|
دولت اسرائيل بايد بداند که بخش اعظم نيروهای اپوزيسيون با وجود مخالفت با سياست های رژيم ايران در قبال موجوديت دولت اسرائيل، مخالف سرسخت حمله نظامی به ايران هستند و حمله به ایران را به نفع جنبش دمکراتیک و مدنی ایران نمی دانند. در واقع در چنین جنگی این مردم ایران هستند که بیشترین آسیب ها را خواهند دید. با اين وجود مردم ايران به دليل استبداد حاکم برکشور نمی توانند به خيابان ها بيآيند، صدای اعتراض خود را عليه جنگ و جنگ افروزان بلند کنند و ندای صلح، دوستی و همزيستی ميان دو ملت سردهند. | |
دولت دست راستی اسرائيل در داخل و خارج از اين کشور در حال شکل دادن فضای جنگی است. اين دولت در مقابل ايران آرايش نظامی گرفته و گردانندگان آن در هفته های گذشته به طور روزانه از "آمادگی کامل نظامی"، "زمان جنگ" و "مدت زمان جنگ" سخن می گويند و به بسیج افکارعمومی می پردازند. اقدامات آن ها، گمانهزنیها در باره نزدیکی زمان اقدام نظامی اسرائيل علیه ایران را تقویت می کند. وزیر امنیت داخلی اسرائیل به مردم این کشور اطمینان می دهد که برای حمله به ایران تمام تدابیر لازم در مرزهای اسرائیل و برای حفظ امنیت مردم اسرائیل اتخاذ شده است و اسرائیل از هر زمان دیگری آماده تر برای حمله به ایران است.
دولت اسرائیل دارای زرادخانه بمب اتمی است ولی نتانیاهو نخست وزير اين کشور می گوید که ایران درحال دست یافتن به بمب هسته ای است و ایران هسته ای بزرگترین تهدید برای امنیت اسرائیل است. اين گفته در حالی است که بر اساس گزارش سازمانهای اطلاعاتی غرب، جمهوری اسلامی فاقد بمب اتمی است و تهدیدی بالفعل برای اسرائیل به حساب نمیآید.
هم زمان با تدارکات جنگی اسرائيل، سران رژيم ايران با سخنان ضداسرائيلی، غيرمسئولانه و توخالی، بهانه به دست جنگ افروزان اسرائيل می دهند. علی خامنه ای در آستانه روز قدس، اسرائیل را "زائده دروغین و جعلی" خوانده و وعده می دهد که اسرائیل از صفحه جغرافیا محو خواهد شد و احمدینژاد می گويد اسرائیل "غده سرطانی" است و وجود این کشور "توهین به تمام بشریت است." سخنان گردانندگان حکومت در باره "محو اسرائیل" آن چنان تحريک آميز بود که با انتقاد شدید دبيرکل سازمان ملل روبرو شد. گردانندگان دو دولت اسرائيل و ايران، برای صلح و زندگی مسالمت آمیز مردم اين دو کشور ارزشی قائل نیستند و هر دو برطبل نابودی و جنگ می کوبند.
دولت راست افراطی در اسرائيل برای حمله نظامی به ايران با مخالفت در دستگاه سیاسی، نظامی و امنیتی خود و با اعتراضات در سطح جامعه روبرو است. بسیاری از دولتمردان کنونی و پیشین اسرائيل با جنگ مخالفند و به نظر آن ها، ریسک حمله بسیار بالا و غیرقابل محاسبه است. بزعم شماری از آن ها، این مهمترین تصمیم پس از تأسیس اسرائیل از ۶۵ سال بدین سو است و می تواند یک قرن برتحولات منطقه و اسرائیل تأثیرگذار باشد. اکثريت مردم اسرائيل مخالف حمله نظامی به ايران هستند. گروه هائی از مردم اسرائيل در روزهای گذشته علیه جنگ طلبی دولت اسرائیل دست به تظاهرات زدند. چند صد نفر اسرائيلی بیانیه ای را امضا کرده اند که در آن از خلبانان نیروی هوایی اسرائیل درخواست شده است از هرگونه فرمان بمباران ایران تمرد کنند.
مخالفت ها و اعتراضات نسبت به آرايش جنگی اسرائيل در کشورهای غربی هم به تدريج در حال شکل گيری است. حزب سوسیال دمکرات آلمان از دولت این کشور خواسته است که با مداخله دیپلماتیک مستقیم از ادامه تهدیدات جلوگیری کند. سخنگوی سیاست خارجی فراکسیون اين حزب گفته است: "خانم مرکل باید به اسرائیل تفهیم کند که حمله نظامی به ایران فاقد مشروعیت حقوقی و سیاسی است."
به نظر میرسد با توجه به عدم همراهی دولت اوباما و اتحاديه اروپا با دولت اسرائيل و مخالفت ها و اعتراضات در داخل اسرائيل، هدف اصلی نتانياهو از آرايش جنگی بیش از آنکه تهران باشد، واشنگتن است. برنامه نتانياهو تحت فشار گذاشتن اوباما، اخذ تعهدات بيشتر از آمریکا در زمینه برنامه هستهای ایران و در نهايت جلب همراهی واشنگتن با حمله نظامی است.
با اين وجود اگر دولت اسرائيل شعله جنگ برافروزد، جنگ در محدوده مرزهای ايران باقی نخواهد ماند و منطقه به آتش کشيده خواهد شد. در اين جنگ بسیاری از ایرانیان جان خود را از دست خواهند داد، زیرساخت های کشور ما صدمه جدی خواهد دید و مردم ما متحمل آسيب های جدی خواهند شد. در صورت انجام حمله نظامی، مسئوليت جنگ افروزی در درجه اول با دولت نتانياهو خواهد بود.
جامعه جهانی، کشورهای عرب و همسایگان ایران از فعالیت های هسته ای رژیم ایران بیمناک هستند. با این همه سران رژیم نسبت به نگرانی جامعه جهانی و همسایگان ایران بی توجه بوده و با سیاست های تنش زا، سخنان تحریک آمیز، تداوم برنامه هسته ای و سرباز زدن از پاسخ به خواست شورای امنیت سازمان ملل، زمینه را برای حمله نظامی آماده می کند.
جنگ برای کشور ما و منطقه پيآمدهای ويرانگر خواهد داشت. لازم است از يکسو همانند نيروهای صلح طلب اسرائيل عليه جنگ افروزی دولت نتانياهو به اعتراض برخاست و از سوی ديگر به رژيم ايران فشار آورد تا سیاست های تنش زا و ضداسرائيلی را کنار بگذارد و سياست تعامل و گفتگو با کشورهای ٥+ ١، شفاف سازی برنامه پروژه هسته ای و جلب اعتماد جامعه جهانی را در پيش گيرد. جمهوری اسلامی مسئولیت سنگینی برای پیش گیری از جنگ برعهده دارد.
دولت اسرائيل بايد بداند که بخش اعظم نيروهای اپوزيسيون با وجود مخالفت با سياست های رژيم ايران در قبال موجوديت دولت اسرائيل، مخالف سرسخت حمله نظامی به ايران هستند و حمله به ایران را به نفع جنبش دمکراتیک و مدنی ایران نمی دانند. در واقع در چنین جنگی این مردم ایران هستند که بیشترین آسیب ها را خواهند دید. با اين وجود مردم ايران به دليل استبداد حاکم برکشور نمی توانند به خيابان ها بيآيند، صدای اعتراض خود را عليه جنگ و جنگ افروزان بلند کنند و ندای صلح، دوستی و همزيستی ميان دو ملت سردهند.
در شرايط کنونی برآمد نیروهای اپوزیسیون، همکاری و اقدام مشترک علیه حمله نظامی و سياست تشنج آفرينی رژيم ايران، جلب نظر نهادهای بين المللی عليه جنگ و تلاش برای شکل دادن جنبش صلح امری است مبرم و ضرور.
هيئت سياسی ـ اجرائی سازمان فدائيان خلق ايران (اکثريت)
٣١ مرداد ١٣٩١ (٢١ اوت ٢٠١٢)
نظرات خوانندگان:
دو کفه ناهموزن یکاروس 2012-08-26 04:24:37
|
آری دو کفه هموزن نیستندو قطعا"کفه حکومت اسلامی سنگین تر است.به هر حال اگر با همه این ها جنگی رخ دهد، به قول تروتسکی یک "موقعیت نامناسب استثنایی" خواهد بود تا مردم را بر علیه حکومت اسلامی بسیج کرد. سرنگونی این حکومت تشنج آفرین هر حمله ای را در چشم افکار عمومی بدون توجیه خواهد کرد. پس در عین تلاش برای توقف جنگ، مقابله با حکومت اسلامی باید بستر اصلی باشد. این حکومت اسلامی است که ایران را به لبه پرتگاه جنگ برده است و مردم نمی توانند فدایی حکومت در یک جنگ احتمالی باشند.
شما چگونه می خواهید اسراییل را پشیمان کنید، لطفا" توضیح دهید؟ با عملیات انتحاری یا به عنوان گوشت دم توپ؟ |
دو صد گفته، چون نيم کردار نيست 2012-08-22 21:09:20
|
نوشته ايد:
«در شرایط کنونی برآمد نیروهای اپوزیسیون، همکاری و اقدام مشترک علیه حمله نظامی و سیاست تشنج آفرینی رژیم ایران، جلب نظر نهادهای بین المللی علیه جنگ و تلاش برای شکل دادن جنبش صلح امری است مبرم و ضرور.»
بسيار سخن شايسته ای است. لطفاً خودتان پيشگام شويد. تا دير نشده است.
من و امثال من، فرد هستيم نه سازمان. توان ما هم به اين دليل در آنچه به تلاش های تشکيلاتی بر می گردد، در مقايسه با شما کم است.
دوستان گرامی!
اعلامیه دادن خشک و خالی، آن هم به تنهايی، تأثير چندانی ندارد. بايد وارد آکسيون شد. آکسيون جمعی.
و اين، نياز به گام عملی در نزديک شدن تمام نيرو های اپوزيسيون (چپ و ميانه - سبز و غير سبز - اصلاح طلب و انقلابی...) دارد.
فردا دير است.
در ضمن به اين نکته ی بسيار مهم و تعيين کننده هم بايد توجه جدی داشته باشيم:
نبايد اسراييل را با بزرگ تر از اندازه ی لازم جلوه دادن بعضی حرف های نظام، به اين توهم مبتلا کرد که گويا دو کفه ی ترازو در اين جنايت، هموزن هستند.
اين اشتباه محاسبه، که پایه ی درستی ندارد، ناخواسته به تشجيع اسراييل در حماقت حمله به ايران کمک می کند.
بايد توضیح داد که وزن اين دو کفه یکی نيست. متجاوز در اين میان اسرايیل است. و اسرايیل با قوی ترين مقاومت مردم ايران روبرو خواهد شد، و نبايد گمان ببرد که خواهد توانست از صف آرايی برحق مردم عليه نظام، سوء استفاده کند و کارش را بی درد سر انجام دهد.
باید به اسراييل تفهيم کرد که در صورت تجاوز به ايران، از کرده پشيمان خواهد شد.
پشیمانش خواهيم کرد.
منتظر اقدام عملی شما و سازمان هايی هستم که شما با آن ها نزديکی داريد.
اقدام عملی.
نه فقط صدور بيانيه.
هر کسی بلد است در خانه ی خودش صد تا بيانیه بنويسد.اما وظيفه ی يک تشکيلات، خيلی بيشتر از اين است.
موفق باشید. |
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد