در هر تلاطم دریا،
ز باد تند،
چون قایقی رها،
میکوبدم به صخره،
مرا
موجهای سخت.
هر بار
میشکند صخره، استخوان؛
صدپاره میشود
تن درهم شکستهام.
هر پارهای،
به کاکل موجی روان بر آب.
در این کشاکش پیوسته ناگزیر،
من،
پارهپارههای تنم را،
با رشتهی امید،
دوباره به تن،
وصله میزنم.
شهریار حاتمی
استکهلم ۴ تیر ۱۴۰۴
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد