س. حمیدی در استخرهای تهران چه میگذرد استخرها تسهیلاتی نیز برای پدیدهی دورهمی مردم فراهم میبیند. در این خصوص زنان بیش از مردان نقش میآفرینند. چون حدود هفتاد در صد از مراجعان استخرها را زنان تهرانی پوشش میدهند. آنان از این دورهم بودن در راه همنوایی اجتماعی و روانی با همدیگر سود میبرند. در همین مکان است که زنان یاد گرفتهاند تا برای همدیگر آواز بخوانند و به دور از چشمان کارکنان استخر برقصند. عدهای از زنان هم از همین گردهماییهای غیر رسمی در راه فروش تولیدات خانگی خویش بهره میگیرند. چون مربا و ترشیجات خانگی بیش از تولیدات صنعتی کارخانهها، شوق مردم را برمیانگیزد. جدای از این، زنان دستفروش در همین استخرها از دستفروشی کالای خود نیز بازنمیمانند.
س. حمیدیگزارش یک دانشآموز دبیرستانی سعید آنوقت ما را به کلاس برد، پیرهنش را بالا زد و جورابش را درآورد. سپس پاها و پشت شکنجه شدهاش را به همه نشان داد. سعید در توضیح ماجرا گفت که او موقع امتحانات سال تحصیلی قبل، آقای موتورسواری را مقابل مدرسه دید که خانمی با چادر عربی ترک موتورش سوار بود. خانم کپسولی را به سوی حیاط مدرسهی ما پرت کرد. من خیلی زود فهمیدم که ماجرا چیست. کپسول گاز را گرفتم و به سوی خودشان در خیابان پرتاب کردم. سپس ماجرا را برای مدیر مدرسه هم گفتم. مدیر برای کسب تکلیف، در حضور من با اداره تماس گرفت. اما از آن سوی تلفن به مدیر یادآور شدند که بهتر است موضوع را نادیده بگیرد. همان شب بود که امنیتیهای حکومت مرا از خانه دزدیدند و به بازداشتگاه و زندان بردند. بازجوی من در این ماجرا کسی جز همین معلم دینی فکسنی نبود.
|