![]() |
|
اعلاميه هيئت سياسی ـ اجرائی سازمان فدائيان خلق ايران (اکثريت)
پيرامون "لايحه هدفمند کردن يارانهها" هدفمند کردن يارانه ها به سود لايههای کمدرآمد جامعه آری! اقتصاد رانتی نه! اجرای "لايحه" به تشديد تورم، گسترش فقر و بيکاری، رشد فساد و به فلاکت بيشتر طبقات پائين و متوسط جامعه خواهد انجاميد! بررسی "لايحه هدفمند کردن يارانه ها" در مجلس شورا به پايان رسيد. با اين وجود هنوز کشاکش بين مجلس و دولت کودتا بر سر اين لايحه ادامه دارد. احمدی نژاد همچنان مصر است که درآمد ناشی از اجرای اين طرح در صندوقی با سازوکار و ساختار مستقل از بودجه سالانه و تحت رياست وی، واريز شود تا او اين درآمد کلان را به هرترتيبی که میخواهد هزينه کند. احمدی نژاد میخواهد کنترل مجلس و حسابرسی ديوان محاسبات را بر دخل و خرج صندوقی که به اندازه یک سوم تا نصف بودجه عمومی کشور اعتبار دارد، حذف کند. در حالیکه در قانون اساسی خود جمهوری اسلامی قيد شده است که بودجه سالانه کل کشور شامل کلیه دریافتهای دولت است و لذا همه دریافتها باید در خزانهداری کل متمرکز شود و همه پرداختها باید در حدود اعتبارات مصوب، در بودجه منظور گردد و دیوان محاسبات کشور ملزم است تمامی هزینههای هر دستگاهی را که به نحوی از انحا از بودجه کل کشور استفاده میکند، رسیدگی کند. اين امر به خاطر جلوگيری از فساد، تامين نظم و انضباط مالی و شفافیت عملکرد دولتها است. مجلس شورا با وجود مقاومت اوليه در مقابل خواست احمدی نژاد، سرانجام تسليم فشارهای او شد و ابتدا با تصويب ماده ۱۶ "لايحه هدفمند کردن يارانه ها"، دست دولت را در دريافت و هزينه درآمد حاصل از اجرای لايحه باز گذاشت و سپس با پذيرش تشکيل "سازمان هدفمندسازی يارانهها" توسط هيئت حل اختلاف، خواست احمدی نژاد را تامين کرد و بدينترتيب کنترل و نظارت مجلس بر بخش عظيمی از درآمد دولت را حذف کرد و يا کاهش داد. مجلس با تصويب "لايحه هدفمند کردن يارانهها" و با حذف و کاهش نقش خود در کنترل بخشی عظيمی از درآمد دولت، هم موجبات تشديد تورم، افزايش فقر و بيکاری، تعميق شکاف طبقاتی، رشد اقتصاد رانتی و گسترش فساد را فراهم آورد و هم گرايش توتاليتريستی (تماميتخواهی) و اتاتيسم (دولتسالاری) جريان راست افراطی را تقويت نمود. هموطن! حذف يارانهها به ويژه يارانه حاملهای انرژی که طی سه دهه به عضوی از پيکر اقتصادی کشور تبديل شده است، اقدامی است به شدت تاثير گذار در حيات اقتصادی، سياسی و اجتماعی کشور. پرداخت يارانه به کالاهای اساسی و حاملهای انرژی يکی از معضلات اقتصاد کشور ما است. حدود ۲۵ درصد توليد ناخالص داخلی به يارانهها اختصاص میيابد. عليرغم اختصاص بودجه عظيم برای يارانهها، توزيع آن به شدت ناعادلانه است و لايههای بالای جامعه بيشترين بهره را از آن میگيرند. احمدی نژاد به غلط میپندارد که اصلیترين مشکل اقتصاد کشور پرداخت يارانهها است. او اين مشکل را به عنوان غده در بدنه اقتصاد کشور تلقی میکند که بالاخره روزی بايد جراحی شود گرچه با درد و خونريزی همراه باشد. به باور او دولتهای قبلی وجود اين غده را شناخته بودند ولی جسارت جراحی آن را نداشتند. او خود را جراح حاذق میداند که میخواهد به "جراحی بزرگ" در اقتصاد کشور دست بزند و در طی مدت کوتاه سلامت اقتصاد کشور را تامين و آن را به سطح اقتصاد پيشرفته برساند. "جراحی بزرگ" احمدی نژاد توسط اقتصادانان نهادگرا به "شوک درمانی" تشبیه شدهاند که در دهههای ۸۰ و ۹۰ قرن گذشته در برخی از کشورها از جمله روسيه به اجرا درآمد و به تورم لجام گسيخته، رکود اقتصاد، تشديد فقر، تعميق شکاف طبقاتی، شکلگيری اقتصاد مافيائی و تنشهای اجتماعی انجاميد و به اقتصاد آن کشورها ضربه جدی وارد نمود. احمدی نژاد بیتوجه به اين تجربه تلخ، میخواهد مشکلات اقتصاد کشور را به صورت ضربتی و با يک نسخه حل کند. در حالی که نه مسئله يارانهها مشکل اصلی اقتصاد کشور است و نه شوک درمانی راه غلبه بر مشکلات اقتصادی کشور است. اقتصاد ايران در حال حاضر، حداقل از چندين مشكل اساسیتر از هدفمند نبودن يارانهها رنج میبرد: ـ ضعف جدی بخش توليدی کشور ، وجود قوانين و مقررات ضد توليد و يکه تازی بخش تجاری و دلالی و واردات بیرويه ـ دستاندازی سپاه بر اقتصاد کشور، وجود بنيادهای متعدد و اقتصاد زيرزمينی ـ ديوانسالاری عظيم، ناکارامد، ولخرج و غير منضبط که بخش اعظم بودجه کشور را میبلعد هموطن! احمدی نژاد در بدترين شرايط اقتصادی کشور قصد دارد "لايحه هدفمند کردن يارانهها" را به اجرا گذارد. اقتصاد کشور ما بر اثر عوامل درونی، تحريمهای گسترده اقتصادی و بحران مالی جهانی در وضعيت رکود ـ تورمی به سر میبرد. صنايع کشور با بحران جدی روبرو است. تعداد زيادی از واحدهای توليدی ورشکسته شده و يا ظرفيت توليدی آنها به کمتر از ۵۰ درصد رسيده است، فقر در جامعه بيداد میکند، نرخ بيکاری به ۱۶ در صد افزايش يافته، تورم همچنان دو رقمی است، فساد در حال گسترش است، فضای کسب و کار به شدت نامناسب است، رشد اقتصادی شديدا کاهش يافته و نرخ سرمايهگذاری پائين آمده است. در چنين شرايطی جراحی احمدی نژاد میتواند به وخيمتر شدن وضعيت اقتصادی کشور منجر گردد. تجارب کشورهای ديگر حاکی از آن است که آزاد کردن قيمتها در شرايط رکود اقتصاد جهانی و رکود اقتصاد کشور، به تشديد رکود و تورم میانجامد و شرايط نامطلوبی را برای توليدکنندگان و مصرف کنندگان فراهم میآورد. به نظر اکثر اقتصادانان و صاحبنظران سياسی و اجتماعی، حول "لايحه هدفمند کردن يارانهها" و پيامدهای اقتصادی، سياسی و اجتماعی آن کار کارشناسانه جدی و عميقی صورت نگرفته است. اکثر اقتصادانان مخالف اين لايحه هستند و بارها مخالفت خود را اعلام کردهاند. به نظر آنها شرايط داخلی و جهانی برای اجرای لايحه مناسب نيست. به علاوه اجرای "لايحه" نيازمند همدلی و همراهی مردم و ثبات سياسی کشور است. در حالی که کشور ما بعد از انتخابات ۲۲ خرداد در بیثباتی سياسی به سر میبرد و جمهوری اسلامی با بحران فزاينده سياسی روبرو است. هموطن! افزايش قيمت حاملهای انرژی به افزايش قيمت حمل و نقل و بالا رفتن هزينههای توليدی و کالاهای مصرفی خواهد انجاميد. لذا هم هزينه توليد بالا خواهد رفت و هم قيمت کالاها. اين امر به تشديد تورم، کاهش ظرفيت رقابتی واحدهای توليدی در مقابل کالاهای وارداتی منجر شده و موجبات ورشکستگی بيشتر واحدهای تولیدی را فراهم خواهد آورد. با حذف یارانه ها از کالاهای اساسی و حاملهای انرژی، قیمت کالاهای اساسی، بنزین، گازوئیل، گاز و برق چند برابر خواهد شد. لذا ما با موج افزايش قيمت حاملهای انرژی و کالاهای اساسی روبرو خواهيم شد که به تورم لجام گسيخته منجر خواهد گشت. پيشبينی میشود که تورم به ۶۰ درصد برسد. دولت کودتا برخلاف ادعاهايش، قادر نيست تورم را مهار کند. بايد اضافه کرد که تورم تنها یکی از آثار اجرای "لايحه" است. "لايحه" اثرات مخرب دیگری خواهد داشت که میتوان به شکلگیری رانتهای مختلف اقتصادی و فساد گسترده و اشاره کرد. تورم بيشترين تاثيرات مخرب خود را بر طبقات پائين و متوسط جامعه خواهد میگذارد و به افت قدرت خريد وسطح زندگی آنها منجر میگردد. دولت کودتا بر اين تصور باطل است که قادر خواهد شد با اختصاص حدود ۲۰ هزار تومان به هريک از اعضای خانواده (صد هزار تومان برای خانواده پنج نفره) نه تنها تاثيرات مخرب تورم را مهار سازد، بلکه سطح زندگی لايههای آسيبپذير جامعه را بالا برد. اختصاص ۲۰ هزار تومان برای هر نفر به هيچوجه نمیتواند آسيبهای ناشی از افزايش تورم و کاهش ارزش پول ملی را جبران کند. طبقه کارگر، زحمتکشان و روستائيان که از يارانههای سوخت کمتر بهره میبرند، از اجرای "لايحه" بيشترين آسيب را خواهند ديد. آنها فاقد اموال سرمايهای و غيرمنقولند و لذا تورم موجب افزايش ثروت آن ها نخواهد گشت. ولی با افزايش هزينههای زندگی با توجه به عدم افزايش متناسب دستمزد آنها با نرخ تورم، بر فقر و فلاکت آنها افزوده خواهد شد و ما شاهد موج تازهای از مهاجرت و حاشيهنشينی خواهيم بود. برای اجرای " هدفمند کردن يارانهها"، کشور ما نيازمند نظام تامين اجتماعی همگانی و شبکه ايمنی اجتماعی است. در دولت احمدی نژاد با افزايش درآمدهای نفتی امکان طراحی و اجرای نظام تامين اجتماعی همگانی فراهم شد اما او اين درآمد عظيم را به هدر داد و اين فرصت از بين رفت. هموطن! واكاوی "لايحه هدفمند کردن يارانهها" نشان میدهد که علت اصلی تدوين آن، كسر بودجه و اهداف سياسی است. ريشه کسر بودجه به ريخت و پاشهای احمدی نژاد، به ديوانسالاری عظيم، ناکارا، ولخرج و غيرمنضبط، به اختصاص بودجه کلان برای ارگانهای متعدد اطلاعاتی و نظامی، پروژه هستهای و نهادهای دينی و تبليغی، به وجود ارگانهای موازی، مديريت حجرهای احمدی نژاد و ناتوانی آن در اداره کشور بر میگردد. دولت کودتا برای تامين کسر بودجه و با توهم درمان درد اقتصاد کشور، قصد دارد يارانهها را حذف کند و به جای آن مبلغ اندکی را در اختيار لايههای آسيبپذير جامعه بگذارد. در حالی که با اجرای لايحه، تورم آنچنان افزايش خواهد يافت که در مدت کوتاهی آن مبلغ ناچيز را خواهد خورد و در تداوم خود زندگی لايههای پائين و متوسط جامعه را به فلاکت بيشتری سوق خواهد داد. اجرای "لايحه" به رانده شدن هر چه بيشتر طبقه متوسط جامعه به سوی طبقات پائين جامعه، متورم شدن طبقات پائين جامعه، تمرکز باز هم بيشتر ثروت در لايه نازکی از جامعه و در نتيجه تعميق شکاف طبقاتی و قطبی شدن هر چه بيشتر جامعه منجر خواهد گشت. احمدی نژاد از يك سو به مردم ميگويد پول آب و برق و سوختی را كه شركتهای ناكارآمد دولتی با هزينه بالا توليد و عرضه میكنند، به قيمت بينالمللی بپردازند و از سوی ديگر دستمزد كارگران و كارمندان را در سطحی به مراتب پائينتر ار نرخهای بينالمللی تعيين میکند. به بيان ديگر برای نيروی کار دستمزدی در حد بورکينافاسو میپردازد ولی هزينهها را در مقياس اروپائی حساب میکند. هدف سياسی احمدینژاد از ارائه "لايحه"، وابسته کردن گروههای وسيعی از جامعه به دولت و کاناليزه کردن بخشی از درآمد حاصل از اجرای "لايحه" به سوی نيروهائی مدافع بلوک قدرت است. هموطن! پرداخت يارانه برخلاف نظرنئوليبرالها به صورت منطقی نه تنها يک امر منکر نيست بلکه يکی از ابزارهای تضمين پيشرفت و توسعه پايدار به حساب میآيد. پرداخت يارانه يکی از ابزارهای توزيع ثروت در سطح جامعه، کاهش فاصله طبقاتی و حمايت از لايههای پائين جامعه توسط دولت است. تنها صندوق بينالمللی پول، بانک جهانی و طرفداران نئوليبراليسماند که بر حذف يارانهها تاکيد دارند. حذف يارانهها در کشور ما با توجه به فقر گسترده و شکاف طبقاتی عميق، اقدامی به شدت نابخردانه و خانمانسوز است. اما سامان دادن يارانهها و هدفمند کردن آن امری است ضرور. پيشبرد اين امر با توجه به نقش يارانهها در اقتصاد کشور و زندگی طبقات متوسط و پائين جامعه، مسئله فوق العاده مهم و حساسی است و نيازمند کار کارشناسانه، تعبيه زيرساختهای اطلاعاتی، ثبات اقتصادی و سياسی، وجود نظام تامين اجتماعی توانمند و همدلی و همراهی مردم با آن. اين واقعيت است که وضعيت يارانهها نابسامان و بسيار ناعادلانه و ناکارآمد است. اما راه اصلاح آن "جراحی بزرگ" نيست. برای بسامان کردن يارانهها راههای بهتر، كم هزينهتر و کارآمدتر وجود دارد. نخستين قدم برای ساماندهی يارانهها گسترش حمل و نقل عمومی، تغيير استراتژی صنعتی کشور از توليدخودرو به استراتژی ديگر، فراهم آوردن فضای مساعد برای کسب و کار، اتخاذ سياستهای حمايتی در رابطه با گروههای آسيبپذير جامعه، تدوين و اجرای نظام جامع تامين اجتماعی است. برای حل معضل بزرگ يارانهها يک نسخه واحد را نبايد به کار گرفت بلکه برای هر يک از يارانهها نسخههای جداگانه و با توجه به مقتضيات آن لازم است. هموطن! اجرای لايحه هدفمند کردن يارانه ها پيآمدهای فاجعهباری برای اقتصاد کشور و طبقات متوسط و پائين جامعه خواهد داشت. تجربه برخی کشورها از تامين كسر بودجه از محل هدفمند كردن يارانهها، تجربه مثبتی نبوده و به فقر و تنگدستی اکثريت مردم اين کشورها منجر گشته است. تجربه اندونزی در سال ۱۹۹۷ نمونه آن است که به اعتراضات گسترده مردم آن کشور انجاميد. لازم است از هماکنون عليه لايحه هدفمند کردن يارانهها به اعتراض برخاست، تاثيرات مخرب اجرای اين لايحه را در اقتصاد کشور و زندگی کارگران، زحمتکشان و طبقه متوسط جامعه توضيح داد و بر سامان دادن يارانهها به سود لايههای کمدرآمد جامعه و برکار کارشناسانه و فراهم آوردن شرايط مساعد برای اجرای آن تاکيد نمود. هيئت سياسی ـ اجرائی سازمان فدائيان خلق ايران (اکثريت) ۹ آذر ۱۳۸۸ (۳۰ نوامبر ۲۰۰۹) نظر شما؟
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد |
|