ف. آگاه

جذابیت پنهان امپریالیسم در عصر ترامپ

اخیرا تباعد از عقل در میان ایرانیان مقیم اپوزیسون ناسیونالیستی و سلطنتی بجایی رسیده است که عوض استدلال به حمایت از نماد بارز مخبط در تاریخ، ترامپ، برخواسته اند و در این راه به شیوۀ ابلهانۀ ناسیونالیستی به سوسیالیسم حمله می کنند. در حالیکه اندیشۀ سوسیالیستی ماحصل دو و نیم هزاره معرفت عقلانی مدون بشری است که در فلسفه منطقی متبلور شده و برجسته ترین فلاسفه تاریخ در تکامل آن مشارکت داشته اند. کمااینکه علوم دقیقه نیز بعنوان نماد های بارز منطق بر اساس نظریۀ اساسی "نظریۀ تعادل ساختمانی" مؤید لزوم تعادل یا عدالت اساسی هستند که ماهیت سوسیالیسم است.



ijadi12.jpg
جلال ایجادی

وظیفه روشنفکر انتقاد از اسلام است

وظیفه یک روشنفکر نقد تمام نهادهای قدرت، ایدئولوژی ها و ادیان است. وظیفه روشنفکر انتقاد به تمامی مکانیسم هایی است که بردگی روانی و عقب ماندگی فکری و سلطه گری را بازتولید می کنند. بخش بزرگی از روشنفکران ایران این وظیفه مرکزی را فراموش کرده اند. آنها فاقد درک روشن از وظیفه روشنفکری بوده، به خودسانسوری مزمن دچارشده و به ایدئولوژی خطرناک اسلام خوکرده اند.



ف. آگاه

احزاب مسیحی سبز اروپا در خدمت سرمایه داری نئولیبرال


تشکّل احزاب سبز همچنانکه وضعیت کنونی آنها نشان می دهد، ترکیبی از اکسیونیست های وامانده از عمل گرایی چپ و زمین پرستان متحجر متاثر از اندیشه های دهقانی بود که ریشه در ناسیونالیسم مذهبی و خرافاتی معتقد به سنت های دهقانی "زمین و خون" و محافظه کاران ضد سوسیالیست داشت. این گروهک ها که بخشی از بورژوازی و خرده بورژوازی متحجر اروپایی را تشکیل می دادند از نظر اندیشه اجتماعی سطحی و قادر به درک بینش های منطقی سوسیالیستی نبودند که در پی حل اساس مشکلات اجتماعی بود. لذا با رویگردانی از احزاب سوسیالیستی اروپا که تحت تاثیر سلطه سرمایه داری تغییر یافته بودند، و تضعیف سوسیالیسم در عمل خادم تحکیم سرمایه داری و تسلط مطلقش در اروپا و تبدیلش به سرمایه داری نئولیبرال شدند.



new/ijadi12.jpg
جلال ایجادی

مدرنیته ناقص و زیانباری اسلام در ایران

مدرنیته فلسفی بمعنای شیوه جدید در فکر کردن و همچنین بمعنای تغییر در سلسله مراتب ارزشهاست. این دوران مدرنیته بیان پیروزی عقل و دوره انکشاف تکنیک و علم است. سده پانزدهم و شانزدهم دوران رنسانس در اروپا است و سده هفدهم و هیجدهم دوران مدرنیته و فکر جدید است. در طی این سده ها نظام اتوریته و سنت ها تغییر میکند و دین جایگاه مسلط و تقدس نامحدود خود را از دست میدهد. از این پس در یک روند آرام و طولانی، خرافه و دین به حوزه شخصی رانده میشوند و بنابراین دگم های ایمان از حوزه اندیشه خارج میشوند. روشن است که ما از یک چرخش و یک روند پیچیده و متضاد صحبت میکنیم. گذشته در ذهن ادامه دارد و واکنش های باورمند روانی موجودند. با این حال جامعه از قرون وسطی دور میشود و تحولات صنعتی و روانی و جامعه شناسانه از سده هیجدهم با قدرت به سده بیستم کشیده میشوند.



فرهاد قابوسی

توضیحی دربارۀ مقاله ام "کیفیت سواد علمی و فلسفی آقای سروش"

اول اینکه مسئله سوء استفاده از علم و فلسفه میان ایرانیان چنانچه آقای سروش گرفتار مابعدالطبیعه کرده و می کند، مسئله ای است بسیار مهم که متاسفانه مورد توجه قرار نگرفته است: خصوصا از آنجایی که در کشوری نظیر ایران با فرهنگ شعر زدۀ نامعقول هر آنچه که "علمی" و "فلسفی" معرفی شود، طنینی مثبت خواهد یافت.



demond-full-automation1.jpg
نیک سرنیسک و آلکس ویلیامز

اختراع آینده (فصل هشتم وبخش پایانی)

برگردان :محمود شوشتری

برای ساختن یک آینده نوین، ما باید شروع به برداشتن گام‌های ضرور برای ایجاد نوع جدیدی از هژمونی کنیم. چنین امری از وجوه مختلفی در تقابل شدید با حس مشترک امروز ما قرار خواهد گرفت. گرایشات بسوی سیاست های مردمی – تکیه بر جنبش‌های محلی و قابل اعتماد، زود گذر و خود جوش، مستقل و خودگردان و خاص – را می‌توان بعنوان کنشی در پاسخ به تاریخ شکست دوران اخیر، و بخشی از پیروزی‌های متضاد و لحظه‌ای و نیز پیچیدگی اوضاع جهانی توضیح داد. اما همه این‌ها برای رسیدن به پیروزی‌های گسترده‌تر بر علیه سرمایه‌داری بشدت ناکافی باقی می‌مانند. به‌جای جستجوی تسکین موقتی و محلی در سنگرهای گوناگون سیاست‌های مردمی، امروز باید فراتر از این محدویت‌ها گذر کنیم. وظیفه چپ امروز در برابر نظریه‌های مقاومت، عقب‌نشینی، عزلت و یا منزه طلبی، سیاست‌ورزی در مقیاس و گسترش، و قبول ریسک، که با هر پروژه‌‌ای ممکن است، می‌باشد.