" نمایش "
ادراک، آفرینش، داوری.
بازیگری شده ام پا به پای بهار؛
به خودم بلیط میفروشم
کنار گیشه ی گل سرخ.
می خواهم تماشاگر نقشی باشم
که در فاصله ی آفرینش و ادراک
داوریهایم را به نمایش میگذارد.
" نهایت "
دریا
قطرههایش را مینوشد،
انقلاب
فرزنداناش را.
می خواهم بگریزم از کابوسی
که پلکهایام را میبندد.
شب اما،
در نهایت بیداری ست.
بهار ۱۳۹۳
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد