فرنود فرهیخته رفت، یادش اما ماندگار است! بیست و پنجم اسفند ماه، غلامحسین فرنود - این روشنفکر تا آخر متعهد به آرمان سوسیالیسم و مدافع تودههای زحمت، در پی زیستی سراسر تلاش و آفرینش در راه غنای فرهنگ، اندیشه و تاریخ ایران و زادگاهش آذربایجان، چشم از جهان بست و دوستداران بسیارش را در اندوه نشاند. خبر درگذشت این آموزگار فرهیخته، فروتن و زحمتکش سه نسل دانش آموز، هر همرزم، همراه، همبند زندان دوره شاه، هم اندیش، همکار، شاگرد، دوست و آشنای او را عمیقاً متاثر کرده است. ما امضاء کنندگان این متن بزرگداشت، نام و یاد فرنود ماندگار در تاریخ مبارزات آزادیخواهانه و عدالت طلبانه ایران را با ارائه فشردهای از زیست پرباری که او داشت، گرامی میداریم.
اوژن پایزیر شخصیت باکونین ترجمة محمد جواهرکلام پیشینة اشرافی باکونین زمینة آشنایی او را با خصوصیتهای جهانی این طبقه فراهم کرد. این، به علاوة تسلطش بر زبانهای خارجی، تا حد زیادی وفاق با غرب را برای او آسان ساختند. باکونین یکی از معدود انقلابیون و شاید معدود مشاهیری بود که فعالیت انقلابیاش بسته و محدود به یک کشور نبود. فعالیت باکونین کل اروپای شرقی را در برمیگرفت، و شرکت او و نفوذش در جنبشهای انقلابی اروپای غربی نیز کم نبود. او میتوانست به دوست وفادارش ن. پ. اوگارف که چون او مهاجری سیاسی بود به درستی بگوید: «تو تنها یک روس هستی، ولی من یک انترناسیونالیست هستم.»
عباس هاشمییاد دوست! فرهاد زندانی زمان شاه بود و در فرانسه پناهنده. او تکنیسین برجستهای در الکتریسیته بود. اما جزء زحمتکشان به حساب میآمد. برای من چند بار کار کرد و کارش برایم همیشه لذتبخش بود: چه کار داشت چه نداشت، بدون استثنا کار مرا میپذیرفت. به کارش وارد بود. مطلقا سمبلکاری نمیکرد. بر عکس دقیق و مسئول بود. مهمتر از آن پولکی و کاسبپیشه نبود. در چندباری که او را دیدم هرگز از داشتن برادری شهید سخن نگفته بود. اما احساس میکردم او عمیقا به این جنبش وابستهاست. تازه امروز مطلع شدم که زخم برادری شهید بر جان داشته. فرهاد هم مثل ساعدی بهخاطر حساسیت بالا و برای التیام زخمهای بی نام و نشاناش شرب مدام میکرد .
بهمن سقایی اسکندر فیروز نخستین رئیس سازمان حفاظت محیط زیست ایران درگذشت. او از زمره مدیران شایسته و کارا در ساختار بورکراتیک دولتهای مدرن ایران بشمار می آید که همچون دایه ای مهربان برای محیط زیست ایران زیست و باعشق به این زیست بوم مرد. این نقد را دو سه سالی پیش منتشر کرده بودم و حالا شاید برای آنانی که حفظ زیست بوم ایران بیش از هرچیز دیگری برایشان ارزشمند است خواندنی باشد و البته بی فایده برای آنانی که همچون جغجعه های بچه ها فقط صدایی از خود در می آورند....
|