شهر مرا نمی شناسد
»  يادداشتی بر رمان "بچه‌های اعماق" ،
»  اشاراتی به " تمدن " : در زنجیری از سروده ها
»  فصل سوم
»  دیوانه ام نکن
»  دوگانه ی دلتنگی
»  شهادت و پیغام
»  جز تو
»  یک عمر جستجو
»  « خانه » (۳ )
»  نمیرید، بمانید!
»  خاطرات جهانگیر تفضلی
»  شیراز رمزواره ی نام زنانه ای است
»  نگاهی به داستان کوتاه “مادر بزرگ”
»  مثلث شعر- فیلم- رقص در هنر الهه رهرونیا
»  تندری در بطن ابر
»  افسون
»  پاکبازی برای ایران
»  آقا اجازه!
»  «با شاعران»
»  «چکامه خروس»
»  دنیای شاعرانه
»  مجله ی "بِدون"،خاورمیانه، وادبیات رادیکال