logo





قطعنامه سیاسی

دوشنبه ۲۶ ارديبهشت ۱۳۹۰ - ۱۶ مه ۲۰۱۱

aksariat.jpg
ما همبستگی خود را با مبارزات کارگران کشورمان اعلام می‏کنيم و از مطالبات کارگران و مزدبگیران، تشکیل سندیکاهای مستقل، به رسمیت شناختن حق اعتصاب و حق انعقاد قراردادهای دسته‏جمعی، تضمین امنیت شغلی حمایت می‏کنیم و خواستار توسعه کارآفرینی، بالا بردن مهارت‏های فنی و اتخاذ سیاست‏های مالیاتی در جهت تامين منافع لایه‏های پائین جامعه، افزایش مناسب دستمزد کارگران و مزدبگیران و بالابردن قدرت خرید آنان و نیز ایجاد نظام جامع و فراگیر تأمین اجتماعی هستیم
توضيح

قطعنامه سیاسی به کنگره دوازدهم سازمان ارائه شده بود. با توجه به کمبود وقت، کنگره موافقت کرد که قطعنامه از سوی شورای مرکزی منتخب تدقیق و با امضای شورای مرکزی انتشار یابد. بعد از کنگره قطعنامه سياسی تدقيق شد و به تصويب شورای مرکزی منتخب کنگره دوازهم رسيد.

قطعنامه سیاسی

مصوب شورای مرکزی منتخب کنگره دوازدهم سازمان فداییان خلق ایران(اکثریت)

علیه اعدام ها

جمهوری اسلامی از رکوردداران اعدام در سطح جهانی است. صدور و اجرای گسترده احکام اعدام در دو سال اخیر، حربه حکومت استبدادی برای ارعاب جامعه بپا خاسته ایران بوده است. ما بر بستر مخالفت دیدگاهی و برنامه‏ای با حکم اعدام، در ابراز انزجار وسیع از این چرخه کشتار، خود را هم صدا با طیف گسترده آزادیخواهان ایران دانسته و ضمن محکوم کردن آمران و عاملان این احکام، بر ضرورت تداوم و تشدید اتحاد عمل علیه اعدام‏ها و توقف کشتارها تاکید می ورزیم. مبارزه علیه اعدام، یک وظیفه انسانی و ملی است.

برای آزادی زندانیان سیاسی و شکستن "حصر"ها

حکومتی که در زندانی کردن منتقدان و مخالفان خود پرونده طویلی به درازای عمر خود دارد، در پی خیزش سبز مردم ایران بار دیگر سیاست پرکردن زندان‏ها را در پیش گرفته است. اکنون گروه بزرگی از آزادی‏خواهان کشور در زندان و یا در موقعیت "حصر" قرار دارند و تعداد پر شماری نیز تحت فشار حبس تعلیقی. ما ضمن اعلام همبستگی با زندانیان سیاسی کشور و همدردی با خانواده‏های زجرکش آنان، خواهان آزادی کلیه زندانیان سیاسی و رفع "حصر" خانم‏ها زهرا رهنورد و فاطمه کروبی و آقایان ميرحسين موسوی و مهدی کروبی هستيم.

همبستگی با مبارزات کارگران و زحمتکشان و دفاع از مطالبات آنان

اقتصاد کشور ما با رکود، تورم و بیکاری فزاینده روبرو است. واحدهای تولیدی با مشکلات فراوانی مواجهند. تعداد زیادی از آن‏ها ورشکست شده‏ و یا در معرض ورشکستی قرار دارند. با تعميق بحران اقتصادی، سرمایه‏داران و مدیران دولتی کارگران را دسته دسته از واحدهای تولیدی و خدماتی بیرون می‏ریزند و کارگران و خانواده‏هایشان را بدون هر گونه‌ پشتوانه اقتصادی و اجتماعی در جامعه رها می‏سازند. کارگران و مزدبگیران کشور به خاطر دارا نبودن سندیکاهای مستقل، قادر نيستند به طور سازمان‏یافته به مقابله با عواقب بحران برخیزند، از مطالبات و خواسته‏های خود دفاع کنند و اجازه ندهند که رژیم استبدادی و سرمایه‏داران بار اصلی بحران اقتصادی را به روی دوش کارگران و مزدبگیران منتقل سازند. کارگران و زحمتکشان کشورمان در شرايط سخت و دشواری به سر می‏برند. بر شمار کارگرانی کە با تاخیر طولانی حقوق و دستمزد خود را دریافت می‏کنند، افزودە می‏شود، نرخ بيکاری به شدت افزايش يافته و بر ميزان قراردادهای موقت کار افزوده می‏شود. قانون هدفمند کردن يارانه‏ها که در سال گذشته توسط دولت کودتا به اجرا گذاشته شد، زندگی کارگران و زحمتکشان ‏را به شدت تحت تاثير قرار داده است.

ما همبستگی خود را با مبارزات کارگران کشورمان اعلام می‏کنيم و از مطالبات کارگران و مزدبگیران، تشکیل سندیکاهای مستقل، به رسمیت شناختن حق اعتصاب و حق انعقاد قراردادهای دسته‏جمعی، تضمین امنیت شغلی حمایت می‏کنیم و خواستار توسعه کارآفرینی، بالا بردن مهارت‏های فنی و اتخاذ سیاست‏های مالیاتی در جهت تامين منافع لایه‏های پائین جامعه، افزایش مناسب دستمزد کارگران و مزدبگیران و بالابردن قدرت خرید آنان و نیز ایجاد نظام جامع و فراگیر تأمین اجتماعی هستیم.

ضرورت پرداختن به مطالبات معيشتی مردم و مسائل اقتصادی

فقر، بيکاری، تورم و بحران اقتصادی موجب شکل‏گيری نارضايتی گسترده در بين طبقات پائين و متوسط و بخشی از کارفرمايان جامعه شده است. در حالی که بيشترين نارضايتی در حال حاضر در عرصه مسائل اقتصادی است ولی اين نارضايتی هنوز به برآمد گسترده اعتراضی فرانروئيده و با نارضايتی سياسی درنيآميخته است. لازم است مسائل اقتصادی و مطالبات معيشتی مردم، جايگاه و وزن شايسته خود را در مواضع و تبليغات سازمان پيدا کند.

پشتیبانی از جنبش زنان

در جمهوری اسلامی که مظهر تبعیض عریان و زور نهادینه شده علیه زنان است، پایدارترین و آینده سازترین جنبش اجتماعی، جنبش رهایی زن از تبعیض جنسیتی است. جنبش مطالبه محور زنان از بسترسازهای اصلی جنبش سبز بوده، طی این دو سال بگونه‏ای ثابت قدم آن را همراهی کرده و در این راه متحمل فشارهای بسیار شده است. سبز، نماد "ندا"ی خود را از این برآمد اجتماعی گرفته و اکنون، در تاوان ایستادگی‏هایش چه بر سرحقوق خود و چه حقوق شهروندی در کشور، مواجه بازندان، محرومیت و انواع سختی‏ها است. ما علیه تبعیض جنسیتی و فرهنگ مردسالاری و برای تأمین برابرحقوقی زنان با مردان مبارزه می کنیم و پشتیبان جنبش زنان هستيم.

در محکومیت کشتار فعالان ملی- قومی و تقبیح اعمال تروریستی در مناطق رنجور از تبعیض ملی کردستان، بلوچستان و مناطق عرب نشین کشور همچنان قربانی کشت و کشتار حکومتگران هستند. جمهوری اسلامی طی دوره اخیر یا از طریق اعدام و یا در تظاهرات، مرتکب جنایت شده و ده‏ها جوان این مناطق را به خاک و خون نشانده است. در این مناطق و در آذربایجان، صدها نفر روانه زندان‏ها و بیدادگاه‏های حکومت شده‏اند. در تداوم سرکوب‏ها، مامورين رژيم در اواخر ماه گذشته به تظاهرات مسالمت‏آميز عرب‏های خوزستان يورش برده، تعدادی از آن‏ها را کشته و زخمی کرده و بيش از صد نفر را دستگير نمود. این سرکوبگری‏های سیستماتیک، نتیجه پافشاری حکومت براعمال تبعیض ملی ـ قومی علیه مردمان مناطق رنجور از چنین تبعیضاتی است. بربستر سیاست‏های خشن حکومتی، پاره‏ای جریان‏های افراطی با توسل به خشونت متقابل، سازمانگر اقدامات تروریستی می‏شوند که اعمالی هستند کاملاً غیرانسانی و به لحاظ سیاسی، بد فرجام. ما ضمن دفاع از مبارزات علیه هر نوع تبعیض ملی ـ قومی در کشور و ایجاد ایرانی فارغ ازهرگونه اجحاف در این زمینه، بر اهمیت مبارزه مدنی و مسالمت‏آميز و نقش نهادهای مدنی در آن تاکید داریم و خرسندیم که این نوع رویکردها مدام با اقبال بیشتری از سوی فعالان این جنبش مواجه می‏شود. ما از تأمین حقوق ملی ـ قومی، از جمله حق آموزش زبان مادری، داشتن نشریات، کتب و رسانه‏های همگانی به زبان مادری و پای‏بندی به آداب ،سنن و فرهنگ خود و از اداره امور هر منطقه به دست منتخبین ساکنان آن منطقه و تمرکز زدائی در اداره امور کشور دفاع می‏کنیم.

مخالفت با تعرض به روزنامه نگاران و هنرمندان

در جمهوری اسلامی، حفظ شرافت روزنامه نگاری و پاسداشت امانت در اطلاع رسانی، جرمی است نابخشودنی که با ترور فیزیکی و شخصیتی روزنامه نگار و حبس، شکنجه و محرومیت شغلی و معیشتی پاسخ می‏گیرد. ایستادن بر وجدان خبرنگاری در میهن ما، نشانه ای از فداکاری است. هنرمند نیز اگر نخواهد آزادی خلاقیت خود را قربانی تحمیلات و خط قرمزهای حکومت سانسور بکند، زیر تیغ فشار می‏رود و دچار شکنجه ، زندان و ترک وطن می‏شود. با شکل‏گيری جنبش سبز، بسیاری از فیلم‏سازان، شاعران، نویسندگان، موسيقی‏دانان و ساير هنرمندان که حاضر نشده‏اند در برابر استبداد به تمکین تن دردهند، در معرض تعرضات حکومتی قرار گرفته‏اند. ما خواهان تامين و تضمین آزادی قلم، بیان، اندیشه، مطبوعات و گردش آزادانه اطلاعات هستيم و از مبارزه روزنامه‏‏نگاران عليه سانسور و از آزادی هنرمندان در تولید هنر دفاع می‏کنيم.

دفاع از جنبش دانشجویی

دانشگاه و جنبش دانشجوئی خار چشم رژيم است. رژيم از تمام ابزارها برای خاموش کردن صدای دانشجو و دانشگاهیان بهره گرفته است. در دانشگاه‏های کشور فضای پادگانی گسترش یافته، حضور نیروهای امنیتی به طور قابل توجهی افزایش پیدا کرده، احضار دانشجویان برای بازجوئی به کارروزمره نهادهای حراست تبدیل گردیده، ستاره‏دار شدن دانشجویان و محرومیت آن ها از تحصیل ادامه یافته، تهدید و احضار کمیته های انظباطی و حراست ابعاد وسیعی پیدا کرده و صدها تن از دانشجویان دستگیر و روانه زندان‏ها شده و در بی‏دادگاههای رژیم محاکمه و به زندان‏های سنگین محکوم گشته‏اند. با این وجود رژیم در تبدیل دانشگاه‏های کشور به گورستان سکوت شکست خورده است.

ما با تقدیم گرم‏ترین درودهای خود به دانشجویان بیدار دل و روشن ضمیر، آنان را به تداوم مبارزه علیه استبداد در وسیع ترین صف دانشجویی فرا می خوانیم و از مبارزات آن‏ها برای تامين آزادی و استقرار دمکراسی در کشور دفاع می‏کنيم.

ضرورت تشدید فعالیت نهادهای حقوق بشری و سیاسی اپوزیسیون در خارج کشور

فعالیت نهادهای مدافع حقوق بشر و تشکل‏های سیاسی طی دو سال گذشته در پشتیبانی از جنبش سبز، در جلب حمایت افکار عمومی جهانیان نسبت به آن و راه انداختن کارزار گسترده در گستره جهان علیه سرکوبگری‏های حکومت، یکی از درخشانترین نمایه‏های فعالیت دمکراتیک ایرانیان بوده است. ما اعضای کنگره که خود در زمره شرکت‏کنندگان و سازمانگران حرکاتی از این‏دست بوده‏ایم، به همه کوشندگان این تحرکات ملی در خارج از کشور درود می‏فرستیم و ارزش زحمات آنانرا پاس می داریم. سازمان ما، بر آمادگی خود بر گسترش همکاری در این زمینه تاکید می‏کند.

خیزش توده‏ای برای طرد ديکتاتورها در منطقه

خيزش توده‏ای برای پائين کشيدن ديکتاتورها، خاورميانه و شمال افريقا را فرا گرفته است. مضمون اصلی اين تغيير نه بيداری اسلامی چنانکه علی خامنه‏ای مدعی است، بلکه گذر از استبداد به دمکراسی است. مردم در تونس و مصر ديکتاتورها را از قدرت پائين کشيدند تا آزادی و دمکراسی را در کشورشان حاکم کنند. مبارزه عليه ديکتاتورها در تونس و مصر محدود نمانده و به تعداد قابل توجهی از کشورهای عربی گسترش يافته است. تحولات در منطقه بر اين نظر حاکمان که گويا توسعه بر دمکراسی تقدم دارد يا دمکراسی مناسب اعراب نيست و يا تنها آلترناتيو ممکن به جای آن‏ها، اسلام بنيادگرا است، خط بطلان کشيد و نشان داد که با حضور قدرتمند دو نيروی دگرگونساز يعنی جوانان و تکنولوژی، ديکتاتورها ديگر قادر نيستند مثل دهه‏های گذشته به سلطه سياسی خود تداوم بخشند. نسل جوان در اين کشورها همانند کشور ما پايه رژيم‏های ديکتاتور را به لرزه درآورده‏ و شبکه‏های اجتماعی انحصار خبررسانی را از چنگ ديکتاتورها بيرون کشيده و با برقراری ارتباطات گسترده بين کنشگران، فعاليت دستگاه‏های امنيتی را خنثی نموده‏اند. چهره منطقه و به درجاتی چهره جهان با تحولات خاورميانه در حال دگرگونی است. خاورميانه به گذشته برنخواهد گشت و فضا برای ديکتاتورها روزبروز تنگ و تنگ‏تر خواهد شد. خيزش مردم در کشورهای عربی از جنبش سبز متاثر بود و جنبش سبز نيز از برآمد ضدديکتاتوری در منطقه تاثير پذيرفته است. برآمد جنبش سبز در روز ۲۵ بهمن سال گذشته، اقدام حکام ايران برای مصادره حرکت ضدديکتاتوری مردم منطقه به سود حکومت اسلامی را خنثی کرد و نشان داد که اکثريت مردم ايران همزبان و همراه با مردم منطقه عليه ديکتاتوری هستند.

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد