علی مبارکی سخنی با دوستان ورفقای کارگرم در ارتباط با اعتصابات واعتراضات اخیرکارگری در ایران ! ما کارگران وزحمتکشان ایران که حدود چهل سال پیش به امید یک زندگی بهتر و رهایی از رژیم غارتگر وسرکوبگرسلطنتی با اعتصابات واعتراضات سراسری خود حکومت شاه را ساقط وبخاطر عدم آگاهی طبقاتی راه را برای بقدرت رسیدن حکومتی به مراتب ارتجاعی تر ،سرکوبگرتر ،غارتگرتر باز نمودیم وگرفتار در چنگال یک رژیم سرمایه دار بسیار عقب مانده که سرزمین ومنابع و اقصاد را چنان نابود وخراب نموده که سالها وقت ،پول ونیروی بسیاری باید هزینه نمود تا بحالت طبیعی برگردد.
س. حمیدیدولت ترمیم مزد کارگران را تاب نمیآورد بدیهی است که فقط نمایندگان رسمی سندیکاهای مستقل و آزاد کارگری را میتوان نمایندهی طبیعی کارگران به حساب آورد. اما جمهوری اسلامی حاضر نیست از اقتدار نامشروع خود دست بشوید و بر مشارکت عمومی مردم عادی و زحمتکشان و مزدبگیران کشور در هرم قدرت، گردن بگذارد. به همین دلیل انواع و اقسام انجمنهای اسلامی خود را به جای تشکلهای آزاد کارگری مینشاند که این نوع از تشکلهای دولتی و فرمایشی هرگز نمیتوانند خود را نمایندگان واقعی کارگران به حساب بیاروند. چون "شوراهای اسلامی کار" چنانکه از نام و عنوان آن برمیآید تنها سلیقههای خودمانی حکومت را در فضای کارگری کشور به اجرا میگذارند و هرگز نمیتوان آنها را تشکلی صنفی به شمار آورد. درنتیجه شوراهای یاد شده، به جای اصرار بر مطالبات عمومی کارگران، به موضوع عملیاتی شدن اسلام دولتی در فضای کارخانه پای میفشارند.
امير جواهری لنگرودی
معلمان و بازنشستگان فرهنگی همچنان در کارند ! هفته ای را که پشت سر گذاشتیم بیانگر این استکه؛ معلمان همچنان در تحرکات خود افزودند و کوتاه نیامدند . برای آزادی معلمان دربند خاصه آنانی که از پیش در زندان بودند محمود بهشتی لنگرودی - اسماعیل عبدی- محمد حبیبی و آنانی که درپاسخ به فراخوان شورای هماهنگی در تحصن سراسری مدارس در دو ماه مهر و آبان دستگیر شدند ، برای آزادی همه آنان پای فشردند. در طی هفته همچنان حمید رحمتی معلم شهرضایی اعلام داشت تا آخرین نفس برای آزادی و عدالت می جنگد !
بیژن هیرمنپور نقش و خواستهایِ طبقۀ کارگر در انقلابِ ایران آنچه امروز، در ایران، بهعنوانِ «طبقۀ کارگر» شناخته میشود از قشرهایِ بسیار زیادی تشکیل شده است. فقط قشرِ کوچکی از این طبقه به نسلهایِ قبلیِ کارگران متصل است و اکثریّتِ بزرگی از این کارگران یا دهقانزادهاند، یا خود دهقان بودهاند. و حتا بسیارند کارگرانی که در عینِ کارگری، قطعهزمینی را هم کِشت میکنند. اکثرِ اینها حاصلِ «اصلاحاتِ ارضی»ای هستند که از پانزده سال پیش، در روستاهایِ ایران، شروع شد و بهتدریج، چارچوبۀ سنّتیِ اقتصادِ روستایی را درهم شکست و روستا را عرصۀ سرمایهگذاریِ بورژوایی ساخت و نیرویِ کارِ روستاییان را برایِ فروش به بازارِ کار روانه کرد.
|