س. حمیدی میدان انقلاب – درب شرقی مترو نمونهی کاملی از اقتصاد سیاه، غیر تولیدی و انگلی جمهوری اسلامی همه روزه مقابل دربهای ورودی مترو به نمایش درمیآید. گفتنی است که جمهوری اسلامی در همین مکان، تعریفهای سوداگرانهی جدیدتری از علم و دانش اقتصاد به دست میدهد. اما چنین تعریفی از اقتصاد را هرگز نمیتوان در مجموع اقتصادهای کلاسیک و آکادمیک جهان سراغ گرفت. پیداست که از آغاز تا پایان فاجعهبار این نوع از اقتصاد را باید به نام مدیران اجرایی رهبر نظام به ثبت رسانید. اما با براندازی جمهوری اسلامی میتوان به کاستیها و آسیبهای اجتماعی چنین اقتصادی از فساد و تباهی فایق آمد.
س. حمیدیمفتخوریهای اربعین در ردیفهای بودجهی سالانهی مجلس شورای اسلامی هرگز نام و نشانی از هزینههای اربعین به میان نمیآید. اما ردیفهایی هستند که از آنها به عنوان "امور فرهنگی" نام میبرند. در واقع بودجهی امور فرهنگی را میتوان نام مستعاری برای هزینههای اربعین و امثال آن به حساب آورد. در صورت لزوم حتا ردیفهای بودجهی سالانه را جا به جا میکنند تا ارقامی میلیاردی از آن را به ریخت و پاشهای درون حکومت بکشانند. چنین رویهای را شورای شهر تهران هم در بودجهنویسی سالانهاش به کار میگیرد. چون نه نمایندگان مجلس و نه نمایندگان شورای شهر هرگز با خواست و ارادهی شهروندان تهرانی همسویی نشان نمیدهند. آنان ضمن تعارضی آشکار با شهروندان جامعه سر در آخور خرگاه حکومت دارند و از ساز و کار آن در راستای مخالفت با اعتراض مردم عادی سود میجویند.
س. حمیدیکلاغهای چاق و چلهی علیرضا زاکانی افرادی چون علیرضا زاکانی شهردار تهران نیز در همان مکتب فکری رهبر جمهوری اسلامی تربیت شدهاند. آنان جلوههای امروزی شهری را در تهران جایی به حساب نمیآورند تا همچنان به دنبال جرگههایی از کلاغهای آلوده و گربههای ولگرد شهری راه بیفتند. زاکانی میتواند چنین نمونههای فلاکتباری از چیدمان شهری را به نام خود به ثبت برساند. چون پیش از این هرگز نمونههایی از آن در تهران رواج نداشته است. پیداست که گند و کثافت محیطی شهر تهران بود که شرایط لازم را برای زاد و ولد کلاغها آماده کرد. اما چنین گند و کثافتی تا زمانی که امثال زاکانی بر کرسیهای مدیریتی شهر تهران نشستهاند، دوام خواهد آورد.
|