logo





تاریخ

يکشنبه ۹ مرداد ۱۳۹۰ - ۳۱ ژوييه ۲۰۱۱

آزاده بی پروا

a-biparva.jpg
گذرگاهی است
که باید رفت
پیاده
یا سوار بر چشمهای ابر
ایستاده بر افق
بر بلندای تن آسمان
یا نشسته بر موجی
که به ساحل می رسد

پشت نزدیکترین ستاره خونین است
از دشنه های سکوت و دلواپسی
و زمین سرخ از باران
و ما
بدون چتر
-
قدمهایی بی صدا
که در گوش باد می پیچد
و شاخه هایی لرزان
از سردی درخت
گذرگاهی ست
که باید رفت
تا عمیق ترین جای خاک
با ریشه ای به وسعت دل گلبرگها
که در زنخدان شب
آماجی از ستایش را نور می بخشند
باید دید
باید خوب گوش سپرد
به ناله های سرو
وقتی پرندگانش را
تنها به خاک می سپرد
باید عبور کرد
شاید هم
او
از ما بگذر د
و به مردمانی برسد
که دلشان می خواهد ماه را
در قلبشان بکارند
و چشمانشان را
به جای آن
تا زمین
از نگاه
تر شود
آنگاه دایره ای در تمام مثلثهای ذهنشان رسم کنند
و بیابان را
به دریا بسپرند
***
آری
,بگذار
ا و
بگذرد
ما
برپشتش نشسته ایم

امرداد 1390

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد