دنیز ایشچی جنبش های ملی دموکراتیک و پروژه وحدت چپ یکی از بیماریهایی که همگی ما به نحوی از انحاء از آن رنج می بریم، مربوط میشود به فرهنگ عدم تعامل ، افتراق و دفع کنندگی همدیگر و ساختار گریزی توام با بدبینی می باشد. این مساله چنان در روانشناسی اجتماعی سیاسی ما تاثیر گذاشته است که خیلی با راحتی از همدیگر جدا شده، بین همدیگر تفرقه می اندازیم، در شرایطی که هزاران بار سخت تر بتوانیم دوباره با همدیگر جوش بخوریم و زیر یک چطر واحد در راستای هدفی واحد حرکت بکنیم.
موجودیت و حقوق کردها را برسمیت بشناسید تا فرصتها را از دست ندهید (در حاشیەی یادداشتی از صادق زیبا کلام) البتە ایران در سایەی جمهوری اسلامی تنها در اقلیم کردستان، فرصتها را از دست ندادەاست. همانگونە کە زیبا کلام نیز اشارە میکند در افغانستان، کشورهای حاشیەی خلیج، آذربایجان، قفقاز و جمهوریهای آسیای میانە نیز با همان سرنوشت مواجە بودەاست. چنین بنظر میرسد در سوریە و لبنان و عراق هم دستاوردی بیش از این نداشتە باشد.
دکتر محمد حسین یحیایینشست باکو، خشم تهران
جامعه ایران و آذربایجان در طول چندین دهه، از تمرکز قدرت سیاسی و اقتصادی در یک مرکز که با گذشت زمان به استبداد مطلق در دست شاه و یا ولایت انجامیده، رنح برده و برای برون رفت از آن راهی جز تقسیم قدرت و نظارت بر عملکرد آن متصور نیست. برای رسیدن به دمکراسی پایدار تشکیل قطبهای سیاسی و اقتصادی مردم محور در راستای سیاست و اقتصاد ضرورت زمان و تاریخ کنونی جامعه است. آنچه در باکو اتفاق افتاده صرفنظر از موافق و یا مخالف بودن با متن کنفرانس و گفتار سخنوران، نشانه بلوغ سیاسی مردم آذربایجان جنوبی است که میخواهد سرنوشت سیاسی خود را خود تعیین کند.
فرامرز دادورنگاهی تاریخی به جنبشهای ملی-دمکراتیک
و چشم انداز دمکراسی در ایران ناسیونالیسم (ملی گرائی) به مثابه یک تئوری سیاسی، عمدتا، یک پدیده مدرن است که از جانب جنبشهای دمکراتیک، بویژه در جوامع متشکل از اقوام مختلف و مستعد برای شکلگیری نظام فدرالیست (یک یا چند ملیتی)، حول محور اصل حق تعیین سرنوشت، جهت برقراری دمکراسی وخود-حکومتی بکار گرفته شده و میشود. یک جامعه مدرن و پیشرفته بر اساس شالودههای اجتماعی سراسری (ارتباط تنگاتنگ بین حوزههای اقتصادی، سیاسی و فرهنگی) تنظیم میگردد که قرار است بنیادهای کلی آنها در قانون اساسی و متمهای آن، همواره، مورد توافق اکثریت شهروندان جامعه باشند.
|