منصور بيات زاده دفاع از ارزش های محوری «نهضت ملی ايران»، برای دکتر مصدق ارجحيت بيشتری داشت تا حفظ مقام نخست وزيری!* آقای همایون کاتوزیان خاطراتی نوشته است به عنوان خاطرت خلیل ملکی. بخش کوچکی از این کتاب، گفته ها و خاطرات خلیل ملکی است، یا نقل آنچه که در دادگاه نظامی در دفاع از خودش گفته یا نوشتارهایی داشته و بخشی از آن حاشیه نویس هایی است یا نظریه پردازی هایی است که خود آقای کاتوزیان کرده است. در این کتاب که چندین سال پیش هم نشر یافته، و من به تازگی بهش توجه کردم، نوشته شده است. بعد از این که رفراندم را رد کرده و از کارهای نادرست مصدق آنرا تلقی کرده، گفته است، که داریوش فروهر و دکتر کریم سنجابی و خلیل ملکی از دکتر مصدق اجازه گرفتند و به پیش مصدق برای مخالفت با رفراندم، رفتند
کوروش اعلمصداقت در برخورد باتاریخ! ۳۵ سال از وقوع انقلاب در ایران میگذرد.هر سال رژیم در داخل کشور وما به اصطلاح اپوزیسیون خارج کشور در ایام سالگرد این واقعه، همچنان در راه اثبات حقانیت آن قلم فرسایی وگاها مرثیه سرایی میکنیم!و با دست یازیدن به خاطرات؛ هر دو طرف، میخواهیم برای نسل امروز واقعه را آنگونه که دیده وگاها آنگونه که میخواسته ایم بازگو نمائیم! وچون با گذر ناگزیر ایام از این روزها فاصله میگیریم، همه از تب و تاب می افتیم و ظاهرا نفسی به راحتی میکشیم.
محمود راسخ (افشار)نكاتي دربارهي زمينههاي تاريخي انقلاب ۵۷ - ۱ در اين سالهاي پس از انقلاب ۵۷ در بارهي زمينهها و علل آن انقلاب، شكل مذهبي كه انقلاب در اواخر به خود گرفت و در شعار «استقلال- آزادي- جمهوري اسلامي» تبلور يافت، مسيري كه پس از پيروزي و براندازيِ نظام شاهنشاهي در ايران طي كرد و به حاكميت آخوندها انجاميد و رويدادهاي پس از آن بسيار گفته و نوشته شده است. امسال در سالگرد آن انقلاب در ۲۲ بهمن ۹۲ نيز طبق معمول سنواتي باز در شبكههاي انترنتي مصاحبهها و مناظرهها برگزار شد، مقالهها نوشته شد و فعالان، تحليلگران سياسي، جريانها و سازمانهاي سياسي مقالهها نوشتند و اعلاميهها انتشار دادند و به روشنگري پرداختند.
همنشین بهار«بختیارِ» با اختیار، و نامههایش به خمینی غبارزدایی از آینهها دکتر شاپور بختیار، سه نامه برای آیتالله خمینی نوشتهاست. اولی به تاریخ هفتم شهریور ۱۳۵۶، که از طریق آقای بنیصدر به ایشان رساندهاست. دومین نامه موقعی فرستاده میشود که سید جلال تهرانی از طرف شورای سلطنت به پاریس رفت و آنجا استعفا داد. نامه مزبور توسط مهندس مرزبان به احمد خمینی داده میشود و به دست آیتالله خمینی میرسد. سومین نامه در رادیو خوانده شده و اطلاعات و کیهان نیز انتشار دادهاند.
احد قربانیجنبش فدائیان و مجاهدین خلق الهامبخش نسلها ما باید بین نقد تاریخی و دادگرانه جنبش فدائیان خلق و مجاهدین خلق و سازمان پیکار و درسگیری از جنبههای مثبت و منفی آن را با تخطئه این جنبش که از سوی جمهوری اسلامی برای توجیه سرکوب خود و جدا کردن جنبش ضد جمهوری اسلامی در ایران از تاریخ و افتخارات و منابع الهامبخش آن میکند، تفاوت قائل شویم. این کنار همسنگ تلاش جمهوری اسلامی با مجبور کردن مبارزان به نفی مبارزه خود و سازمان آنهاست.
همنشین بهارگاست و هایزر و گوادلوپ
عاقبت، از ما غُبار مانَد ای آبِ زلال، بعد از گذشتن از هزار رود خشک به تو رسیدم...تو که مُرداب نبودی. چگونه باورکنم «زیباترین دروغ جهان» بودی؟
شبی که آوای نی تو شنیدم، چو آهوی تشنه پی تو دویدم. دوان دوان تا لب چشمه رسیدم، نشانه ای از نی و نغمه ندیدم...
ای دوست... چرا سَر از عهد بوق درآوردی؟ چرا به داغ و دَرفش کشیده شدی؟ تو با چشمبند و دستبند چه نسبتی داشتی؟ چرا خونِ آن همه جانِ شیفته را بر زمین ریختی؟... نه، نه «این»، تو نیستی. بَر سَرت چه آمد ای یار؟ کجا غیب ات زد؟ من از این خستهام که میبینم تیرگی هست و شب چراغی نیست.
|