انتخابات مختلف از جمله رياست جمهوری در حکومت اسلامی فاقد ويژه گيهای انتخابات آزاد و عا دلانه است.فقط عناصر و جناحهای حکومتی با اثبات وفاداری به ولايت فقيه و نظام اسلامی بر سر چگونگی حفظ نظام و دستيابی به قدرت با يکديگر به رقابت می پردازند. با تبليغات وسيع از رسانه های گوناگون فضای سياسی جامعه را تحت تاثير قرار می دهند و مردم را به شرکت در نمايش انتخابات ترغيب می کنند.
حکام اسلامی که اساسا به حقوق شهروندی آحاد جامعه وقعی نمی گذارند و با آزادی خصومت دارند بصورتی گسترده از تبادل آزاد اطلاعات ميان شهروندان ممانعت می نمايند صدای مخالفين را عليرغم موازين حقوق بشر و قانون اساسی مورد قبول حکومت بشدت و نهايت قساوت سرکوب می کنند با اجرای طرحهای مختلف به عنوان برقراری نظم و امنيت اجتماعی فضای رعب و وحشت را در جامعه گسترش می دهند جو ترديد و بد بينی را در عرصه عمومی حاکم ميسازند تا شرکت در فعاليت های سياسی- اجتماعی و درخواست انجام مطالبات و حقوق شهروندی را غير عقلانی و بی ثمر جلوه دهند در فضای انتخابات مردم را به "غفلت از خود" و" تبعيت از سياست های حکومت " همچنين شرکت وسيع در نمايش انتخابات دعوت می کنند تا به جهانيان نشان دهند که از مشروعيت برخوردارند.
۱
رهبری جمهوری اسلامی با تصويب قوانين و اهرم نظارت شورای نگهبان ساختار قدرت را بيش از پيش متصلب نموده و پايه های استبداد سياسی و مذهبی را تحکيم و شعاع دايره خوديها در قدرت را تا ميزان قابل توجهی کاهش داده است که جز محدود افرادی با ويژه گيهای خاص و مورد نظر در آن راهی ندارند حتی به محمد خاتمی که با حکومت رابطه خويشاوندی دارد توصيه ميشود " به افراد منتقد خود* اين اطمينان را بدهد که نگرانی از سوی وی وجود ندارد چراکه خاتمی بيش از ساير کسانی که ادعا می کنند به نظام و رهبری پايبند است"۱
۲
اصول گرايان که با حمايت شخص رهبر و قدرت فراقانونی وی منبعث از قانون اساسی " با انحصاری کردن حضور خودشان (در قدرت)از ورود جريانهای ديگر جلوگيری می کنند و با حربه نظارتی شورای نگهبان جريان مقابل را از صحنه خارج می کنند"۲ سيطره نيروهای امنيتی و نظامی را بر ارکان قدرت بسط داده و مصائب بسياری را به کشور و مردم ايران تحميل کرده اند.آنها امکان و توانائی آنرا دارند با نمايش انتخاباتی مهندسی و مديريت شده به حضور خويش در قدرت استمرار بخشند.
۳
اصلاح طلبان حکومتی که " خود را متعلق به اين نظام و رهبری می دانند"۳ با اين ادعا که " آمادگی بيشتری برای پذيرش تحولاتی که در دنيا می افتد دارا هستند و بهتر می توانند اين تجربيات را پالايش و...................... در امور کشور بکار گيرند"۴ برای دستيابی به قدرت و حفظ نظام بر ضرورت وحدت تاکيد می کنند " احتياج به وحدت بسيار جدی است........ بايد پشت سر رهبر بزرگوار.................. با وحدت و همدلی اين حرکت را ادامه دهيم تا از فضائی که برای ما ساخته اند به خوبی عبور کنيم "۵
اصلاح طلبان حکومتی به سياق اين سالها که از گسترش تحرکات اجتماعی و التهابات سياسی و تهديد حوزه قدرت هراس دارند بی وقفه تلاش می کنند از مفاهيم و مقوله های مدرن مثل دموکراسی و آزادی تهی از معنای واقعی بهره گيری نمايند و مانند سال ۷۶ باصطلاح جنبش اصلاحات را بازسازی نمايند و " انرژی موجود در جامعه راآزاد و رها سازند "۶ آنها بر اين باورند که با استفاده از وجه جمهوريت نظام و نهادهای باصطلاح انتخابی می توانند با انجام اصلاحات دموکراسی را تحقق بخشند**.اين نگرش با ناديده انگاشتن اين اصل که توسعه و تحول جامعه محصول مناسبات درونی جامعه و نيروهای اجتماعی است ازبرابری حقوق سياسی نيروها ی روشنفکری و شخصيت های دموکرات و سکولار سخنی نمی گويند مهمتر آنکه به مطالبات و خواسته های اکثريت مردم توجهی نمی کنند و با نگاه يکسويه به قدرت از سازماندهی جنبش های اجتماعی پرهيز می کنند و بر اين تصور اصرار دارند که " عملکرد مسئولان فعلی (دولت احمدی نژاد).............. اين اکثريت (خاموش) را ترغيب به حضوربر سر صندوق های رای می کند"۷
درک نادرست و ذهنی اصلاح طلبان حکومتی ازتحول نگرش اکثريت جامعه با تاکيد بر اين امر که " اين افراد (اکثريت خاموش) بيشتر به خاطر اشخاص به صحنه می آيند نه بخاطر جبهه ها و گروههای سياسی "۸ کامل ميشود.گويا اکثريت جامعه آرمان و آرزوئی ندارند
۴
اکثريت جامعه در پروسه توهم زدائی و رويگردانی از تفکر اصلاح طلبان و شخص خاتمی به سکولاريسم و انديشه های دموکراتيک گرايش نشان داده اند. اين اکثريت نه تنها خاموش نيست بلکه مجموعه نيروهای اجتماعی سياسی و فکری را در بر ميگيرد که دغدغه امروز و آينده کشور و جامعه را دارند و دموکراتيک سازی ساختارهای قدرت با همه الزامات آن را راه علاج مصائب خويش می دانند و در قالب جنبش های دانشجويان زنان معلمان کارگران و..........به شکلی به حرکت درآمده اند خواسته های صنفی و جنسيتی و.... خويش را در پيوند با مطالبات جنبش اجتماعی بيان می نمايند. اين اکثريت همنوائی و همدلی و همبستگی عميق و گسترده جامعه را طالب است اين اکثريت شرکت در جنبشی را می پذيرد که در زندگی و غلبه بر مصائبی که با آن دست به گريبان است تاثير داشته باشد.اين اکثريت آزادی و حقوق بشر را با طنين فرياد می کند اين اکثريت که به لحاظ کمی دائما افزايش می يابند آگاهانه بر مشارکت آزاد و داوطلبانه برای هدايت زندگی در مسير دلخواه تلاش می کنند و تحقق اين مهم را منوط به تغيير ساختارهای قدرت برای اداره کشور مبتنی بر دموکراسی می دانند.................................
آيا اصلاح طلبان حکومتی می توانند اين اکثريت را نمايندگی کنند؟ با توجه به تجارب و تحول نگرش آحاد جامعه اين اکثريت تمايلی به شرکت در نمايش انتخاباتی حکومت و تکرار تجارب قبلی دارد؟
ايران - دريادل توانا
توضيحات:
۱-علی يونسی وزير اطلاعات دولت خاتمی روزنامه اعتماد ۱۱/۰۹/۱۳۸۷
۲-مرتضی الويری روزنامه اعتماد ۷/۹/۱۳۸۷
۳-محسن آرمين روزنامه اعتماد ۶/۹/۱۳۸۷
۴-مرتضی الويری روزنامه اعتماد ۷/۹/۱۳۸۷
۵- علی اکبر هاشمی رفسنجانی اعتماد ۷/۹/۱۳۸۷
۶- خشايار ديهيمی ۵/۹/۱۳۸۷
۷-محمد سلامتی ۶/۹/۱۳۸۷
۸- محمد هاشمی – کارگزاران سازندگی روزنامه اعتماد ۲۱/۸/۱۳۸۷
· - منظور منتقدان حکومتی است و توجهی به لنتقاد مجموعه مردم و نيروهای اجتماع ندارند
** - محمد خاتمی همواره تاکيد می نمايد که مردم سالاری مورد نظر وی هيچ قرابتی با دموکراسی ندارد
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد
