محمد اعظمی تشکل های سیاسی، موظف به دادخواهیاند! به مناسبت سی امین سالگرد کشتار ۶۷ کشتار به فرمان خمینی و با تصمیم گیری هیئت مرگ انجام شده است. اما جمهوری اسلامی به شمول دو جناح اصلی ان مسئول این جنایت اند. اخلاق سیاسی حکم می کند که این حقیقت فدای مصلحت سیاسی نشود. به نظرم دادخواهی خانواده ها، سازمانهای سیاسی، نهادهای دموکراتیک و مردم نباید در زیر سایه این یا ان مصلحت سیاسی کمرنگ شود. طبیعی است که وزن همه مسولان در قبال این کشتار یکسان نیست، اما اتفاقا در آن فاجعه بزرگ دست "خط امامی ها" ی دیروز و اصلاح طلبان امروز به آن جنایت، به دلیل اردت بیشتر به "امام امت" اگر الوده نباشد، پاک هم نیست.
ابراهیم هرندیانسان، گفتمانِ جهانی شدن و بیماریِ خاک و خون اگر هدف از جهانی شدن، برداشتن مرزها و زدودنِ بیگانگی و کاهشِ بوروکراسی باشد، این هدف رویایی ارجمند و انسانی ست که ریشه در نیازِ انسان به باهمیِ همگانی و امنیت و آرامش و آسایش و گریزِ از تنش و ستیز و جنگ و بیگانگی انسان با همگونانِ خود دارد. اما شوربختانه، ژرفساختِ روانی انسان را رویاها و آرمان ها و آرزوها و خواهش های عاطفی او شکل نمی دهند. انسان چون حلقه ای از زنجیرِ دنباله دارِ جانداران، وامدارِ بسیاری از الگوهای کرداری و ویژگی های عاطفیِ گونه های جانوری پیش از خود در تاریخِ دراز دامنِ برآیشی خویش است.
هدایت سلطان زادهمجلس موسسان یا شورا؟ جمهوری اسلامی از بحرانهای خود آفریدهی خود راه گریزی ندارد و در طول چهار دهه از حاکمیت خود با شخمزدن و نابودی تمامی بافت اجتماعی و بومزیستی کشور، شرط بقائی برای خود نیز بهجا نگذاشته است و در بستر احتضار خود دستوپا میزند. اکنون ماندن ایران بهصورت یک کشور، در گرو داشتن یک نظام دموکراتیک است که از آنِ همه مردم این سرزمین باشد و همگان خود را شریک و جزیی از سازندگان آن بدانند. دموکراسی فضای تنفس آزاد مردم برای هر حرکت مدنی و سیاسی در هر جامعهای است و بدون مبارزه برای آن بهدست نمیآید. بیتردید در تمامی انقلابات بزرگ تاریخ، انتخابات آزاد، حق رأی همگانی و تأسیس مجلس موسسان برای تدوین یک قانون اساسی دموکراتیک برای آینده کشور، از خواستههای بنیادی تودههای مردم بوده است.
دنیز ایشچیروانکاوی جو گیری سیاسی نئولیبرالی در نظر نگرفتن و به فراموشی سپردن نقش کشورهای استعمارگر و سپس امپریالیستی در برچیدن حکومت های ناسازگار با آنها از قبیل آلنده در شیلی، سوکارنو در اندونزی، مصدق در ایران، حمله نظامی مستقیم و غیر مستقیم به کشورها جهت برچیدن حاکمیت های سیاسی آنها مانند لیبی، عراق، افغانستان و سوریه ، تلاش های ناکامشان در مورد کشورهائی مانند پرو، کوبا و ونزوئلا و موارد فراوان دیگر و گماشتن حکومت های دست نشانده بر سر قدرت در مناطق مختلف جهان، منطقه خاورمیانه و کشور ما ایران طی بیش از صد سال اخیر در ساده ترین حالت آن بی مسئولیتی تاریخی میباشد
واکنش یک معلم آزاده، به آلترناتیوسازی های از بالا
و به سلطنت طلبان! مقدمه و تنظیم از: تقی روزبه اقای رضا پهلوی باید استبداد پدرش را که قانون اساسی مشروطه را زیر پا گذاشته و به جای سلطنت حکومت میکرد محکوم کند. باید ثروتی که از پدرش به او رسیده و متعلق به ملت ایران است مقدارش را اعلام تا هر زمان که در ایران حکومت ملی بر قرار شد به نمایندگان واقعی ملت تحویل تا خرج ابادی و ابادانی کشور شود، در غیر اینصورت به جرئت میگویم با تغییر رژیم در ایران و داشتن قوه ی قضائیه ی مستقل در صورت بازگشت به ایران دستگیر و بخاطر پولهای دزدیده شده ی پدرش که در دست اوست محاکمه خواهد شد.
اسفنديار نگاهي به حوادث اخير اهواز هموطنان عرب ما بطور چند گانه ايي تحت فشار و نابربراي قرار دارند و نسبت به مثلا هموطنان بلوچ يا كردمان از تبعيض بيشتري رنج ميبرند زيرا علاوه بر مشكلات ساير اقوام ايران، گاها از طرف هموطنان غير عرب در خوزستان مورد كم لطفي و بي مهري قرار ميگيرند، با اين أوصاف بعيد هم بنظر نميرسد كه تحت فشار هم دست به چنين اقدامي زده باشند ، كه در انصورت هم نميتوان اين عمل را با جنايات وسناريوهاي حكومت اسلامي هم وزن دانست
احمد هاشمیچشم انداز اصلاحات و گذار دموکراتیک در ایران برای گذار از یک رژیم اقتدارگرا به یک دولت دموکراتیک، تغییر پارادایم سیاسی یعنی جایگزینی شیوهها وعمل کهنه با شیوهها و عمل نو ضروری است. اصلاح طلبی برای گذار دموکراتیک، در صدد تغییر پارادایم سیاسی در کشور است، مهمترین رکن تغییر پارادایم سیاسی شامل تغییر ساخت قدرت سیاسی و رابطه آن با شهروندان و در نتیجه منبع، توزیع و اعمال قدرت سیاسی است. تغییر پارادایم سیاسی همیشه به معنی دموکراتیزه شدن ساختار جامعه نیست، انقلاب ایران یک نمونهای از این است.
منوچهر صالحیدرباره سوسیال دمکراسی (۸) مصاحبه با رادیو پویا
آیا برای سوسیال دمکراسی که در مخمصه گیر کرده است، راه نجاتی وجود دارد؟ تا زمانی که احزاب سوسیال دمکرات بخشی از سیستم سیاسی موجود باشند که در خدمت بیچون و چرای سرمایهداری قرار دارد و برنامههای حزبی خود را در رابطه با منافع سرمایهداران کلان تنظیم کنند، در بر همین پاشنه خواهد چرخید و روند فروپاشی این احزاب با شتاب بیشتری رخ خواهد داد. پس سوسیال دمکراسی برای آن که بتواند خود را از دیگر احزاب وابسته به سرمایه مستقل سازد، باید با برنامههای خود در جهت تحقق بیشتر عدالت اجتماعی، همبستگی، رفاه و فراروی از وضعیت ناموزون موجود گام بردارد. همچنین بدون مرزبندی روشن سوسیال دمکراسی با سیاستهای اقتصادی نئولیبرالیستی نمیتوان امیدی به بهتر شدن وضعیت احزاب سوسیال دمکرات اروپا داشت.
بهزاد كریمیاستقلال هستی سوز! استقلال بمثابه یک هدف برای سازندگی ملی ایران، هرگاه نتواند که اتوریته معنوی برای کشور ما در منطقه فراهم بیاورد، هر آینه اگر برای ما ثروت و رفاه نسازد و برابر ارزشی پشتوانه پولی ملی ما با ارز های نافذ جهانی را پاس ندارد، و چنانکه قادر نباشد به تقویت و استحکام کشور منجر شود یا که باعث بالارفتن اعتبار شاخص های اقتصادی ایران گردد تا داشته های فراوان آن صرف سازندگی امروز و آینده کشور شود، بی هیچ اما و اگری باید گفته شود که حاوی چیز هستی بخش و زندگی سازی نیست و نخواهد هم شد!
عفت ماهبازدر سی امین سال فاجعه شصت و هفت هیئت مرگ مارا برای خواندن نماز به شکنجه روزانه پنج بار در وعده های نماز محکوم کردند در حالیکه مسلمانان شیعه نمازشان را صبح و ظهر و شب یعنی سه گانه می خوانند آنها برای انکه آن شکنجه اثراتش درد و رنج روحی و روانی بیشتری را برای زندانیان فراهم کند چون مسلمانان سنی روش پنجگانه نماز را انتخاب کردند و روزی پنج بارما را شکنجه کردند و ان شکنجه را با صدای و اذان و ندبه های اهنگران و صدا های دیگر همراه کردند و عین همان صداها را در هر وعده تکرار می نمودند و طبق روش پاولوف زندانی را با ان صداها شرطی می نمودند و اینگونه در فواصلی که فرد شکنجه نمی شد با ایجاد صدا های مشابه همان کنش و واکنش شکنجه را داشت وشاید از این روست است که شکنجه شدگان نماز هنوز بعد ازگذشت سال ها از ان به سختی رنج می برند.
طاهره بارئیآقای ترامپ رودروایستی نکنید خانۀ خودتان است قدر مسلم حالا دیگر آقای ترامپ نه تنها آمریکا را ملک متعلق به خودش، سازمان ملل را هم خانۀ پدری خودش تلقی میکند و وقتی واژه هائی چون عشق و کهکشان بشریت و الهام وازین قبیل مقولات را بر زبان میراند، حداقل مرا یاد کودکان نادانی می اندازد که والدینشان از بیم داد و فریاد و بدقلقی این کودک، در برابر حرفهائی که به قواره او نمیخورد، با لبخندی سکوت میکنند.
رضا اکرمیضديت (و نه مخالف بودن) با كمونيسم، هميشه ره به فاشيسم برده! ايران بعد از سالهاحكومت موروثى و ديكتاتورى مذهبى، تشنه آزادى براى همه طبقات، اقشار، اقوام، احزاب، مطبوعات و انجمنها و تشكلات صنفى و فرهنگى مى باشد و نيروئى مى تواند حرف از بديل بزند كه هيچ حصر و استثنائى براى فعاليت اجتماعى ، سياسى و فرهنگى مردم قائل نباشد. همه در برابر قانون برابر اند و به قانونى كه خود در تدوين آن بدون هيچ تبعيضى مشاركت مى كنند پايبند مى باشند.جريانى كه از امروز براى ديگران خط و نشان مى كشد و نمره « زيانبارى و ويرانگرى » مى دهد اگر بر فرض محال به قدرت دست يابد هيچ مسيرى جز آنچه تاريخ صدساله ما طى كرده است نخواهد پيمود و تنها و تنها حلقه اى خواهد بود در چرخه استبداد و ديكتاتورى، اين بار به نام گروه و دسته اى ديگر .
ابوالفضل محققیتروریسم محکوم است در هر شکلش ! این رژیم امکان یک مبارزه معقول سیاسی و متکی بر خرد و اعتراض مدنی ! ره جوئی عاقلانه برای برون رفت از این مهلکه و ایجاد یک تغیر بدون خشونت وخون ریزی را از مردم سلب می کند.این حکومت مستبد آقای خامنه ای وسپاهیان بر قدرت نشسته و جنگ طلب چنگ انداخته بر حیات اقتصادی ، سیاسی و اجتماعی مملکت است که کشور را به ورطه سقوط می کشاند !
کورش زعيمتیراندازی به رژه نیروهای نظامی در اهواز و خلاء امنیتی حمله بزدلانه تروریستی در سالگرد حمله صدام حسین به ایران، کسی که هم کشور خود را به نابودی کشاند و هم صدها هزار فرزندان این سرزمین را شهید و معلول کرد، حادثه دردناکی بود که به کشته شدن ۲۹ تن و زخمی شدن ۶۰ تن از شهروندان و کودکان این سرزمین و فرزندان سرباز ما انجامید. شلیک کور در یک رژه آیینی که سربازان اسلحه خالی و نمایشی حمل می کنند توسط مزدوران خائن به کشور که، هرچند گروهک تروریستی الاهواز تابع عربستان و امارات برعهده گرفت، ولی نشانه بی لیاقتی جمهوری اسلامی در تامین امنیت ملت ایران هم بود.
بهروز ستوده حسن روحانی درسازمان ملل چه دروغ هائی خواهد گفت وچه راست هائی را کتمان خواهد کرد؟ حسن روحانی با اشاره به حمله تروریستی اهواز، به دروغ جمهوری اسلامی را قربانی اقدامات تروریسم گروههای تروریستی معرفی خواهد کرد اما براین واقعیت که حکومت ولایت فقیه، بینان خودرا برترور واعدام دهها هزاردگراندیش ایرانی ومخالفان سیاسی وعقیدتی خود استوارکرده است وهم اکنون نیزتمام گروههای تروریستی خاورمیانه وشمال افریقا حتی درمواردی طالبان افغانستان والقاعده تروریست را مورد حمایت مالی وتسلیحاتی و آموزشی قرارمیدهدکتمان خواهد کرد.
عیسی پهلوانچرا نام رضا شاه از پستوی تاریخ سر برون کرد نگاهی به شعار رضاشاه روحت شاد تاکنون درباره ی این شعار تحلیل های گونه گونی مطرح شده واین نشانگر آنست که سردادن این شعار از سوی بخشی از تظاهر کنندگان، دور ازانتظار اهل سیاست وتحلیل گران مسائل ایران بوده است. شاید شعار رضاشاه روحت شاد در کنار مرگ بر خامنه ای و مرگ بر دیکتاتور و آقا خدایی می کند ، ملت گدایی می کند از جمله مهمترین شعارهای سیاسی طرح شده از سوی ده هاهزار ایرانی معترض در چند ماه گذشته در ایران بوده است. جالب آنست که در هیچیک از شهرها و تظاهرات اعتراضی شعاری به نام و به سود محمد رضا شاه که از نظر زمانی به جمهوری اسلامی نزدیکتر است و این نظام جانشین بلاواسطه ی اوست به گوش نرسیده است و شعار به سود نظام سلطنتی هم جزدر موردهای بسیار استثنایی بکار نرفته است .
عطا هودشتیانضرورت یک بدیل فرا حزبی نیروی سمبولیک اتحاد ایرانیان مخالف جمهوری اسلامی باید بر آزادی، جامعه مدنی، نظام سکولار دمکراتیک با احترام به همه گرایشات، رابطه بی تنش با جهان، حیثیت و عظمت و شکوه ایران و ایرانی بیشتر پافشاری کند. کمتر فقر و تهیدستی زیربنای انقلابات یا دگرگونی های بزرگ بوده است. خروجی فقر لزوما انقلاب نیست. هرچه بیشتر رژیم مردم را فقیر نماید، آدمیان هراس بیشتری درخود می یابند و در پی نان و روزمرگی بیشتر خواهند بود تا شرکت در اجتماعات و یک دگرگونی سیاسی. انقلاب چهار دهه پیش در ایران نیز تنها بواسطه فقر مردم نبود. اتفاقا حداقل رفاه نسبی طبقه متوسط، امکان مانور اجتماعی و اعتراض به آنها را میدهد، تا آنها فرصت پیدا کنند و به خیابانها بیایند.
دنیز ایشچینظری بر اوضاع سیاسی روز
صحبت کردن از "انتخابات آزاد" در شرایطی که نفش ماهیت کلمه آزادی با هویت ماهوی نظام شریعتی ولایت فقیه کاملا بیگانه میباشد، تکرار مکرر اشتباهات گذشته بیش نیست. نمیشود از یک طرف از "عبور از نظام" و استراتژی تحول صحبت نمود، و از طرف دیگر صجبت از احتمال "انتخابات آزاد" در نظام اسلامی شریعتی بر زبان آورد. این مساله در مورد طرح شعار "رفراندم" در نظام جمهوری اسلامی ایران هم صادق میباشد. لحظه ای به خیابان و جنبش خیابانها و شعارهای طرح شده بیاندازیم. دمی به آمادگی روان عمومی برای عبور از نظام جمهوری اسلامی ایران بیاندازیم. نظری به طنز ها، حرکتهای اعتراضی مشابه دختران خیابان، اعتصابات زندانیان سیاسی واعتصابات و اعتراضات کارگران بیاندازیم.
رضا علویسوگواری و عاشورا ، هیات ها و مداحان روحانیان ، با سنج ها و طبل ها ، زنجیر کوبان و سینه زنان کارناوال محرم را هفت قرن است که به نمایش گذاشته اند ، تا به مدد ایشان صفویان به ستیز با عثمانیان بپردازند وبا شمشیر قزلباشان گردن اهل تسنن را قطع نمایند و قاجاریان با طیب خاطر"ضریب فلاکت" و "نرخ نکبت" را رشد دهند و تاریک اندیشان معاصر سایه شوم مرگ و سیاهی را بگسترانند.
شهاب برهانکارنامه ی ما در بزنگاه تاریخی فقدان پرچم آلترناتیو چپ ضعف بزرگ این جنبش سرنگونی است. جامعه وارد بحران اجتماعی شده است بی آن که بحران نمایندگی که در انقلاب 57 منجر به فاجعه شد، اندکی کاهش پیدا کرده باشد. تجلی هراسناک تداوم بحران نمایندگی در این است که در چنین مقطعی تاریخساز که سرنگونی رژیم و عبور به نظام سیاسی- اجتماعی دیگری در دستور روز است، این توده ی ده ها میلیونی ی کارگران و تهیدستان و هم سرنوشتان آنان را هیچ نیروی سیاسی نمایندگی نمی کند. هیچ پرچمدار مطالبات آزادیخواهانه و برابری طلبانه ی ضد سرمایه داری در میدان نیست؛ هیچ پلاتفرم چپی در این بازار مکاره ی مدعیان آلترناتیو رژیم اسلامی برای توده های سرنگونی خواه شناخته شده نیست.
س. حمیدیاز ایران تا ونزوئلا چندان راهی نیست مردم در کوچه و خیابان از بام تا شام از نرخ دلار و سکه میپرسند. آنانی که چیزکی اندوخته دارند تلاش میورزند تا اندوختهی خود را به سکه و دلار تبدیل نمایند. چون میخواهند از ارزش سرمایههایشان چیزی کاسته نشود. چارهای هم جز این نمیبینند. خلاصه دلار و ارزهای خارجی این روزها حرف اول و آخر را میزنند. اما آنانی که اندوختهای برای خود فراهم ندیدهاند، از تب و تاب بازار دلار جا میمانند. آنان مأیوسانه به گذران روزانه و عادی خود میاندیشند. ولی هرگز در برآوردن آن موفق نمیشوند.
جلال ایجادینقش اصلاح طلبان و نواندیشان دینی در خارج کشور نواندیشان دینی و اصلاح طلبان مسلمان ایرانی دارای ترکیبی گوناگون اند. در نزد این افراد روزنامه نگار و مفسر ریز و درشت و دانشجویان شیفته بسیارند. بخشی از این روزنامه نگاران و مفسران در رسانه هایی مهمی مانند بی بی سی، صدای آمریکا، رادیو فردا، رادیو زمانه، رادیو فرانسه جمع شده اند و دارای رانت رسانه ای هستند و سایت هایی مانند میهن و زیتون نیز کاملن در اختیار آنهاست. در این ماشین های تبلیغاتی شخصیت های ناباور و سکولار و دانشگاهی منقد، جایگاه فرعی دارند و در بحث های سیاسی و نقد دینی، روشنفکران و دانشگاهیان لائیک منقد حذف میشوند.
مهرداد وهابیابداع یا آشفتهفکری اقتصادی؟ در ادبیاتِ اقتصادی، هم تفاوت درآمد و دارایی شناخته شده است و هم تمایز درآمد اسمی از درآمد واقعی. اما بین این دو تمایز هیچگونه همپوشانی وجود ندارد. درآمد را نمیتوان به درآمد اسمی و دارایی را به درآمد واقعی تعبیر کرد. به علاوه، بازتعریف اندیشهی مارکس دربارهی نرخ استثمار بر پایهی ارزش اسمی مزدها و موضوع سلب مالکیت بر مبنای ارزش واقعی مزدها، تنها به معنای کج فهمی مفاهیم اولیهی اقتصاد مارکسی است. در یک کلام، این نه ابداع بلکه آشفتهفکری اقتصادیست.
فريبرز سنجریبه یاد رفیق بیژن هیرمن پور حدود ۴۷ سال میشد که بیژن را می شناختم. اولین بار در مرداد سال ۱۳۵۰ در اتاق شماره ۵ زندان اوین (اوین قدیم) با وی آشنا شدم. در آن زمان او نسبت به اغلب زندانیان سیاسی که یا مثل خود من ۱۸- ۱۹ ساله بودند و یا اوایل دهه بیست خود را می گذراندند، سناً بزرگتر و با تجربه تر بود. در همان برخورد اول معلومات بالا، دید جامعه شناسانه و اطلاعات گسترده تاریخی بیژن در حین نابینا بودن و این که به مارکسیسم - لنینیسم مجهز بود هر فردی به خصوص رفقای متعلق به چریکهای فدائی خلق را مجذوب وی می ساخت.
ابوالفضل محققیدر آن خیا بان سه دکان بود! یک روز اورا دیدم که لباس سفید دراویش را پوشیده بود با چارقی نخی. تبرزینی بر دست وکشکولی بر شانه.جلوی ورودی بازار ایستاده بود.مرا که دید خندید.گفت:" امروز هوای درویشی دارم می خواهم سراسر این بازارها را بگردم؛ مقابل دکان این بازاریهای متعصب بایستم دادبکشم، یا هو بگویم، این شهر خشکیده مرا کشت! می خواهم سر به صحرا بگذارم، راه بیفتم، بروم، بروم، بروم." – " پس، کوزههای به آن زیبائیت چه می شوند؟" –" هیچ، هیچ. می خواهم آزاد باشم! دادبکشم! خراب کنم!بروم گم شوم؛ این یک قلم را که می توانم!"
|