عصر نو
www.asre-nou.net

دو شعر:
«آرزو»‌ و «خاطره»


Mon 11 02 2013

بیژن باران

bijan-baran.jpg
آرزو

بلم درجا
برندش موج‌ها
بسوی افق ناپیدا.

درآبهای امواج بی‌انت‌ها
دیدن نخل بر خشگی-
آرزوی غریق قایق است.

زیر سایه نخل جزیره
دیدن قایق دقایق تنهایی
در سفر دور دریایی
آرزوی این غریق غریب است.

۰۲۱۰۱۳

**********

خاطره


دهان تو
پایان تنهایی بود-

در تاریک سرد زمستان،
در ولوله عطر آواز رنگ بهار،
در منگوله میوه‌های رسیده تابستان،
در انفجار رنگ قرمز خزان،
باز در حریر برف نرم
بر زمین اخرایی
تا سرمای سیاه زمستان
دوباره-
بهار بگوشه باغ
بر نطع سفید، می‌کشید-
تبسم صبور نرگس را.

دهان تو
آغاز عشق بود
در هنگامهٔ گذشت ۳۴ بهمن سرد.

۰۲۱۰۱۳