logo





چشم‌ انداز

يکشنبه ۲ بهمن ۱۳۹۰ - ۲۲ ژانويه ۲۰۱۲

رضا هیوا

reza-hiwa.jpg
دستِ دلالانِ جنگ از میهنم کوتاه


جنگ را دیدم
با ترکه‌ هاش در تن یارانم
خرابه‌ هاش در تن میهنم
و زلزله‌ هاش در دلم

برادری را دیدم که عشق ناشناخته رفت
خواهری را دیدم که عشق را به خاک سِپُرد
مادری را دیدم که هنوز چشم‌ داشت خبری است
و از هرچه رنگ سیاه دارد می‌گریزد
فرزندی را می‌شناسم که با فرزندانش
همه با هم
هنوز می‌پرسند : چرا ؟

دهقانِ ساده‌ای را دیدم که قصاب شد
قصابِ ساده‌ای می‌شناسم که رهبر گردید

رضا هیوا
لانه
2012-01-22#12.33


google Google    balatarin Balatarin    twitter Twitter    facebook Facebook     
delicious Delicious    donbaleh Donbaleh    myspace Myspace     yahoo Yahoo     


نظرات خوانندگان:

دوست منتقدم
رضا هیوا
2012-03-08 02:48:14
با درود و سپاس از واژه‌هایی که فروتنی‌ام را به آزمایش می‌گیرند. و با پوزش از تاخیر در پاسخ.

بدون دانستن نام شما نمی‌توانم کارهای‌تان را بخوانم

نسل من جنگ را دیده و در گوشه‌های دلش هزار و یک شعر ناگفته نهفته

زيباست
م. ع . ا
2012-01-23 16:38:30
رضا هيوا ی بسيار عزيز!
نديده امت و از نزديک نمی شناسمت. اما به عنوان يک شاعر، يک منقد ادبی، و يک «کهنه کار» دنيای ادبيات و هنر و فرهنگ، حيفم آمد که از کنار اين شعر تو عبور کنم بی آن که به تو بگويم: زيباست. زيباست و صميمی.
هميشه موفق باشی

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد