روزه
مادر!
از من خواستي
كه نيت كنم
و اين رمضان روزه بگيرم.
سحرخيزي با خانواده، زيباست
و روزه گشايي با خرما، شيرين ست.
اما در سرزميني
كه دين
برچسب جنايتهاي دولتي ست،
مرا ببخش مادر،
روزه خواري از روزه داري
پُرمعناتر مي نمايد.
چارده ژوئيه دوهزاروچارده
عمامه
اي دستار!
چه كسی ترا
بر سر او گذاشت؟
يك تكه پارچه
بيش نيستی
و با اين همه، او
ولايتِ خود را
در تو میبيند.
من ترا
از سر او برخواهم داشت
و به مادران داغدار خواهم داد
تا اشگهايشان را پاك كنند.
نهم دسامبر دوهزاروسیزده
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد