سمیر امین چین در سال ۲۰۱۲: سرمایه داری یا سوسیالیستی؟
و دیگر مسئله ها (بخش اول)
برگردان: م. ت. برومند جذب سرمایه های خارجی که چین از آن ها سود برده است، سرچشمه کامیابی پروژه اش نیست. برعکس، کامیابی این پروژه است که سرمایه گذاری در چین را برای فراملی های غربی جذاب کرده است. کشورهای جنوب که دروازه های شان را بسی گسترده تر از چین بازکرده اند و بی قید و شرط پیروی از جهانی سازی مالی را پذیرفته اند، به همان اندازه چین از جاذبه برخوردار نیستند. سرمایه فراملی در این کشورها فقط به خاطر غارت منابع طبیعی آن ها یا برای غیر محلی کردن تولیدات و سود بردن از نیروی کار ارزان آن ها جذب می شود، بی آن که انتقال فنآوری به این کشورها در کار باشد. جلب و ادغام واحدهای غیر محلی شده در سیستم تولید ملی این کشورها (نمونه مراکش و تونس) همواره بی فایده بوده است.
مجید صدقیبا درد زیستن فرانسه کماکان دراشغال آلمان هیتلری است .مارگریت جوان که به عنوان یک نویسنده خوش آتیه گذران زندگی میکند بی صبرانه درانتظاربازگشت شوهرش روبرانتلم نویسنده و یکی از چهره های عمده جنبش مقاومت است که توسط نازیها دستگیرو به یک اردوگاه کاراجباری فرستاده شده است . انتظاری که درابتدا برای مارگریت مانند دیگر کسانی که عزیزانشان به اردوگاه ها فرستاده شده دردناک ولی قابل پذیرش است هرچند هیچ نشانی از اردوگاه در دسترس نیست .
کورش زعيمتباهی سیاست خارجی امریکا و افول رهبری جهان امریکا روزی نماد دموکراسی و آزادی و حقوق بشر، و آغوشی برای پناهندگان از کشورهای استبدادی و فاسد و خشونتگرا بود. تا اواسط سده بیستم هم بدور از آلودگیهای سیاسی که اروپا به آن گرفتار بود، کمابیش این ویژگی خود را حفظ کرده بود. اروپا طی سده های طولانی از میان تعصبات مذهبی و آتش و خون و جنگ و رقابت های سرزمینی بیرون آمده و در سده بیستم خود را یافته به همگرایی و منافع مشترک روی آورد. ولی امریکا از پایان جنگ جهانی دوم بتدریج نغییر ماهیت داد؛ البته با ترغیب و هدایت سیاست خارجی بریتانیا، به دخالت در امور داخلی کشورهای عمدتا خاورمیانه، آنهم نه همیشه مثبت، پرداخت.
مناظره بین آلن بديو و لوران ژوفرن آلن بديو: من پاي فرضيه كمونيسم ايستادهام
لوران ژوفرن: فرضيهاي كه هيچكس ديگر نميخواهدش (شرق)ترجمه: صالح نجفی بدیو: به گمان من دو تعریف ممکن برای سیاست هست. تعریف اول بر مدار مسئله تسخیر و اعمال قدرت دولتی میگردد. سیاست در اینجا مدیریت واقعگرایانه مطالبات قدرت دولتی تعریف میشود. تعریف دوم - تعریفی که در همان اوایل پیدایش فلسفه مطرح شد، مشخصا در نوشتههای افلاطون - میگوید مسئله اصلی در سیاست مسئله عدالت است. من به این تعریف از سیاست پایبندم و سیاست را مجموعه تمامی روالهایی تعریف میکنم که به سازماندهی یک جامعه عادلانه راه میبرند، یعنی جامعهای رهاشده از یوغ مناسبات قدرت و نابرابریهای مقوم واقعیت حیات جمعی آدمها.
ژوفرن: من با این تمایز مشکلی ندارم. ولی شما در کتاب «در ستایش سیاست» پا را خیلی فراتر از این میگذارید. از نظر شما، تا مالکیت خصوصی وسایل تولید را زیر سوال نبریم خبری از سیاست نخواهد بود. پس سیاست فقط زمانی آغاز میشود که دو پیشنهاد از بیخ و بن متفاوت برای سازماندهی جامعه با هم سرشاخ شوند ...
عیسی پهلوان شدت یابی نظامیگری در جهان
ودگرگونی راهبرد هسته ای آمریکا بی تردید راهبرد جدید نظامی آمریکا وبرنامه جدید سلاح هسته ای این کشور که به آنها اشاره رفت ، به مسابقه تسلیحاتی در سراسر جهان دامن خواهد زد وجهان را نا امن تر از آنچه که امروز هست خواهد کرد وصلح جهانی را با خطر بیشتری روبرو خواهد ساخت.
جامعه بشری اما امروز بیش از هر زمان دیگری نیازمند صلح و تفاهم وهمزیستی مسالمت آمیز است زیرا توسعه وپیشرفت اقتصادی و بالا رفتن رفاه توده های مردم جز در سایه ی صلح و همزیستی پایدار وکاهش چشمگیر بودجه های نظامی امکان پذیر نخواهد بود.
کورش زعيمبازنگری دلایل فروپاشی شوروی سالها پس از فروپاشی، برخی سیاستمداران ارشد شوروی گذشته، در مصاحبه هایی دلایل فروپاشی را از دیدگاه خودشان، که به دلایل من نزدیک بود، توضیح دادند. من چکیده گفته های چهار تن از سیاستمداران برجسته شوروی را در اینجا فهرست وار تکرار می کنم، شاید چراغ راهی برای ما باشد:
تقی روزبهدر اهمیت ره یافت نهفته در مبارزه کارگران صنایع ماشین سازی آلمان اعتصاب کارگران ماشین سازی ماشین سازی آلمان –دایملر بنز*- را می توان حامل رگه هائی در پاسخ به تهاجم نئولیبرالیسم محافظه کار، به واقعیت های موجود یعنی ابعادنجومی شکاف بین افزایش تولید وثروت و توزیع بشدت نابراری که هردم بر وسعت آن هم افزوده می شود مشاهده کرد. این پاسخ و ره یافت ترکیبی است از افزایش دستمزد و کاهش ساعت کار به ۲۸ ساعت در هفته. البته طبیعی است که در وهله اول چنین مطالباتی در واحدهای در حال رونق و سودبر و کارگران متشکل و دارای قدرت چانه زنی و در کشورهائی کمابیش دموکراتیک تر صورت پذیرد. اما طبعا بدون فراگیرشدن آن در سایرواحدها و کشورها و جهان قادر به عقب نشاندن سرمایه داری مهاجم نخواهد بود.
|