لیلیا دی. مونزو زن و انقلاب: مارکس و دیالکتیک ترجمهی روژان مظفری در این مقاله استدلال میشود که مارکسیسم ذاتاً ضد تبعیض جنسی، ضد نژادپرستی و علیه همهی اشکال بهرهکشی و ستم است. مارکسیسم بهمثابه فلسفهی انقلاب فقط حول محور تجدیدساختار اقتصادی نیست، بلکه در مورد تکوین بشریتی جدید مبتنی بر شیوهی تولید بیطبقه بحث میکند. از نظر دیالکتیکی، این تغییرات باید همزمان از تغییر مناسبات تولید، تغییر در شرایط مادی خانوادهها و توسعهی ارزشها و ایدئولوژیهای مرتبط با آزادی و برابری حاصل شوند. آزادی زنان و ضدیت با نژادپرستی در این انقلاب نقش اساسی دارد. زنان طبقهی کارگر و زنان رنگینپوست بهواسطهی بهرهکشی بیشازحد و ستمی که در سرتاسر جهان با آن روبرو هستند، بهویژه بیش از سایرین برانگیخته و تهییج میشوند. صداها، انرژی و تعهد آنها برای مبارزهی طبقاتی لازم است و مبارزهی طبقاتی برای جنبشهای آزادیبخش زنان ضروری است.
|