من به پاخیزم قیام کنم
که تو رئیس جمهور شوی
که تو نخست وزیر شوی
که تو وزیر شوی
که تو سفیر شوی
های مرد گردن کلفت
من از تاریخ درس ها گرفته ام
تمام دیکتاتورهای دنیا مرد بوده اند
و برگ برگ تاریخ
از سرانگشتانشان خونین خونین است
من به پا خیزم قیام کنم
که تو قاضی شوی
که تو برایم قضاوت کنی
که تو حکم اعدام مرا
به جرم تنفر از عشقی که در وجودت نیست
قبل از مرگ تدریجی ام
قبل از ذره ذره مردنم امضاء کنی
های مرد گردن کلفت
صورتم از سیلی هایت سرخ سرخ است
وتنم از مشت ولگد هایت سیاه سیاه
تا غرور مردانه ات بیرق رو سیاه آزادی اش باشد
من به پاخیزم قیام کنم
که تو برایم ریاست کنی
که تو به من خیانت کنی
که تو روی من هوو آوری
که آینه ی دقم شود
که قاتل جانم شود
که تو جگر گوشه هایم را از من بگیری
ومرا شبانه آواره ی خیابان ها
بیمارستان ها , تیمارستان ها
و گورستان ها کنی
های مرد گردن کلفت
بشکند پایی که برای تو قیام کند
بشکند دستی که ریاست تو را امضاء کند
من از تاریخ درس ها گرفته ام
تمام دیکتاتورهای دنیا مرد بوده اند
وبرگ بر گ تاریخ
ازسرانگشتانشان خونین خونین است
بگذارما زنان با اشک چشمانمان که نه
با جوهر اندیشه هایمان
تاریخ را از این پس سبز سبز بنویسیم
m_h_t98@yahoo.com
نظرات خوانندگان:
|
سلام مهناز جون خسته نباشی دستت درد نکنه من به عنوان یه مرد میگم شعرت 20 ولی نمیدونم چرا چی شده اینقدر از دست مردها کلافه شدی الهی بشکنه اون دستی که روتو بلند میشه ..........دوست دارم بای موفق باشی
|
مهناز جان سام 2011-03-08 10:53:07
|
مهناز جان این شعر اگر چه کمی تند بود اما باارزش بود واقعیت ستودنی ست هرچندتند و تلخ باشد |
پروین تهران 2011-03-07 12:49:05
|
شعر زیبا بود و پر از حقیقت فقط همین تصویر تلخی از جامعه تا رسیدن به برابری زن و مرد شعر زیبایی بود ممنون |
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد