|
آرزو
بلم درجا برندش موجها بسوی افق ناپیدا. درآبهای امواج بیانتها دیدن نخل بر خشگی- آرزوی غریق قایق است. زیر سایه نخل جزیره دیدن قایق دقایق تنهایی در سفر دور دریایی آرزوی این غریق غریب است. ۰۲۱۰۱۳ ********** خاطره دهان تو پایان تنهایی بود- در تاریک سرد زمستان، در ولوله عطر آواز رنگ بهار، در منگوله میوههای رسیده تابستان، در انفجار رنگ قرمز خزان، باز در حریر برف نرم بر زمین اخرایی تا سرمای سیاه زمستان دوباره- بهار بگوشه باغ بر نطع سفید، میکشید- تبسم صبور نرگس را. دهان تو آغاز عشق بود در هنگامهٔ گذشت ۳۴ بهمن سرد. ۰۲۱۰۱۳ نظرات خوانندگان:
نظر شما؟
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد |
|