همنشین بهار انسان موجودی خاطره گرا است به یاد تقی روحانی، گوینده پیشکسوت رادیو ایران شهریور سال ۵۸ روزنامه ها نوشتند تقی روحانی به جرم تبلیغ به نفع رژیم گذشته با استفاده از دستگاه رادیو و تلویزیون از طریق ادای کلمات فریبنده و مزورانه برای ایجاد مانع و سد در مسیر انقلاب به ۵ سال حبس محکوم شده که باید ۲ سال اول محکومیت خود را در زندان ایرانشهر و سه سال باقیمانده را در زندانهای تهران بگذراند. همچنین متهم به علت شرب خمر از طرف حاکم شرع به حد شرعی در این مورد، یعنی ۸۰ ضربه شلاق محکوم شده است.
س. حمیدیبزرگداشت حسین دهلوی در خانهی هنرمندان در این مراسم محمد سریر، رییس هیأت مدیرهی خانهی موسیقی ضمن خوشآمدگویی به جمع حاضران ظرایف کار هنری حسین دهلوی را یک به یک بر شمرد و یاد آور شد که او در عرصهی تلاشهای هنری خویش موسیقی ایرانی رادر قالبها و اشکال موسیقی علمی به جهان شناساند. همچنین "سریر" دورهی ریاست استاد را در هنرستان موسیقی طلاییترین دورههای آن دانست. توضیح اینکه استاد حسین دهلوی قریبِ یک دهه از سال ۴۱ تا ۵۰ مدیریت هنرستان موسیقی را به عهده داشته است که هم اکنون شاگردان او ازنامآورترین چهرههای موسیقی کشور به شمار میآیند.
همنشین بهارمسعود رجوی، «معّلم»ی که «مُبلّغ» شد. در پیام مسعود رجوی، بفهمی نفهمی اشاره شده که «افعی، ممکن است کبوتر بزاید» و رژیم مسیر استحاله را میرود و خوردن یا خوراندن جام زهر برایش جام زهرآتش بس را تداعی میکند. بعد این جام زهرخوردن را به حساب خط و خطوط خودش گذاشته و خلاصه حرفش این است که خامنه ای از ترس قیام مردم مجبور به پذیرش حسن روحانی شده است. قیام مردم هم با پیام موسسان چهارم (و خلاصه به کف با کفایت ما) مربوط میشود...
همنشین بهارجلیل شهناز
شهنواز تار ایران به میهمانی خاک رفت. جلیل شهناز را نخستین بار در جشن هنر شیراز دیدم و مجذوب تار و وقارش شدم. آنزمان نیز مثل حالا سررشته ای در موسیقی نداشتم امّا وقتی تار میزد بیاختیار با او همدم و همنشین میشدم.
میگفتند با نواختن ویولون، سنتور و تمبک نیز آشنایی دارد و میتواند با ساز خود علاوه بر نواختن، آواز هم بخواند. بگذریم که به قول محمد رضا شجریان ساز آن نوازنده بی بدیل، خودش آوازی بی همتا بود. و او برخلاف دیگر نوازندهها که ۸۰ درصد سازی میزنند و فقط ۲۰ درصد آوازی، به بیان واقعی در نوازندگی تار رسیده بود.
همنشین بهاروحدتِ ظرف و مظروف، بی تضاد نیست. اینگونه نوشتهها برای کسانی است که با نوکران استعمار و ارتجاع زاویه و فاصله دارند و اگر همه جوشکاران دنیا هم جمع شوند نمیتوانند آنان را با عمله ستم و قاتلین زندانیان سیاسی جوش دهند. برای چاپلوسان بیدرد پر مدّعا نیست که همیشه آماده دولّا و راست شدن اند و آب در آفتابه ازمابهتران میریزند.
برای انسانهای دردمندی است که آزاداندیشی را جوهر اخلاق میدانند و با تمام وجود معتقدند «آزادی انسانی را باید تا آنجا حرمت نهیم که مخالف را و حتی دشمن فکری خویش را به خاطر تقدّس آزادی، تحمل کنیم.»
مینا انتظاریچند پرده از یک زندگی! در فردای پیروزی انقلاب ۵۷ و در فضای نسبتاً دموکراتیک متعاقب آن، علاوه بر همهی تحولات و تغییرات اساسی و چشمگیری که از سر تا به پای جامعه را فراگرفته بود، حضور فعال خیل عظیم دختران جوان و نوجوان در جوششهای اجتماعی و سیاسی کشور و در تظاهرات خیابانی خیره کننده بود. نسلی بپاخاسته و تازه هویت یافته، تشنهی آزادی و سرشار از انرژی که به طور طبیعی بایستی در تداوم انقلاب و استمرار دستاوردهای دموکراتیک آن، هرچه شکوفاتر و رویانتر و سرسبزتر میشد.
همنشین بهارکارمینا بورانا Carmina Burana
اسماعیل وفا یغمایی و سرود ای آزادی اطلاع دقیق دارم که اسماعیل با الهام از کلام دکتر علی شریعتی که گفته بود: «آی آزادی چه رنجها برایت کشیدم و چه رنجها خواهم کشید. چه شکنجه ها دیدم و چه شکنجه ها خواهم دید، اما خودم را به استبداد نخواهم فروخت...»، ای آزادی را سرود.
حالا اگر کسی این حقیقت را حاشا کند خود اسماعیل شاهد است و میداند همین طور است که گفتم.
محمد اعظمیبه یاد مادر معینی مادر معینی پس از اعدامهای دسته جمعی سال ۱۳۶۷ و پس از شنیدن خبر مرگ همایون کمرش شکست و لبخندش برای همیشه رخت بربست. اما برای دادخواهی و برای اینکه گرد فراموشی بر خاطره ها ننشیند، یکدم آرام نگرفت. در باره این دوره زندگی مادر معینی و نقش او در دادخواهی و شکل گیری حرکت مادران خاوران، افراد و جریانات سیاسی اطلاعات جالبی منتشر نموده اند. من برای معرفی او از میان مجموعه ای که در این باره منتشر شده است بخش هائی از دو نوشته را، که یکی توسط "همکاران بیداران" و دیگری توسط "سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران" منتشر شده است، انتخاب کرده ام تا فعالیت مادر را در رابطه با خاوران بازگویم:
|