logo





گفت و شنود پیرامون جنبش در ۲۵ بهمن و پیامدهای آن (۱)

پاسخ به پرسش های نادر عصاره - ویژه عصرنو

سه شنبه ۲۶ بهمن ۱۳۸۹ - ۱۵ فوريه ۲۰۱۱

بهزاد كریمی

behzad-karimi.jpg
خواست "رای من کو" و حتی دعوت به تمرکز بر دولت کودتا و احمدی نژاد، دعوتی متعلق به پریروز و دیروز تلقی می شود و رویکردهایی از این دست، رو به میرایی دارند. خواست تغییر رفتار خامنه ای و برکناری احمدی نژاد، بیش از پیش جنبه طنز به خود می گیرد. خیابان، چیز دیگری می خواهد. مرکزی ترین شعارهای دیروز عبارت بودند از: "مرگ بر دیکتاتور"، "خامنه ای حیا کن، رهبری را رها کن!" و "مبارک، بن علی، نوبت سید علی"!؛
۱. حرکت ۲۵ بهمن و اقدام به دعوت برای راهپیمائی را چگونه ارزیابی می کنید؟ آیا این اقدام را تحول چدیدی در جنبش اعتراضی و دمکراسی خواهی اخیر می دانید؟ اگر آری چرا؟

۲۵ بهمن پیش از هر چیز فرصتی بود در پرتو شرایط ناشی از خیزش ها در منطقه، که بالا و بدنه جنبش سبز ایران آنرا بدرستی تشخیص دادند و از آن برای اعلام بود و وجود خود و عزم و توان خویش جهت تداوم حرکت، بخوبی بهره گرفتند. حاصل کار، مثبت بود از این نظر که: هم حکومت افشاء شد که می گفت کار "فتنه" تمام شده است؛ هم آن روانشناسی مخربی که مرعوب قهر سازمانیافته در بخشی از اپوزیسیون بود عقب نشست؛ و هم مهم تر از همه، بروز توانمندی زیر خاکستر جنبشی که سرکوب شده اما شکست نخورده است، تصویری شد پیشاروی خود آن.این برآمد، اهمیت عامل خیابان را دیگر بار خاطر نشان کرد و در عین حال، باز اذهان را در این راستا صیقل داد که آنرا می باید با امکانات دیگر گره زد.
جدید بودن تحول در اینست که جنبش دمکراسی خواهی نسبت به یک سال پیش، عمق بیشتری یافته و خصلت و مضمون روشنتری در رابطه با تعیین تکلیف با استبداد حاکم و نماینده و سمبل آن پیدا کرده است.بدنه عمدتاً سکولار این جنبش در هر امکان که برای ابراز وجود می یابد، با پیش کشیدن شعارهای ابتکاری نشان می دهد که شناخت قابل تاکیدی از خصوصیت استبداد حاکم - که استبدادی فقهی و پادگانی است - دارد! به شعارهایی که روز دوشنبه داده شد، بگوش دهید تا در آیینه آنها، پیام های نیروی شعار دهنده را بنگرید! و نیز در تحولات معطوف به گفتمان بخش غیر سکولار این جنبش درنگ کنید که چگونه هرچه بیشتر در جهت لزوم گذر از قانون اساسی کنونی و تغییر تحول در آن و اکنون حتی کنکاش در راهکار برای چنین تغییر و تحولی پیش می روند!( به عنوان نمونه آخرین بیانیه نمایندگان ادوار مجلس).
۲۵ بهمن، اثبات روشنتر این تز سیاسی محوری است که جامعه ایران در حال قیام علیه ولایت فقیه و برای دمکراسی است!قیامی البته زمانبر و نه الزاماً یک یا چند روزه!

۲. نظر شما در مورد شعارهای راهپیمایان مشخصا در مورد شعار «خامنه ای باید برود» چیست؟ این شعار متناسب با سطح رشد جنبش هست؟

اشاره کردم که شعور جنبش تا ارتفاع تمرکز بر سمبل اصلی نظام بالا رفته است و اکنون دیگر شخص خامنه ای، خود ولی فقیه و اصل ولایت فقیه در معرض تعرض قرار دارد. خواست "رای من کو" و حتی دعوت به تمرکز بر دولت کودتا و احمدی نژاد، دعوتی متعلق به پریروز و دیروز تلقی می شود و رویکردهایی از این دست، رو به میرایی دارند. خواست تغییر رفتار خامنه ای و برکناری احمدی نژاد، بیش از پیش جنبه طنز به خود می گیرد. خیابان، چیز دیگری می خواهد. مرکزی ترین شعارهای دیروز عبارت بودند از: "مرگ بر دیکتاتور"، "خامنه ای حیا کن، رهبری را رها کن!" و "مبارک، بن علی، نوبت سید علی"!؛ و تکمیل کننده همه این ها، شعاری که مظهر بلوغ سیاسی و آگاهی متعالی نیروی شجاع اعتراض است:" نه غزه! نه لبنان! مصر و تونس و ایران!". می بینید حد پختگی سیاسی در عین ماندن بر صلابت خواست مرکزی را؟ و مقایسه کنید این را، با آن کاریکاتور بازی تسلیم طلبانه که بدیل "نه غزه ، نه لبنان ، جانم فدای ایران را!" در " هم غزه،هم لبنان، جانم فدای ایران!" می جوید!
لحظه کنونی، لحظه ای است برای صریح سخن گفتن تا که عمل قاطع بار آورد! ما دیگر در زمان تحلیل وضعیت با اما و اگر های بسیار بسر نمی بریم. حال وقت آنست که در باره شعار محوری و سمت دهنده جنبش روشن می باید حرف زد. من می گویم که جنبش شهروندی دمکراسی خواهانه ما، درست انتخاب کرده است و درست هم عمل می کند. "خامنه ای باید برود"، به هویت این جنبش بدل شده و حالت شناسنامه ای به آن داده است؛ جامعه ما نیاز دارد که به آن عادت کند، و عادت نه در مفهوم رخوت که به معنی جرئت! روش ها و تاکتیک ها البته موضوع دیگری اند، اما صحبت بر سر روح راهبردی است که همین ولی فقیه تشریف ببرد و ولایت فقیه از میان برخیزد می باشد. آنرا می باید حفظ و تقویت کرد.

۳. موضع شما در مورد رهبری جنبش کنونی چیست؟ این رهبری چگونه تحولی را دنبال می کند ، یا باید بکند؟

این، اصلی ترین دغدغه این جنبش است! من سمتگیری تاکتیکی آقایان موسوی و کروبی را تا همین جا درست می دانم اگرچه در جاهایی نیازمند موضع گیری های صریح و نیرو ساز چه در داخل و چه در خارج! ایستادگی تا به حال آنان در برابر قلدری های خامنه ای ولی فقیه، همانگونه که از همان روز بیست و پنج خرداد ماه ۱۳۸۸ تا به امروز گفته ام جای تقدیر دارد. و نیز روش افشاگرایانه شان در این عرصه که پیش و بیش از هرکس این خود ولی فقیه بوده که قانون اساسی را بکلی تنازل داده و در جهت تمامیت حکومت فقیه و تعطیل موادی از این قانون به سود ملت، موثر افتاده است. اما سیر آفاق این دو شخصیت همچنان در "گذشته طلایی" جمهوری اسلامی، ناهم خوان و بکلی مغایر با آن افق و چشم اندازی است که نیروی اجتماعی این جنبش برای خود می گشاید و می بیند.این، یک تناقض جدی است و اگر تحولی در دیدگاه آن چهره ها رخ ندهد، تفاوت نگاه ها به تفاوت رویکردها تکامل خواهد یافت. از سوی دیگر اما ، ما هنوز شاهد شکل گیری یک ثقل دارای اتوریته نسبی میان جریانات دمکرات و سکولار و درعین حال نافذ بر افکار و اعمال نیروی حرکتی جنبش نیستیم و این، البته بسیار هشدار دهنده است. من باکم این نیست که جنبش در فقدان رهبری از نوع کلاسیک نتواند مرحله سلبی مبارزه را پیش ببرد؛از این، نگران نیستم. برعکس، فکر می کنم که خصوصیت طغیان روشمند جنبش اعتراضی - که ناشی از تحولات ساختاری در این سه دهه گذشته در جامعه است- از یکسو و امکانات فوق العاده ارتباط گیری های افقی از طریق شبکه های اجتماعی و دنیای مجازی از دیگر سو، بالقوه نیروی تعیین تکلیف با قدرت استبدادی حاکم را فراهم کرده و هر آن بر اثر انفجاری می تواند به نیروی بالفعل بدل شود. تشویش، متوجه مرحله اثباتی روند تحولات است. من دارم به آن مقطع بسیار حساس تعیین و برآمد کدام ساختار بجای وضع موجود می اندیشم! برای همین هم،همه دغدغه ام اینست: می باید کاری کرد درخور این لحظه تاریخی.

۴. تحرکات اپوزیسیون حول ۲۵ بهمن در خارج را چگونه ارزیابی می کنید؟

در مجموع خوب و مسئولانه،اما همچنان واکنشی و حمایتی! و کارهایی بجای خود لازم و موثر و دستکم به از هیچ. اما جای پروژه های سیاسی از نوع کنشی، هنوز هم خالی است! نه اینکه این تصور پیش بیاید که گویا خارج می تواند از بیرون رهبری کند جنبش خیابان در ایران را، من با چنین نگاهی اصولاً میانه چندانی ندارم. نکته، رسیدن به چنان پروژه هایی است که با عمل به آنها و پیاده کردن اجزاء شان بتوان اپوزیسیون سیاست ورز در بیرون و درون کشور را با یکدیگر گره زد و به تمرکز همه قوا در کانون اقدام دست یافت. و در همین جهت، نیز سازماندهی ارتباطاتی با نهادهای سیاسی در سطح بین المللی که از طریق آنها بتوان به چالش با سیاست ها و رفتار جمهوری اسلامی برخاست. راست آنست که ما از انجام وظایف خود، فاصله زیادی داریم.

۵. مواجهه رژیم با تحرکات مربوط به ۲۵ بهمن را چگونه می بینید؟ از شعارهای تند در درون دستگاه حاکم علیه رهبران جنبش سبز چه می توان فهمید؟

قبل از همه اینرا می توان فهمید که چون می ترسند، می ترسانند! ریختن اینهمه نیروی سرکوب به خیابان ها نشان دهنده ترس حکومت است از نیروی وسیع اعتراض در جامعه علیه حکومت که هیچ از آن کم نشده اگر بر آن افزوده نشده باشد.
اما در یک نگاه تحلیلی باید گفت که طی بیست ماه گذشته، ساختار قدرت حاکم محل چالش دایمی بوده است بین دو گرایش و دو طرز برخورد با چهره های شاخص جنبش سبز: یک گرایش می گفته که هر چه زودتر سر را بزنیم بهمان اندازه زودتر می توان "فتنه" را جمع کرد، و گرایش دیگر برآن بوده که راه برچیدن "فتنه"، همانا از "منزوی" کردن "سر" آن می گذرد و به شیوه تحلیل بردن اعتماد بدنه خواهان تعرض نسبت به سری که محتاط است. در محاسبات هر دو آنها، نیروی اعتراضی که واقعیت نهادینه شده وضعیت کنونی کشور است جای چندانی ندارد! برای آنها ، مردم یا "خس و خاشاک" اند و "گاو و گوساله" و یا "میکرب"! بیت و کله ولی فقیه، محل تلاقی این دو گرایش بوده است.تا به امروز، خامنه ای می خواسته تسویه حساب با سران سبز را در زمانی و به گونه ای انجام دهد که موقعیت خود او در بلوک حاکم تقویت شود. او همواره در کار رصد لحظه مناسب برای این تصمیم نشسته بود. ولی برآمد اخیر جنبش،به احتمال زیاد امکان انتخاب چنین لحظه را از او بگیرد! حال دیگر این لحظه دارد بر او تحمیل می شود، و نه از طریق شلتاق ها و فشارهای گروههای کف بر دهان، که دقیقاً به دلیل ایستادگی جنبش سبز چه در بدنه و چه در سر اکنونی اش! فقط اوباش مجلس نیستند که در مجلس مراسم سینه زنی راه می اندازند، روسای پیشین و فعلی آن هستند که لزوم پایان کار را اعلام می کنند! آنهایی که، ستاینده "عقل و تدبیر" رهبری هستند.ارزیابی من اینست که خامنه ای در یک قدمی تصمیم نهایی در رابطه با حبس یا "حصر""سران فتنه" قرار دارد. و تصمیمی ناگزیر، که با اتخاذ آن، روند سقوط او و بلوک قدرت تسریع خواهد شد و شکل رادیکال بر خود خواهد گرفت!

با تشکر از شما آقای بهزاد کریمی

سه شنبه ۲۶ بهمن ۱۳۸۹ - ۱۵ فوريه ۲۰۱۱

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد