برای سالگرد اعدام گلسرخی و دانشیان:
برای او که می گفت اگر یک با یک برابر بود و برای آن یک که سرود:
برای مردان تیزخشم که پیکار می کنند، بهاران خجسته باد.
برای او که نگاه نافذش هنوز در یادها زنده است.
چهره دو مرد جسور و محکم و با خشمی توفنده و مشت گره کرده در مقابل دوربین و ژنرال های شاه، راه گشای من بود که یاد بگیرم این خدا نیست که یکی فقیر و آن یکی ثروتمند می شود.
که در شهر باران های نقره ای
یکی از پشت پنجره ی بخار گرفته
به تماشای باران و رقص برف می نشیند،
و دستفروشی در کنار خیابان
با دستان سرخ شده از سرما،
قطرات باران را از صورت پاک می کند.
کودکی در ناز و نعمت
و کودکی با پای برهنه در کوچه می دود.
دختری با هزاران ناز و تنعم،
بر فرش نرم می رقصد
و شمع تولد خاموش می کند،
و دختری با دستانی زبر شده،
در یک زیرزمین دار قالی می بافد!
یادشان گرامی و مانا
شفق
یکی از مادران پارک لاله ایران
۲۹ بهمن ۱۳۹۸