های مرد گردن کلفت
Mon 7 03 2011
مهناز هدایتی
من به پاخیزم قیام کنم
که تو رئیس جمهور شوی
که تو نخست وزیر شوی
که تو وزیر شوی
که تو سفیر شوی
های مرد گردن کلفت
من از تاریخ درس ها گرفته ام
تمام دیکتاتورهای دنیا مرد بوده اند
و برگ برگ تاریخ
از سرانگشتانشان خونین خونین است
من به پا خیزم قیام کنم
که تو قاضی شوی
که تو برایم قضاوت کنی
که تو حکم اعدام مرا
به جرم تنفر از عشقی که در وجودت نیست
قبل از مرگ تدریجی ام
قبل از ذره ذره مردنم امضاء کنی
های مرد گردن کلفت
صورتم از سیلی هایت سرخ سرخ است
وتنم از مشت ولگد هایت سیاه سیاه
تا غرور مردانه ات بیرق رو سیاه آزادی اش باشد
من به پاخیزم قیام کنم
که تو برایم ریاست کنی
که تو به من خیانت کنی
که تو روی من هوو آوری
که آینه ی دقم شود
که قاتل جانم شود
که تو جگر گوشه هایم را از من بگیری
ومرا شبانه آواره ی خیابان ها
بیمارستان ها , تیمارستان ها
و گورستان ها کنی
های مرد گردن کلفت
بشکند پایی که برای تو قیام کند
بشکند دستی که ریاست تو را امضاء کند
من از تاریخ درس ها گرفته ام
تمام دیکتاتورهای دنیا مرد بوده اند
وبرگ بر گ تاریخ
ازسرانگشتانشان خونین خونین است
بگذارما زنان با اشک چشمانمان که نه
با جوهر اندیشه هایمان
تاریخ را از این پس سبز سبز بنویسیم
m_h_t98@yahoo.com
|
|