بهروز بیات شبهه در سازگار ی گذار مسالمت آمیز با رفراندم رفراندم به مثابه باز گشت و واگذاری تصمیم گیری به مردم ابزار دمکراسی مستقیم یا بی میانجی است که در آن شهروندان به شیوه ای بی واسطه در روند های سیاسی برای ادارۀ کشور و ارتباطات درونی و بیرونی اش دخالت میکنند. در تقریبا همۀ دمکراسی های جهان به استثنای سویس –آن هم ترکیبی از دو شیوۀ مستقیم و نماینده گی- و تا حدودی اروگوئه روش دمکراسی مستقیم به طور روزمره به کار برده نمیشود بلکه دمکراسی نماینده گی بدین معنی که تصمیمات در مورد اداره جامعه از سوی نماینده گان شهروندان گرفته میشوند که در انتخاباتی آزاد برگزیده شده باشند. در چنین روشی مطالبات و منافع گروه های متفاوت و گاهی متضاد اجتماعی به وسیله احزاب و اتحادیه ها متمرکز، انشاء و اعلام میشوند.
مرتضی اسماعیل پورمحمدعلیطاهری؛ قربانی دگراندیش ستیزی در ایران دادگاه محمدعلی طاهری این روزها مجددا برگزار می شود. دادگاهی که به باور علاقه مندان و مدافعان حقوق بشر عاری از عدالت واقعی است. محمدعلی طاهری قربانی دگراندیش ستیزی در ایران است همانطور که بیش از ۲۲۵ بهایی به اتهام بهایی بودن اعدام شدند، همانطور که دهها تن به دلیل عدم باور به خدا اعدام شدند، همانطور که هزاران پیرو ادیان مختلف در ایران بازداشت، محروم از تحصیل، محروم از خدمات اجتماعی، اقتصادی و دیگر موارد شده اند.
فرشته صبوری نامه سرگشاده به آقای رضا پهلوی اعلان دارید که قرن بیست یکم دوران تحکیم جامعه مدنی و دموکراسی مشارکتی ست ودوران پادشاهی بسر آمده است ، زمان آن فرا رسیده تا بدون تعصب با نقد هرگونه دیکتاتوری حتی اگردر دوران پدرتان اعمال شده باشد . در کنار هموطنانتان بعنوان یک شهروند مسئول سازنده ایرانی آزاد، آباد و دموکراتیک باشید. ایمان دارم که بدین ترتیب اکثریت مردم ایران دوش به دوش شما درراه پیشبرد امر دموکراسی و نجات میهن خواهند کوشید
نامه سرگشاده محسن مخملباف به رضا پهلوى سيمرغ ايرانى، نه سلطنت موروثى! سلطنت اگر بى قدرت است، چه كارى براى فرداى ايران خواهد كرد؟ شاهى كه مثل ولى فقيه به هيچ نهادى پاسخگو نيست، چگونه قرار است خود مانع از استبداد بعدى ديگران شود؟ ما به قدرتمندانى در فرداى ايران نيازمنديم كه در مقابل قوه قضاييه مستقل پاسخگو باشند و موقت باشند و در صورت آگاهى مردم از خطاهايشان، با اولين راى گيرى از قدرت عزل شوند، نه چون ولى فقيه و شاه كه با راى مردم عزل نمى شوند.
رضا جاسکیرفراندوم، تقویت یا تضعیف دموکراسی؟ نگاهی به چند تجربه تاریخی همهپرسی یکی از ابزار مهم اعمال نظر مردم در زندگی سیاسی است. نیروهای دموکرات نباید از برگزاریهای همهپرسی در شکل غیردمکراتیک آن یعنی وقتی که قوه مجریه بدنبال تحمیل سیاستهای غیردموکراتیک خود بر اقلیت جامعه با استفاده از چنین ابزاری میباشد ، حمایت کند. از طرف دیگر، دموکراتها بایستی خواهان گسترش اعمال دموکراسی مستقیم از طریق ابتکارات مردمی باشند. این یکی از راههای مؤثر استیفای حقوق مردم است. مسلما، برگزاری همهپرسی حول مسائل محلی بسیار اسانتر، کم خرجتر و دموکراتیکتر (به خاطر آشنایی عموم مردم محل با مسئله) از برگزاری همهپرسی در سطح ملی در کشور بزرگی چون ایران است. همه ما باید خواهان گسترش استفاده از چنین ابزاری شویم. این تمرینی بسیار مناسب برای گسترش دموکراسی در کشور است.
علی شاکری زندهمهپرسی،
به چه منظور، چگونه، در چه زمان،
و به دست کدام حکومت ؟ در هفتههای اخیر گروهی از هموطنان با انتشار بیانیهای خواستار انجام یک همهپرسی تحت نظارت سازمان ملل متحد گردیدهاند.
در میان امضاءکنندگان این بیانیه چند تن از شخصیتهای مدنی بسیار قابلاحترام دیدهمیشوند که بهدلیل ایستادگی بر سر باورهای آزادیخواهانهی خود، یا مانند خانم نرگس محمدی سالهاست در زندانی جانفرسا بهسر میبرند(و، ضمناً باید خواست ایشان در مورد جدایی دین از حکومت را، اگر فرض کنیم که پیش از این بدان اعتقاد نداشته اند، به ایشان تبریک گفت) یا همچون خانم نسرین ستوده و آقای محمد سیفزاده پس از تحمل چندین سال زندان ظالمانه و محرومیت از بدیهیترین حقوق انسانی و شهروندی خود از مبارزه در راه حقوق بشر و آزادی مردم ایران دستنکشیدهاند.
آراز فنیراه های تکامل حقوق بشر در ادبیات و گذر تاریخ (پاره ی بیست و دوم) در این بخش به صورت فشرده به بررسی سه تن از متفکرین و نویسندگان زن که آثار آنها نقش مهمی در توضیح زندگی اجتماعی مردم اروپا بطور عموم و زنان بطور ویژه داشته می پردازیم. با توجه به اینکه روشنفکران و نویسندگان در تغییر و تحولات سیاسی و ایدئولوژیک عصر جدید نقش بسیار تعیین کننده داشتند این فصل می تواند (هر چقدر محدود) روشنگر دلایل رشد اقتصادی و سیاسی در اروپا باشد. آزاد شدن نسبی افراد از پیشداوریها، مذهب و شکوفائی علوم طبیعی بعنوان محرک مهم بستر حرکت این پروسه ذکر می شود. روندی که تا کنون ادامه دارد! بدین ترتیب می شود نتیجه گرفت که صنعت چاپ و نشر افکار و عقاید یکی از مهمترین عوامل تغییرات سیاسی، صنعتی و اجتماعی در دنیا است.
ابوالفضل محققیمن می گویم انف، تو نگو انف، بگو انف! این فرا خوان پانزده نفره به موضوغ بحث وجدال افرادی بدل شده که چیزی جز همان دعوا های روشنفکری سالیان سال نیست. بهانه ای که هر فرد"مثل من" زیر عنوان نقد این بیانیه مطلبی بنویسد و ساز خود را بزند. بازی خنده داری که به آن صورت جدی می دهیم. هیچ چیز تغییر نکرده است. همان، افراد همان برخورد ها ی ذهنی وهمان شیوه قدیمی برای کوبیدن طرف مقابل از منظر انقلابیگری. یا "اصلاح طلبی که داستان دیگری است" منظری که درجات آن با معیار های ما بر سردوشی افراد نصب می گردد و یا از سر دوشی شان کنده می شود. بی آن که پای در واقعیت تائید شده ومبتنی بر داده های اجتماعی داشته باشد.
ژاله احمدیاز « کنفرانس جنبش ها و خلق های ایران»، تا
«پلاتفرم جنبش دموکراتیک خلق ها در ایران» دعوت آقای بهرام رحمانی از من برای سخنرانی در برنامهای که در پیش داشتند در ۳۰ نوامبر ۲۰۱۷ در تماسی تلفنی صورت گرفت. دعوت ایشان را بر اساس اعتماد به فردی که مرا به ایشان معرفی کرده بود و اطلاعاتی که خودم در همان اولین تماس با سؤالات مشخص از ایشان کسب کردم پذیرفتم. سؤالات من در مورد هویت سیاسی برگزار کنندگان، موضوع و هدف کنفرانس، انتخاب سخنرانان و سایر دعوت شدگان، و چگونگی و چرائی برگزاری برنامهای در پارلمان اروپائی جوابهائی قانع کننده گرفت: عدهای از افراد چپ مستقل تصمیم گرفته بودند با برگزاری یک کنگره حول مسائل عمومی حقوق بشر، دموکراسی و خلق ها، اولین جلسۀ خود را برگزار کنند.
بهزاد كریمیرفراندوم و راهبرد تحول طلبی(۱) من با آنکه سالهاست از طرح رویکرد رفراندوم و انتخابات آزاد برای تحقق گذار و در مسیر گذار دفاع می کنم، ولی آنها را نه راهکاری بلاواسطه و بلافاصله در دستور کار جامعه دانستهام و نه هیچگاه کمترین کوتاهی در تاکید بر این نکته داشتهام که این دو، فقط به نیروی مردمی است که می توانند در آستانه اقدام قرار گیرند. برآورده شدن اینها و آنهم تازه برآورده شدن احتمالیشان، نیازمند تامین پیش شرطهایی است که تنها به یمن یک مبارزه نفسگیر جامعه با حکومت می توانند سر برآورند. همواره گفته و نوشتهام که تحقق انتخابات آزاد و رفراندوم تنها در اتکاء بر مبارزه جامعه با حکومت و بهم خوردن توازن قوا به نفع مردم است که امکان عملی شدن می یابند؛ حال یا با تحمیل شدن بر حکومتی از پا افتاده ولی هنوز باقی و یا که بعد برکناری آن. التماس از ولایت و چشم دوختن متوهمانه به بالا در طرز فکر من بکلی بیجاست. مسئله من، بسیج مردم و محاصره مدنی این حکومت است.
محمدعلی اصفهانیرفراندوم و گذار مسالمت آميز و بقيه ی قضايا
(در هفت کلمه، مختصر و مفيد) رفراندوم «مسالمت آميز» در باره ی اين که آيا من بروم و برگردم به شغل کفن دزدی خودم و جايم را به يک «دموكراسى سکولار پارلمانى مبتنى بر آرای آزاد مردم» بدهم يا نه را چه وقت بايد به ج.ا تحميل کرد؟
وقتی که همچنان توان مقابله با مردم را دارد؟
يعنی حالا؟
يا وقتی که توان مقابله با مردم را ديگر ندارد؟
وقتی که ج.ا دیگر توان مقابله با مردم را نداشته باشد، چرا مردم از او بخواهند که رفراندوم برگزار کند؟ جارويش می کنند!
شهاب برهانرمزگشائی از « گذار با کمترین هزینه» خطاست اگر تصور کنیم که این مشی گذار از جنبش دی ماه به رفراندم، صرفاً یک موضوع مربوط به شکل مبارزه یا شکل گذار است آنچنان که میکوشند به ما القإ کنند. در این معرکه، تنها مسئله ی گذار از جمهوری اسلامی مطرح نیست، بلکه یک نبرد تمام عیار میان همه طبقات و اقشار بر سر منافع در فردای جمهوری اسلامی در جریان است. اگر مسامحتاً از اقشار و لایه بندی ها ی درون طبقات و منافع مختلف شان فاکتور بگیریم، باید این معادله دو مجهولی را ( که در جزئیات، هزار مجهولی است) پاسخ دهیم که "مردم" می خواهند از چه ها گذار کنند یا نکنند و بورژوازی اپوزیسیون از چه ها؟ مثلاً برای بورژوازی، مرز میان جمهوری اسلامی و نظام جایگزین اش چیست و گذار از جمهوری اسلامی یعنی گذار از چه ها و حفظ چه ها؟
رضا شکیبا«تاتی تاتی کردن» با « امام جمعه تویسرکان» اگر روزی مردم قبول کنند که با این جمع ۱۵ نفره ( که بعضاً سابقه مبارزه یک خط در میان با جمهوری اسلامی را در کارنامه دارند) همراه شوند- آن روز، روزی است که این جمع قبول کنند که سه عبارت مشکوک « سرنگونی از طریق گذار مسالمت آمیز» ، « رفراندوم با رای آزاد مردم» و « دموکراسی سکولار پارلمانی» را با سه عبارت شفاف: « سرنگونی از طریق گذار قهر آمیز» ، « خلع سلاح نکردن مردم » و «تشکیل دموکراسی سکولار شورایی» تغییر دهند.
علی دماوندیحاشیه هایی در متن نقش گروههای چپ در انقلاب ایران نگاهی به برنامه ای از تلویزیون ایران انترناشنال گروههای چپ ،هیج رابطه ای با ایت الله خمینی نداشتند واین نیرو را یک نیروی ارتجاعی وتاریک اندیش میدانستند. اما هوشیاری لازم را دررابطه با توان این نیرو در جذب ووجلب نیرو وقدرت نداشتند وبراین خوش باوری سهیم بودند که روحانیت قادر به حکومت کردن نیست وعمری طولانی نخواهد داشت. سیاست جبر تاریخی دررابطه با نیروهای ارتجاعی وواپسگرا وناتوانی آنان در کسب قدرت وهدایت جامعه ،نقش مهمی در این رابطه داشت.
جلال ایجادیبحران در بالا و پائین و خروج از حکومت اسلامی نزدیک چهل سال قدرت دینی روحانیون و متحدین رنگارنگ آنها، امید به جامعه توحیدی و بهشت اسلامی و تدارک ورود امام زمان را دادند. طی سالیان دراز، نه تنها روحانیت حاکم بلکه ملی مذهبی ها و اصلاح طلبان و بخشهایی از چپ ها و ملی گراها و جمهوری خواهان و نواندیشان دینی به جامعه گفتند با همین رژیم فردای بهتر میسر است. بتدریج مواضع آنها تغییر یافت. حال بمرور دیگر این صداها خاموش شده زیرا دینامیسم جنبش اجتماعی و خواستهای دمکراسی خواهی و سکولاریسم از جانب برخی نخبگان، همه این تلاشهای سازشکارانه را به کنار زد.
ناصر رحیمخانی«مفهوم حقوقی» رفراندوم و «آزمون سیاسی» آن در ایران رفراندوم طرح شده در قانون اساسی جمهوری اسلامی، بر بنیاد اصول قانون اساسی ولایت فقیه، در اساس ضد گوهر رفراندوم، ضد آزادیهای سیاسی و ضد حق رأی آزادانه مردم ایران است.
کوشش برای بررسی و تبیین مفهوم حقوقی رفراندوم در چارچوب حقوق اساسی مدرن، و تلاش برای گسترش آگاهی و مبارزه آزادیخواهانه مردم ایران راهی است سوای راه «دیپلماسی پنهان» و «آوازهگریهای سیاسی».
به نظر میرسد «مفهوم حقوقی» رفراندوم و «آزمون سیاسی» آن در ایران، گرفتار همان درد بزرگ گسست در اندیشه و پیکار سیاسی عمومی ایرانیان است.
دنیز ایشچیشوخی خطرناک رفراندم به بیانی گفت که شعار رفراندم شعار کارگزان، زحمتکشان، جنبش زنان و جنبش دموکراتیک ملیت های ایران نمیباشد. این شعار میتواند متعلق به طبقه متوسط و روشنفکری جامعه بوده باشد که خواهان تغییر و تحولات در چهارچوبه اصلاحات قانونی هستند. از طرف دیگر باز هم میشود تا حدودی این استنباط را کرد که این شعار توسط بخشی از نیروهای چپ و شاید بخشی از اصلاح طلبان حکومتی مطرح گردیده باشد که شعار محوری آن را نه در نفی تاریخی نظام جمهوری اسلامی ایران، بلکه فقط در عبور از نهاد ولایت فقیه محدود کرده، مطرح میشود. رفراندم واقعی بصورت طغیان های سالهای هفتاد و شش، هشتاد و هشت و دیماه نود و شش با هجوم میلیونی مردم به خیابانها خود را نشان میدهد.
علی دماوندیدرخواست رفراندم از رژیم جمهوری اسلامی وسازمان ملل
به چه معناست؟
دلیل اصلی فراخوان دهندگان ،برخلاف دعاوی بسیاری از منتقدین ،نه حفظ رژیم؛ بلکه کنار زدن آن است؛ آنهم بقول آنها مسالمت آمیز وبا طومارهایی از این دست برای سربراه کردن نظامی که بقول همین بیانیه ،هیج مخالفی را تحمل نمیکند وجز با زبان شکنجه وزندان وزور صحبت نمیکند. نویسندگان بیانیه نگرانی شان بیشتر از انقلاب است. انقلاب را ایده "خطرناکی" برای برهم زدن "وحدت " وعاملی بر ای تلاشی میبینند. اقدام آنها بیشتر ،روشی در مقابل تظاهراتهای توده ای واعتراضی مردمان ایران دردیماه است. این اقدام بیشتر برای جلوگیری از انقلاب مردمان محروم و لگدمال شده ورادیکال شدن جنبش عظیمی است که میخواهد بنیان نظام سرمایه داری اسلامی ،روحانیت حاکم ونظم موجود در خاورمیانه را براندازد
منیره برادرانمرا بشنوید! مرا ببینید! ابتکار کارگران هپکو برای من تداعی هنر سوررئالیستی است. کار آنها در جا به جائی و بازسازی هوشمندانه واژههای کلیدی و آفریدن، از جنس هنری است که در سینما و آثار نقاشانی مثل سالوادور دالی و رنه مارگریت میشناسیم، راه دور نروم در کارهای پرستو فروهر. آنها چقدر تلاش کردند تا با ترسیم موقعیتهای بیگانه، معانی پنهان و ناآشنا در دنیای پیرامون خود را به نمایش بگذارند و بیننده را به مکث و تامل وادارند.
سهیلا ستاریدختران خیابان انقلاب، ایستادگی مدنی
بسوی رهایی و برابرحقوقی زنان چهره زن ایرانی در قاب آئینه زنگاربسته و خیره چشم حکومت اسلامی قابل گنجیدن و گنجاندن نیست. زنان ایران برغم همه این سرکوبها در تمامی زمینه های اجتماعی از علم و دانش و پژوهش گرفته تا زمینههای خدمات، صنعت و کشاورزی هماره حضور داشته و حضورشان را قویتر و موثرتر نموده اند. صد ها هزار تن از زنان ایرانی در کشورهای گوناگون دنیا نیز چهره پیشرفته و مدرن و خلاق زن ایرانی را به جهانیان نشان داده اند، از آن جمله اند زنده یاد مریم میرزا خانی اولین زن برنده جایزه نوبل ریاضیات در جهان و یا بسیاری زنان دیگر فعال در نهاد زنان سازمان ملل و دیگر نهادهای مدنی بینالمللی و یا زنان بسیار موفق ایرانی در عرصه تولید و خدمات و شاغل در مراکز آموزشی در کشورهای گوناگون دنیا
نيكروز اعظمىضرورت تشكيل «شوراى تفاهم ملى ايرانيان» از سوى سكولارهاى مخالف حكومت دينى در ايران چهل سال است كه با "جمهور" درست كردنِ فكسنىِ اسلامى مان در اين خاك اسلامزده، از هر گوشه اش ناقوس شوم مرگ پژواك مى كند؛اگر كر نباشيم كه نتوانيم بشنويم و كور نباشيم كه نتوانيم ببينيم. ضربات توانمند شلاق احكام شرع اسلامى از نوع شيعى اش بر پيكر جامعه و مردم، زخم عميقى را بر جا گذاشته كه از سوزش آن همه ما به فغان آمديم. چه بردبارى و مدارجويى كه چهل سال از نزارى در خود بنالى و با خويشتنت بسازى و دم بر نياورى تا مبادا گفته باشى بالاى چشم حكومت ابروست؟ چه پشت چشم نازكى و چه قمپزى در كرد حكومت اسلامباره ما از اينهمه مكرمه و پابراه بودنمان. اينها زخم زبان نيست كه مى زنيم واقعيت آيينه است كه از بى آزرمى ما در مداراجويى به يك حكومت انسان كُش شرم كرد و ناليد.
رضا شکیبا«دخترِ سومِ انقلاب»۱ : آزادی آوازی نیست که در جمع مُردگان بخوانیم. هِی دوست! نامه ات رسید. از آن همه « تکلم واژه هات» فهمیدم: آزادی آوازی نیست که در جمع مُردگان بخوانیم. می دانم خسته ای. حق با تو است: آزادی بده بستانی به نرخ «پِچپِچه با حاکمان» نیست!
* می دانم آمده ای چترت را کنار جوی خیابان بگذاری و « خیس و زلال» صادقانه اقرار کنی: لبان ما برای بوسه های پنهانی، زاده نشده اند؛ «ذاتِ عشق» در قطر ه قطره « بوسه های آزاد» پیداست!
شهاب برهانفراخوان برای رفراندم کجا را نشانه رفته است؟ فراخوان پانزده تن سرشناس برای برگزاری رفراندم بمنظور " گذار مسالمت آمیز از جمهوری اسلامی به دموکراسی سکولار پارلمانی"، صرفنظر از اهمیت و شخصیت و نیّت هر تک تک شان و برداشت های احیاناً متفاوت شان از آنچه امضا کرده اند، و یا میزان تاثیر گذاری این حرکت شان در جامعه، مکثی روی نفس دعوت به رفراندم برای گذار از جمهوری اسلامی در مقطع کنونی را ضروری می کند.
محمد علی مهرآساحجابی زوری و زیانبار که زنان فهمیده ایرانی را به ستوه آورده است! مبارزه شیرزنان و شیر دختران ایرانی در شهرهای بزرگ ایران علیه حجاب اجباری، یعنی هدیه ی حکومت اسلامی فقیهان از همان ماه های نخست انقلاب و سر و صدای جدیدش در فضای کشور، مرا برآن داشت که از این عادت مذموم و نکوهیده اسلامی چونان دیگر مواردش یادی کنم و نقدی بنویسم. مدتی این تصمیم به تأخیر افتاد و به نسبت پشیمان شده بودم. اما با خواندن مقاله آقای برقعی در خبرنامه گویا عزمم برای پخش این نوشتار جزم شد و جنبه استبدادی گرفت.
س. حمیدیخیابانهای تهران روی گسل خشونت پس از خیزش عمومی دیماه، حضور نیروی انتظامی و یگانهای ویژه همچنان در خیابانهای تهران ادامه دارد. انگار چیزی عوض نشده و نیروهای امنیتی بیصبرانه انتظار روزی را میکشند که بتوانند دوباره به صفوف به هم پیوستهی مردم بیدفاع یورش ببرند. در همین راستا نیروهای پلیس همهروزه ساعت چهار بعد از ظهر از قرارگاههای خود راهی میدانهای شهر میگردند و در فضای آنها استقرار مییابند. این استقرار خیابانی تا نیمههای شب ادامه مییابد. گویا اتفاقی باید بیفتد که با حضور پیشگیرانهی پلیس، وقوع آن ناممکن مینماید. با این اوصاف آمادهباش مداوم و بیوفقهی پلیس در خیابانهای تهران به عنوان سنتی همیشگی درآمده است.
|