logo





همه آرزویم اما

سه شنبه ۲۵ تير ۱۳۹۲ - ۱۶ ژوييه ۲۰۱۳

مجید صدقی

majid-sedghi.jpg
majidsedghi@yahoo.com

درنشست مطبوعاتی پس از نمایش فیلم ( گذشته ) ساخته ی اصغرفرهادی درجشنواره کن امسال , یکی از خبرنگاران خارجی پرسشی از فرهادی کرد که متاسفانه درهیچ رسانه ایرانی خارج از کشور بازتابی نداشت . درحالی که این پرسش می تواند پرسش همه ایرانی هایی باشد که زیستن در دیار غربت با همه سختی هایش را بر ماندن در میهنی که جولانگاه دیکتاتورها شده ترجیح می دهند.

پرسش این بود : چرادر مورد وضعیت پناهجویان ایرانی در خارج از کشورفیلمی نمی سازید. واما پاسخی که فرهادی به این پرسش دا د بسیار زیرکانه و حسابگرانه بود : من در این اواخر به خارج از ایران زیاد مسافرت کرده ام ولی متاسفانه هیچگاه ابن فرصت به من دست نداده که به این موضوع هم فکرکنم. به هرحال ساخت چنین فیلمی مستلزم تحقیق است .

البته که این موضوع نیاز به تحقیق دارد اما بعید می دانم که آقای فرهادی بخواهد چنین موضوعی را به فیلم برگرداند زیرا که طرح موضوع هایی مانند طلاق و جدایی و دعواهای زن و شوهری کم دردسرتر از ساخت فیلمی در باره پناهندگان ایرانی که مستقیما به سیاست حکومت برمی گردد است . پناهندگانی که بجز مسایلی مانند بیکاری و یامسکن وغیره با مسائل خانوادگی نیز که ناشی از شرایط سخت غربت نشینی است درگیرهستند .

این واقعیتی است که فیلمساز ایرانی ساکن ایران نمی تواند فیلمی درباره پناهجویان ایرانی در خارج از کشوربسازد مگر آنکه ترک دیارکند . دوستی با طنر می گفت فیلمساز متعهد باید از چلوکباب و قورمه سبزی و دیزی بگذرد و با ژامبون و همبرگر شکم خودرا سیرکند ولی در عوض فیلم خودرا به دوراز ممیزی های رایج در ایران بسازد.

متاسفانه به رغم اهمیت موضوع پناهندگی و دشواریهای پناهجویان ایرانی در خارج از کشور پس از گذشت سی و اندی سا ل ازانقلاب اسلامی ایران فیلمسازان ایرانی مقیم خارج از کشور در این مورد کمترفعال بوده اند . درمیان فیلمهای ایرانی ساخته شده در این باره می توان به فیلم ( فرستاده ) پرویز صیاد اشاره کرد .صیاد در سال 1358 پس از مهاجرت به اروپا اولین فیلم خود پس از انقلاب راساخت که در ضمن نخستین فیلم ایرانی پس از انقلاب بشمار می رود که در خارج از ایران ساخته شده. این فیلم در باره یک مامور رژیم جمهوری اسلامی ( هوشنگ توزیع ) است که برای کشتن یک سرهنگ پناهنده ساواک ( پرویز صیاد ) فرستاده می شود .

از میان دیگر فیلمهای ایرانی می توان همچنین به ( مهمانان هتل آستوریاس ) ساخته ی رضا علامه زاده اشاره کرد که در سال 1989 ساخته شد .داستان این فیلم درترکیه اتفاق می افتد . علامه زاده دراین فیلم با نشان دادن گروهی از ایرانی هایی که از ایران انقلاب زده گریخته اند علاوه بر نمایش خشونت پلیس ترکیه به ایرانی هایی که به عنوان جاسوس رژیم ایرانی های پناهنده را زیرنظر دارند نیز اشاراتی دارد.

علاوه براین نخستین فیلم بلند آرش ریاحی فیلمساز ایرانی ساکن اتریش بنام ( برای یک لحظه آزادی ) به عنوان نخستین قدم از فیلمسازی که به یک موضوع انسانی اشاره می کند قابل تحسین است . ریاحی در فیلمش تلاش می کند تا شرایط دشوار آدم هایی که برای رسیدن به آزادی تن به مهاجرت می دهند را بازگو کند . مهم ترین نکته در فیلم احساس مسئولیت کارگردان در بازگویی حقایقی است که دراین چند سال برمردم ایران گذشته است درماندگی و مصائبی که پناهندگان ایرانی با آن روبه رومی شوند از ابتدا تا انتهای فیلم ادامه دارد .

ایرانی های جاسوس

در فیلم آرش ریاحی صحنه ای است که از زبان یکی از شخصیت های فیلم می شنویم که می گوید : مواظب پلیس ترکیه و جاسوس های ایرانی باش . درواقع برای بسیاری از پناهندگان ایرانی این مساله می تواند بسیار هشداردهنده باشد . پس از استقرار حکومت ملایان وسیل مهاجرت ایرانیان به خارج از کشور انتلیجنت سرویس ایران اسلامی ( ! ! ) نیز حاسوسان خود را روانه کشورهای مهاجرپذیرکرد. جاسوسانی که حتی گاه در هیبت یک پناهنده به خبرچینی برای رژیم می پردازند. آرمان نجم مستند ساز ایرانی مقیم که سه سال پیش فیلم مستندش در باره ماجرای ترور میکونوس در رستورانی به همین نام دربرلین ,در جشنواره سینمای ایران در تبعید در پاریس به نمایش در آمد یادآورشد که پشت برخی از رستوران های ایرانی در خارج از کشور سازمان امنیت جمهوری اسلامی قراردارد.

هرچند خبرچین های ایرانی در همه جای دنیا پراکنده اند ولی وب سایت iransos چندی پیش ضمن مطلبی در باره پناهجویان ایرانی نوشته بود : امروز ماشاهد فعالیت سربازان گمنام رژیم ولایت فقیه در اروپا و به طورمشخص در فرانسه هستیم .

گاهی سفارتخانه ها ویا کنسولگری های ایران در کشورهای خارجی نقش راهنمایی جاسوسان برای ردیابی مخالفان حکومت ایران را برعهده دارند . یکی از پناهجویان ایرانی می گوید : من به این دلیل که یکی از نزدیکانم در پاریس است موفق شدم به پاریس بیایم و پناهندگی بگیرم ولی پس از مدتی متوجه شد م که این شخص برای سفارت حاسوسی می کند و در ضمن برای هرپناهنده ای که پشیمان شده باشد کاری می کنه که شخص نادم بتواند به راحتی به سفارت ایران برود و گذرنامه بگیرد.

در واقع یکی از شگردهای این خبرچین ها عرصه تنگ کردن برای کسانی است که موفق شده اند کارت اقامت بگیرند .خبرچین ها می توانند یکی از خویشان نزدیک ویا دور شما و یا یک دوست باشدیک پناهنده ایرانی که در شهر Creteil فرانسه که به شهر تبعیدهای فرانسه معروف است زندگی می کند می گوید یک خانم ایرانی با همدستی چند ایرانی دیگر چندی پیش با ترفندی من و همسرم را که درنزدیک پاریس زندگی می کریم مجبور کرد که به این شهرنقل مکان کنیم اما بعدها فهمید م که دست هایی در کاراست که هرچه بیشتر ایرانی ها ی پناهنده به این شهرگسیل داده شوند تا زیرنظرگرفتن آنها ساده ترباشد . جالب آنکه خبرچین ها ویا بهتربگوییم حاسوس ها به راحتی با آدم دوست صمیمی شوند ودر مقطعی دیگر بدون دلیل قطع رابطه می کنند ( شاید به دلیل پایان ماموریتشان !) . گفتنی است که اکثر ساکنین این شهر را مهاجرین غیرفرانسوی تشکیل می دهند .

همه آرزویم اما

شاهرخ حیدری در وب سایت ( مدارای جهانی ) مطلبی دارد با عنوان ( چند پاره ای در باره پناهنده و پناهندگی; مداراکنیم تا مدارا ببینیم ) که اینگونه شروع می شود :

محمد رضا شفیعی کدکنی شاعربزرگ روزگارما سال ها پیش از جدال دل و عقل برسر ماندن و مهاجرت سروده است : ای کاش آدمی وطنش را /مثل بنفشه ها /درجعبه های خاک /یک روز می توانست /همراه خویشتن ببرد هرکجا که خواست .

او چند باری از ایران رفت اما ماندنی نشد وبرگشت : همه آرزویم اما/ چه کنم که بسته پایم.

اما شعرش زبان حال خیلی از ایرانیان در سال های اخیربوده است.


google Google    balatarin Balatarin    twitter Twitter    facebook Facebook     
delicious Delicious    donbaleh Donbaleh    myspace Myspace     yahoo Yahoo     


نظرات خوانندگان:

هوشیارباشیم
بیژن
2013-07-21 12:42:59
با سپاس از مطلب خوب و هشدار دهنده شما متاسفانه ساندیس خورهای جمهوری اسلامی نه تنها در ایران بلکه درخارج از کشورنیز فعال هستند .باید بهوش باشیم.

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد