در ارتباط با مناقشه خاورمیانه بارها از واژه «نسلکشی» استفاده میشود. اما واقعاً پشت این واژه چه معنایی نهفته است؟ چه زمانی میتوان بهدرستی از نسلکشی سخن گفت؟
۱۸ سپتامبر ۲۰۲۵
یک کمیسیون مستقل شورای حقوق بشر سازمان ملل به مقامات و نیروهای امنیتی اسرائیل متهم کرده است که در نوار غزه نسلکشی علیه فلسطینیها مرتکب شده و همچنان ادامه میدهد. این ادعا بر اساس «کنوانسیون نسلکشی» است که در سال ۱۹۴۸ تصویب شد و از ۱۹۵۱ اجرایی گردید.
با این حال، اسرائیل شورای حقوق بشر سازمان ملل را به رسمیت نمیشناسد و این اتهامات را رد میکند.
کنوانسیون نسلکشی چه میگوید؟ چه زمانی یک جرم نسلکشی محسوب میشود؟
نسلکشی یا گنوساید در «کنوانسیون جلوگیری و مجازات نسلکشی» تعریف شده است. برای اینکه یک جرم نسلکشی تلقی شود، نیازی به اثبات همه پنج مورد قانونی نیست؛ طبق کنوانسیون، اثبات حتی یک مورد کافی است.
استفانی بوک، استاد حقوق کیفری، تأکید میکند که تنها نیت مرتکب اهمیت دارد — حتی اگر اثبات آن در دادگاه دشوار باشد. بنابراین، مهم نیست که مرتکب به هدفش رسیده باشد یا خیر. حتی کشتن یک نفر هم بهصورت نظری میتواند نسلکشی محسوب شود.
ریشه واژه «گنوساید»
واژه «گنوساید» در سال ۱۹۴۴ توسط رافائل لمکین، حقوقدان یهودی-لهستانی، ابداع شد. لمکین کنوانسیون نسلکشی را برای سازمان ملل تدوین کرد که یکی از قدیمیترین توافقنامههای حقوق بشر این نهاد است. این کلمه از ترکیب واژههای یونانی «génos» (قوم، تبار یا مردم) و لاتین «caedere» (کشتن، قتل) ساخته شده است. لمکین نه تنها یک اصطلاح حقوقی نوآورانه خلق کرد، بلکه تحولی در حقوق کیفری بینالمللی ایجاد نمود.
کنوانسیون در دسامبر ۱۹۴۸ تصویب شد و پاسخی بود به جنایات رژیم نازی در آلمان هیتلری. هدف آن این بود که چنین جنایات گستردهای از آن پس در سطح بینالمللی قابل مجازات باشند.
کارآمدی کنوانسیون نسلکشی ۱۹۴۸
نه تنها نسلکشی انجام شده، بلکه تلاش برای نسلکشی، توطئه یا تحریض به آن نیز جرم محسوب میشود. این کنوانسیون تفاوتی بین اعضای دولت، مقامات یا افراد خصوصی قائل نمیشود؛ هیچکس در برابر آن مصون نیست. بنابراین رؤسای دولت، رهبران سیاسی و سایر مقامات — حتی در حال فعالیت — میتوانند به جرم نسلکشی محاکمه و مجازات شوند.
در سطح ملی اغلب پیگرد قانونی مسئولان جرمهای نسلکشی دشوار است، بهویژه زمانی که خود آنان بر دستگاه قضایی و تعقیب مجرمان تأثیر دارند. به همین دلیل — علاوه بر دادگاههای ملی — دادگاه کیفری بینالمللی در لاهه (ICC) نیز صلاحیت رسیدگی به این جرایم را دارد. به عنوان مثال، پروندههای نسلکشی در رواندا و سربرنیتسا در این دادگاه مطرح شدهاند.
مادهٔ دوم
در این کنوانسیون، نسلکشی به یکی از اعمال زیر گفته میشود که با نیت نابودی کامل یا جزئی یک گروه ملی، قومی، نژادی یا مذهبی انجام شده باشد:
۱- کشتن اعضای آن گروه؛
۲- وارد کردن آسیب جسمی یا روانی شدید به اعضای آن گروه؛
۳- تحمیل عمدی شرایط زندگی به گروه که منجر به نابودی کامل یا جزئی جسمی آنها شود؛
۴- اعمال تدابیری که هدف آن جلوگیری از تولد در میان اعضای گروه است؛
۵- انتقال اجباری کودکان گروه به گروهی دیگر.
چه کسانی میتوانند به نسلکشی متهم و محاکمه شوند؟
هر فردی که مظنون به نسلکشی باشد، میتواند در دادگاه ملی کشور محل وقوع نسلکشی یا در دادگاه کیفری بینالمللی محاکمه شود. کشورها موظف هستند مظنونان را بر اساس قوانین ملی و معاهدات بینالمللی تحویل دهند.
در مقایسه با سایر جرایم بینالمللی، عنصر ذهنی جرم — یعنی قصد نابود کردن یک گروه ملی، قومی یا مذهبی مشخص — باعث میشود پروندههای نسلکشی پیچیدهتر باشند. در حالی که هدف نازیها برای نابودی زندگی یهودیان با پروتکلهای وانزی مشخص شده است، نیت مرتکبان در درگیریهای معاصر برای نابودی افراد به دلیل تعلقشان به یک گروه خاص همیشه در دادگاه بهروشنی قابل اثبات نیست.
نسلکشیهای گذشته
از قرنها پیش، انسانها تلاش کردهاند دیگر اقوام را نابود کنند. حتی در قرن بیستم و بیستویکم نیز نسلکشیهایی رخ داده است:
* هولوکاست: در طول جنگ جهانی دوم، آلمان نازی تلاش کرد جمعیت یهودیان اروپا را نابود کند. بین سالهای ۱۹۴۱ تا ۱۹۴۵ شش میلیون یهودی بهصورت سیستماتیک کشته شدند.
* پُرایموس (Porajmos): در دوران حکومت نازیها، نسلکشی علیه سینتیها و رومهای اروپایی نیز رخ داد. تعداد دقیق قربانیان نامشخص است و بین ۲۲۰ هزار تا ۵۰۰ هزار نفر برآورد میشود. مشابه هولوکاست، این نسلکشی نیز بهصورت برنامهریزیشده و سیستماتیک انجام شد.
* هولودومور: تخمین زده میشود تا چهار میلیون اوکراینی در سالهای ۱۹۳۲ و ۱۹۳۳ بر اثر قحطی ناشی از سیاستهای استالین کشته شدند. ۹۰ سال بعد، مجلس آلمان این «قتل از طریق گرسنگی» را بهعنوان نسلکشی به رسمیت شناخت.
* نسلکشی ارامنه: امپراتوری عثمانی در طول جنگ جهانی اول، عمدتاً در سالهای ۱۹۱۵ و ۱۹۱۶، نسلکشی سیستماتیک علیه ارامنه انجام داد و تخمین زده میشود تا ۱.۵ میلیون نفر کشته شدند.
* نسلکشی در رواندا: در مدت تقریباً ۱۰۰ روز در سال ۱۹۹۴، حدود ۸۰۰ هزار نفر، عمدتاً از اقلیت توتسی، توسط اکثریت هوتو قتلعام شدند.
* نسلکشی علیه بوسنیاییها: در جریان جنگ بوسنی، تبعیدها و کشتارهایی رخ داد، از جمله قتلعام سربرنیتسا در ۱۹۹۵ که در آن حدود ۸۰۰۰ بوسنیایی مسلمان توسط صربهای بوسنیایی کشته شدند.
به نقل از دویچلند فونک