|
یانیس فاهرلندر تاریخ نسلکشی در جهان
نسلکشی سربرنیتسا ۱۹۹۵ ایفتا مِیرِمیچ صحنههای هولناکی را شاهد بوده است: «دیدم که از مادری پرسیدند آیا ترجیح میدهد پسر بزرگترش را بدهد یا پسر کوچکترش را، تا او را بکشند.» به گفته این زن سالخورده، سربرنیتسا قابل توصیف نیست؛ فقط کسی که آن را تجربه کرده باشد میتواند بفهمد در آن زمان چه گذشته است. ایفتا مِیرِمیچ یکی از بازماندگان نسلکشی سربرنیتسا است. او در روز ۱۱ ژوئیه ۱۹۹۵ در آنجا بود، زمانی که نیروهای بوسنیایی-صرب و شبهنظامیان صرب به فرماندهی راتکو ملادیچ شهر کوچک سربرنیتسا در شرق بوسنی را تصرف کردند. در روزهای پس از آن، نیروهای او بیش از ۸۰۰۰ مسلمان بوسنیایی را کشتند.
فعالان علیه مجازات اعدام چند همسری در ایران و جهان در ایران معاصر، پدیده چندهمسری در مرکز یک تضاد عمیق اجتماعی قراردارد. در حالیکه قوانین مبتنی بر فقه آن را مجاز میشمارند، وجدان عمومی جامعه با اکثریتی قاطع آن را رد میکند. این مقاله به تحلیل ابعاد تاریخی، حقوقی و اجتماعی این شکاف میپردازد و استدلال میکند که این پدیده، بیش از آنکه یک انتخاب خصوصی باشد، به یک منبع سیستماتیک تولید خشونت علیه زنان و کودکان تبدیل شده است. برای درک پیامدهای پیچیده چند همسری، شناخت ریشههای عمیق تاریخی آن نیازمند تعاریف دقیق میباشد. بدین منظور لازم است ابتدا بە تفکیک چند همسری، چند زنی و چند شوهری بپردازیم.
نسلکشی چیست واژه «گنوساید» در سال ۱۹۴۴ توسط رافائل لمکین، حقوقدان یهودی-لهستانی، ابداع شد. لمکین کنوانسیون نسلکشی را برای سازمان ملل تدوین کرد که یکی از قدیمیترین توافقنامههای حقوق بشر این نهاد است. این کلمه از ترکیب واژههای یونانی «génos» (قوم، تبار یا مردم) و لاتین «caedere» (کشتن، قتل) ساخته شده است. لمکین نه تنها یک اصطلاح حقوقی نوآورانه خلق کرد، بلکه تحولی در حقوق کیفری بینالمللی ایجاد نمود.
کنوانسیون در دسامبر ۱۹۴۸ تصویب شد و پاسخی بود به جنایات رژیم نازی در آلمان هیتلری. هدف آن این بود که چنین جنایات گستردهای از آن پس در سطح بینالمللی قابل مجازات باشند.
|