logo





مفت‌خوری‌های اربعین

چهار شنبه ۲۴ مرداد ۱۴۰۳ - ۱۴ اوت ۲۰۲۴

س. حمیدی



مجمع عمومی تلفن "همراه اول" در تاریخ سی‌ام تیر ماه سال جاری برگزار شد. در این مجمع مدیرعامل شرکت برای خوشآیند حکومت ارقامی را یادآور می‌شد که مبالغ آن را در راه برگزاری مراسم اربعین و عاشورا هزینه کرده‌بود. اما سهامداران جزء شرکت نارضایتی خود را از این بابت اعلام می‌کردند. چون هیأت مدیره سود ایشان را در هر جایی که خودشان می‌خواستند هزینه می‌نمودند. پیداست که هیأت مدیره‌ی همراه اول در رفتار اداری خود از عملکرد مدیران بالادستی دولت الگو می‌گرفت. چون دولت نیز منابع درآمدی خود را بدون رضایت و خواست مردم در هرجایی که بپسندد، هزینه می‌کند. تازه، چنین عملکرد ناصوابی مشروعیتی از حاکمیت نیز برای ایشان فراهم می‌بیند. چنان‌که مدیر عامل همراه اول هم سهامداران معترض شرکت را به تقابل با نظام جمهوری اسلامی و دین دولتی آن متهم می‌کرد. اما زیر پا نهادن اصول حاکمیتی شرکت‌ها و قانون تجارت را در جایی از رفتار خلاف قانونی‌اش به حساب نمی‌آورد.

ماجرای اعتراض سهامداران جزء شرکت همراه اول تنها به همینجا پایان نمی‌گرفت. چون بسیاری از سهامداران هم به مدیر عامل آن اعتراض می‌کردند که چرا در برگزاری مجمع از قاری حرفه‌ای قرآن استفاده کرده‌است؟ چون این گروه از قاریان برای خواندن چند آیه در هر مجلسی دست کم ده میلیون تومان مزد می‌گیرند. اعتراض‌هایی از این نوع حتا دعوت او از مجری تلویزیونی را هم در بر می‌گرفت. چون پای مجری دولتی نظام را به مجمعی رسمی می‌کشاندند که چندان هم به حضورش نیازی نبود.

آن‌چه در مجمع شرکت همراه اول پیش آمد، در مجمع شرکت مخابرات ایران هم ادامه یافت. آن‌جا نیز گروه‌هایی از سهامداران جزء نسبت به ریخت و پاش خودمانی هیأت مدیره در برگزاری مراسم عاشورا و اربعین اعتراض داشتند. جدای از این، گروه‌هایی از بازنشستگان پیشین هر دو شرکت هم در هر دو مجمع حضور یافتند تا مطالبات صنفی خود را به اطلاع همین دو گروه از هیأت مدیره برسانند. بازنشستگان حاضر در مجمع می‌گفتند، هیأت مدیره‌ای که حاضر نیست دست بازنشستگان خودش را بگیرد، چه‌گونه مبالغ کلانی از درآمدهای جاری آن را در راه اهداف تبلیغی دولت هزینه می‌کند. چنان‌که بازنشستگان شرکت مخابرات و تلفن سیار هشت سال است که تمامی دوشنبه‌های خود را در کف خیابان‌ها به سر می‌آورند، اما این فریادها هرگز در جایی از حکومت شنیده نمی‌شود.

همین نمونه از مدیریت نادرست شرکتی در هیأت مدیرهی بسیاری از بانک‌ها، پتروشیمی‌ها، پالایشگاه‌ها، فلزات و معادن نیز دوام آورده‌است. چون مدیران دولتی آن‌ها که به این بنگاه‌های تولیدی و مالی تحمیل شده‌اند، منابع درآمدی شرکت را در جاهایی هزینه می‌کنند که با خواست سهامداران جزء آن هم‌سویی نشان نمی‌دهد. به عبارتی روشن، دولت همه ساله دو میلیون نفر را با پول‌های مالیات و عوارض مردم به زیارت کربلا می‌فرستد و از پول مردم به همه‌ی این زائران دولتی غذای و نوشیدنی رایگان می‌خوراند.

ناگفته نماند که موضوع مسئولیت اجتماعی (CSR) شرایطی را پیش می‌آورد تا در صدی از درآمدهای سالانه‌ی شرکتها به کارهای عام‌المنفعه تخصیص یابد. اما در ایران جمهوری اسلامی چنان باب کردهاند که با همین پول برای امامان جمعه دفتر کار یا خانه بسازند. چنان‌که شرکت‌های بزرگ صنعتی و تولیدی یا مالی در راه پوشش مراسم اربعین و عاشورا نیز از همین پول سود می‌برند. اما شرکت‌ها در مجمع عمومی خود به حتم باید چنین رویکردی را به تصویب مجمع عمومی آن برسانند. در بسیاری مواقع هم‌چنین اقلامی از هزینه‌کرد ناصواب را تحت عنوان مبهم و گنگ "کارهای فرهنگی" به تصویب می‌رسانند. نوعی کلاهبرداری حرفهای که عملیاتی کردن ناصواب و خلاف واقع آن، تنها از مدیران دولتی برمی‌آید.

مدیران دولتی در هنجارهایی از این دست حریم عمومی شهروندان جامعه را به فضایی خودمانی برای ریخت و پاش‌های متداول بدل می‌کنند. حتا در برآوردن چنین رفتار ناصوابی، اعتراض‌های همگانی مردم را در جایی به حساب نمی‌آورند. اعتراض‌هایی که صدها نمونه از آن را در شبکه‌های اجتماعی نیز می‌توان شنید و به تماشا نشست. اما مدیران جمهوری اسلامی، خود را پاسخگوی این معترضان نمی‌بینند. چون فقط رضایت بالادستی‌های نظام برای ایشان کفایت می‌کند. دست تو جیب مردم کردن را هم همین بالادستی‌های نظام، به مدیرانشان یاد داده‌اند.

شهرداری تهران هم در این عرصه از مدیریت‌های نامردمی، چیزی کم نمی‌گذارد. چنان‌که در هزاران نقطه از سطح شهر داربست می‌زند تا عزاداران محرم و صفر در آنها گرد بیایند. کشاندن عزاداران از هیأت و مسجد به خیابان و فضای عمومی شهر، سیاستی از شهرداری تهران است که بدون کم و کاست اجرای آسیب‌زا و زیانبار آن را به پیش می‌برد. مدیران اجق وجق شهرداری تهران قصد دارند تا با همین حقه رضایت و خواست رهبر و بالادستی‌های حکومت را برآورده نمایند. آنان پول عوارض مردم را می‌گیرند تا در هر جایی که خودشان بخواهند آن را هزینه نمایند. پس زدن و کنار گذاشتن مردم از مشارکت در مدیریت شهر هم در اجرای چنین سیاستی از ریخت و پاش تسهیل‌گری به عمل می‌آورد. حتا نذری دادن و پخت و پز خود را نیز به فضای عمومی شهر میکشانند. مگر با پول شهرداری می‌توان نذری داد؟ سپس گند و کثافت غذاهای دور ریخته شده و ظرف‌های یک بار مصرف خود را هم در کف خیابان‌ها باقی می‌گذارند. به عبارتی گویا، فضای عمومی و همگانی شهر به فضایی خودمانی برای مدیران متظاهر شهرداری درمی‌آید. آن‌چه که در این راه برای مردم و شهروندان تهرانی باقی می‌ماند همان صداهای بیمارگونه و ناهنجار عزاداری‌ها است که حتا در طول شب از بلندگوها پخش می‌شود. در عین حال تعفن به جا مانده از غذاهای دورریختنی هم به آسیب صداهای ناهنجاری از این دست یاری می‌رساند.

در ردیف‌های بودجه‌ی سالانه‌ی مجلس شورای اسلامی هرگز نام و نشانی از هزینه‌های اربعین به میان نمی‌آید. اما ردیف‌هایی هستند که از آنها به عنوان "امور فرهنگی" نام می‌برند. در واقع بودجه‌ی امور فرهنگی را می‌توان نام مستعاری برای هزینه‌های اربعین و امثال آن به حساب آورد. در صورت لزوم حتا ردیف‌های بودجه‌ی سالانه را جا به جا می‌کنند تا ارقامی میلیاردی از آن را به ریخت و پاش‌های درون حکومت بکشانند. چنین رویه‌ای را شورای شهر تهران هم در بودجه‌نویسی سالانه‌اش به کار می‌گیرد. چون نه نمایندگان مجلس و نه نمایندگان شورای شهر هرگز با خواست و اراده‌ی شهروندان تهرانی همسویی نشان نم‌یدهند. آنان ضمن تعارضی آشکار با شهروندان جامعه سر در آخور خرگاه حکومت دارند و از ساز و کار آن در راستای مخالفت با اعتراض مردم عادی سود می‌جویند. چون در برگزاری مراسم‌هایی از نوع اربعین است که تمامی مدیران بالایی یا میانی و پایینی نظام باید وفاداری خود را با خواست حکومت به نمایش بگذارند. در واقع حکومت مثل همیشه دانسته و آگاهانه راه تقابل و رویارویی با مردم را برمی‌گزیند.

در ایران جمهوری اسلامی تمامی فضاهای عمومی مردم را به حریمی خصوصی برای دولت و رهبر آن مبدل نموده‌اند. در دستگاه‌های دولتی انواع و اقسام فساد و دروغ را باب کرده‌اند و حتا برای عملیاتی کردن آن‌ها قانون نیز می‌نویسند. اما تمامی هنجارهایی از این دست در مجموعه‌ی عریض و طویل دولتی صورت می‌پذیرد که رییس جمهور آن همانند همه‌ی رییسان جمهور پیشین نظام مدعی است که دروغ نمی‌گوید. مگر می‌توان دروغ و فساد دولتی را نمایندگی را کرد و دروغ نگفت. نظام برآمده از دروغ به راحتی می‌تواند به رییس جمهوری از دروغ ببالد. اما موضوع هزینه‌های نامردمی دستگاه‌های دولتی در برگزاری مراسم اربعین، آزمونی روشن قرار می‌گیرد تا بتوان رییس جمهور برآمده از اندرونی حکومت را نیز محک زد. رئیس جمهوری که دستگاه دروغ‌پردازی حکومت، او را ضمن انتخاباتی خودمانی بر توده‌های مردم تحمیل نموده‌است.



نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد