ما امضاء کنندگان این فراخوان بر این باوریم که اعدام، مجازاتی غیر انسانی است. صدور هر حکم اعدام صدور یک فرمان برای ارتکاب قتل است.
۱ - ما خواهان توقف بلادرنگ اعدام های سیاسی هستیم. ادامه صدور این گونه احکام، بدون هیچ گونه مراعات ابتدایی ترین اصول دادرسی و در خفا، ظلمی بزرگ در حق عدالت، و نشانه ی بارزی از کینه ورزی کور با مردم معترض کشور، به خصوص دشمنی آشکار با مردم کردستان است. ما به بستگان قربانیان اعدام های فاجعه بار اخیر تسلیت می گوئیم.
۲- ما نسبت به پی آمدهای بسیار فاجعه بار اعدام های سیاسی هشدار می دهیم. ما این اعدام ها را اقدام علیه وحدت ملی و علیه حیثیت و شان تمام مردم ایران می دانیم. اعدام های سیاسی برای تولید ترس و وحشت عمومی است. اما ابعاد اعتراض وسیع و همگانی به اعدام های اخیر نشان می دهد ایران تغییر کرده است. ترفند حکومت برای تولید بی اعتمادی و بیگانگی میان مردم آشکارا بی حاصل است. ما از هیچ کوششی برای توقف بلادرنگ ماشین اعدام فرو گزار نخواهیم کرد. اعتراض به اعدام یک وظیفه ملی است.
۳- ما صدور حکم اعدام را ترویج و تشویق خشونت می شناسیم و دربارۀ تاثیر بسیار مخرب آن بر شرایط سیاسی و انباشتن خشم و نفرت در جامعه هشدار می دهیم. اعدام سیاسی یعنی ویران گری زمینه های همزیستی گروه های اجتماعی.
۴- ما همۀ اقشار و گروه های اجتماعی را، با اعتقاد و تعلق خاطر به این یا آن نظام سیاسی و اصول فکری، به حمایت از قطع فوری اعدام ها، به ویژه اعدام های سیاسی فرا می خوانیم. اعدام های اخیر علیه یک گروه خاص نیست. تیغ کند شده ای علیه موجودیت همه است. اعتراض به اعدام وظیفه همگانی است.
۵- ما به دستگاه قضایی جمهوری اسلامی ایران کوچک ترین اعتمادی نداریم و آن را ابزاری در دست نهادهای نظامی و امنيتی می شناسیم. دستگاه قضایی امنیت رااز تک تک شهروندان ایران سلب کرده است.
۶- ما خواهان دیدار فوری گزارش گران ویژه حقوق بشر سازمان ملل متحد از ایران هستیم. ما از جهانیان استمداد می طلبیم. ما خواهان همدردی دولت ها و نهادهای مدنی با همه قربانیان احکام ظالمانۀ دادگاه های دستگاه قضائی ایران، به ویژه با بازماندگان اعدام های اخیر، هستیم. ما از همه مجامع حقوق بشری، صلح دوست و عدالت خواه جهان تقاضا می کنیم در این روزهای دشوار و پر سوگ مردم ایران را تنها نگذارند.
امضاء کنندگان تا پایان روز چهار شنبه پنجم خرداد:
1. امرالله ابراهیمی
2. زهرا ابراهیمی
3. سید قدرتالله اتابک
4. کاووس ارجمند
5. مهرداد احسانی پور
6. اسد احمد زاده
7. مستوره احمد زاده
8. حمید احمدزاده
9. فریدون احمدی
10. عسل اخوان
11. ابوالفضل اردوخانی
12. کمال ارس
13. مهران ادیب
14. مازیار آذرآبادگانی
15. مسعود آذری
16. اشکان آذرین
17. آینده آزاد
18. اردوان اسدی
19. جمشید اسدی
20. حسین اسدی
21. طیبه اسدی
22. اسکندر اسکندری
23. محمدرضا اسکندری
24. زینت اسماعیلزاده
25. فرهاد آشور
26. علی افشاری
27. کورش افطسی
28. مرتضی آقا محمدی
29. حسین اقتداری
30. گودرز اقتداری
31. الهه امانی
32. روزبه اولاد اعظمی
33. نیکروز اولاد اعظمی
34. بهرام امامی
35. فریبا امینی
36. بابک امیر خسروی
37. نوشابه امیری
38. کامران امین آوه
39. آسیه امینی
40. محمد امینی
41. مهدی امینی
42. ارسیا اوحدی
43. شبیر ایرانی
44. منصور انصاری
45. وهاب انصاری
46. حسین باقرزاده
47. جمشید بامیری
48. مهران براتی
49. محمد برزنجه
50. محمد برقعه ای
51. رضا برومند
52. نسرین بصیری
53. علی بکائی
54. کاوه بنائی
55. خسرو بندری
56. محمد بهبودی
57. ژاله بهروزی
58. محمد بهشتی
59. بهروز بیات
60. نیلوفر بیضایی
61. هومن بیگی
62. هومان پارسا
63. مرتضی پاکی
64. حبیب پرزین
65. علی پرسان
66. بیژن پوربهنام
67. احمد پورمندی
68. علی پورنقوی
69. بیژن پیرزاده
70. ف تابان
71. خسرو تجربهکار
72. لیلی تحت الکسایی
73. احمد تقوایی
74. منوچهر تقوی بیات
75. نیره توحیدی
76. محمد توفیق اسدی
77. شهرام تهرانی
78. میهن جزنی
79. حسن جعفری
80. محمد حسین جعفری
81. محمود جعفری
82. بیژن جلالی
83. مهدی جلیل خانی
84. فردوس جمشیدی
85. منوچهر جوانمرد
86. محمد جودکی
87. رضا جوشنی
88. رضا چرندابی
89. جعفر حسین زاده
90. رحیم حسینی
91. فاطمه حقیقت جو
92. بیژن حکمت
93. احمد حمیدزاده
94. محمدرضا حیدری
95. مهدی خانبابا تهرانی
96. اسمعیل ختائی
97. حسین خرمی
98. مهدی خرمی
99. یاور خسروشاهی
100. میترا خلعتبری
101. بهروز خلیق
102. طاهره خرمی
103. جمشید خسروی
104. مجتبی داوری
105. فریبا داوودی مهاجر
106. پردیس درخشنده
107. حسن درویشپور
108. مهرداد درویش پور
109. شیریندخت دقیقیان
110. زیبا دنا
111. اکبر دوستدار
112. ابراهیم رحمانیان
113. جلال رستمی
114. حسن رضائی
115. فرهاد روحی
116. سارا زارع
117. نادر زرکاری
118. حسن زرهی
119. زمانه زمانی
120. حسن زهتاب
121. ملیحه زهتاب
122. رحمان ساکی
123. سهیلا ستاری
124. فرج سرکوهی
125. هوشنگ سروری
126. ابوالقاسم سلطان زاده
127. یوسف سلطانی
128. مریم سطوت
129. مارال سعید
130. سورنا سلطانی
131. فرخ سلطانی
132. عباس سلیمی
133. علی اصغر سلیمی
134. انور سلطانی
135. رضا سیاح
136. رضا سیاوشی
137. علی شاکری
138. محسن شایسته
139. حسن شریعتمداری
140. آزیتا شعاعی
141. روحی شفیعی
142. سهیلا شفغی
143. اردلان شکرآبی
144. الهه شکرایی
145. عباس شکری
146. فاطمه شمس کهن
147. پرویز شوکت
148. زهره صادقی
149. مرتضی صادقی
150. حمید صدر
151. صوفیا صدیق پور
152. محمود صفریان
153. علی صمد
154. محمد باقر صمیمی
155. فرد فرهاد صوفی
156. شهلا صفایی
157. ی. صفایی
158. هادی صوفی زاده
159. فرشته طائی
160. اسفندیار طبری
161. حمیدرضا ظریفینیا
162. احمد عباداللهی آستارا
163. مجید عبدالرحیم پور
164. اصغر عبدی
165. شهربانو علوی
166. مناف عماری
167. سعد عمرانی
168. معروف عثمانی
169. حسن عرب زاده حجازی
170. محمد صادق عسگری
171. کاظم علمداری
172. احمد علوی
173. بهاره علوی
174. حسین علوی
175. شاهد علوی
176. مسیح علی نژاد
177. اکبر عطری
178. فرزانه عظیمی
179. مناف عماری
180. فاطمه غلامرضایی
181. منوچهر فاضل
182. باقر فاطمی
183. شیرین فامیلی
184. رضا فانی یزدی
185. مهدی فتاپور
186. کویستان فتوحی
187. مسعود فتحی
188. مهرداد فتحی
189. بهروز فدایی
190. فرهاد فرجاد
191. منصور فرخی
192. پرستو فروهر
193. احمد فرهادی
194. منصور فرهنگ
195. ویدا فرهودی
196. سیامک فرید
197. ثریا فلاح
198. مجید فلاح زاده
199. آراز فنی
200. شهاب فیض
201. منصور فیض عرفان
202. محسن قائم مقام
203. کامبیز قائم مقام
204. اختر قاسمی
205. پروین قاسمی
206. سعید قاسمی نژاد
207. صدیقه قراگوزلیان
208. یدی قربانی
209. گلنار قشلاقی
210. ناصر کاخساز
211. فرشین کاظمینیا
212. صادق کارگر
213. مهران کشاورز
214. اسفندیار طبری
215. یوسف کر
216. نرگس کرمانشاهی
217. بهزاد کریمی
218. علی کشتگر
219. رئوف کعبی
220. رامین کلانی
221. حمید کوثری
222. رضا کوشکی
223. جلال کیابی
224. رامش کیانی
225. لیلا گلزار
226. حسن گلشاهی
227. سهیلا گلشاهی
228. امیر حسین گنج بخش
229. علی گوشه
230. رضا گیاهچی
231. مزدک لیما کشی
232. رحمان لیوانی
233. عفت ماهباز
234. بهمن مبشری
235. فرحناز محمدی
236. کیانوش محمدی
237. وریا محمدی
238. مهدی محسنی
239. حمید مذنب
240. ابراهیم مرادی
241. داریوش مرادی
242. آزاد مرادیان
243. کلارا مرادیان
244. نادر مزکی
245. علی ملک
246. تراب مستوفی
247. مهرداد مشایخی
248. احمد مشعوف
249. انوشه مشعوف
250. نیما مشعوف
251. نواز مصلی نژاد
252. خاطره معینی
253. مرتضی ملک محمدی
254. سیروس ملکوتی
255. امیر ممبینی
256. فرح موسوی
257. فرهاد موسوی
258. مسعود مولازاده
259. مریم مولوی
260. خلیل مومنی
261. آزیتا مهاجر سلطانی
262. اکبر مهدی
263. رامین مهدی قلیزاد
264. محمد علی مهرآسا
265. همایون مهمنش
266. انور میرستاری
267. مهران میرفخرایی
268. احمد میناب
269. حسن نادری
270. نادر ناصری
271. محمد نامور یگانه
272. حسن نایب هاشم
273. احمد نجاتی
274. گیلان نصیری
275. آرسن نظریان
276. فرخ نگهدار
277. علیرضا نوریزاده
278. محمدرضا نیکفر
279. جهان ولیان پور
280. تونیا ولی اوغلی
281. ناهید ویس محمدی
282. آرش هاشمی
283. توران همتی
284. فرشید یاسایی
285. میترا یوسفی
نظرات خوانندگان:
تاییدی فرشته طایی 2010-05-26 12:46:37
|
با درود فراوان
لطفن نام مرا به لیست اضاقه کنید |
تاییدی منوچهر جوانمرد 2010-05-26 12:38:22
|
لطفن اسم مرادر فهرست قرار بدهید |
|
جنايات هولناکی که در سلول های انفرادی (سگدونی) عليه زندانيان روی می دهد، فعالين حقوق بشر و دمکراسی
» نسخه قابل چاپ
» ارسال به بالاترین
» ارسال به فیس بوک » ارسال به تويترارسالها:2775
بنابه گزارشات رسيده به "فعالين حقوق بشر و دمکراسی در ايران" پرده برداشتن ازجناياتی هولناک و غير قابل تصور که عليه زندانيان بی دفاع در سلولهای انفرادی معروف به سگدونی در بند ۱ زندان گوهردشت بطور سازمان يافته و سيستماتيک روی ميدهد.
زندانيان بی دفاع و اسير که اکثر آنها جوانان هستند بدليل اعتراض به برخوردها و رفتار های قرون وسطائی رئيس بند حسن آخريان که شکنجه گری بی رحم و جلادی به تمام معنا و همدستان او در اين بند و در کل در زندان صورت می گيرد به شکنجه گاه منتقل می شوند. زندانيان بی دفاع به سلولها انفرادی معروف به سگدونی انتقال داده می شوند.
تبليغات خبرنامه گويا
advertisement@gooya.com
آنها را تحت شکنجه های وحشيانه قرار می دهند که منجر به شکسته شدن دست و پاهايشان می شود که تا به حال چند مورد آن گزارش شده است و در حال حاضر ۲ نفر از آنها در بهداری زندان گوهردشت کرج بستری هستند که به نام های سامان محمديان و محسن بيگوند می باشند.عمل ضد بشری و جنايتکارانه که عليه تعداد زيادی از زندانيان بکار برده شده است تجاوز جنسی و يا استعمال باتون به زندانی بی دفاع در حالی که به آنها دست بند،پابند و چشم بند زده شده است و پس از شکنجه طولانی و شکستن پا و دستان آنها اين شکنجه جنايتکارانه صورت می گيرد. تماس حسن آخريان با مادر يکی از زندانيان و اعلام فوت فرزندش و اينکه می تواند جسد وی را از بيمارستان تحويل بگيريد منجر به سکته قلبی و انتقال اين مادر به بيمارستان شد. زندانيان در سلولهايی نگهداری می شوند که فاقد سرويس بهداشتی است و به آنها اجازه استفاده از سرويس بهداشتی داده نمی شود.آنها برای مدتی طولانی گاها تا چند هفته با اين وضعيت مواجه هستند/عريان کردن زندانی و گرفتن پتو و تمام امکانات پوششی و مرطوب نگه داشتن کف سلول که سيمانی است و بايد زندانی بر روی آن استراحت کند /قطع کامل داروهای زندانی برای مدت طولانی/به صورت روزانه مورد شکنجه قرار دادن زندانی با باتون و پاشيدن گاز فلفل و اشک آورد به درون سلول/پاشيدن محتويان کپسول آتش نشانی به صورت زندانی / توهين خانوادگی به زندانی/ زندانيانی که دست و پای انها شکسته شده است برای مدتی طولانی نگه داشتن در سلول تا دچار عفونت شديد شوند و حتی در آستانه مرگ قرار گيرند/قطع ارتباط کامل زندانی با خانواده و جهان خارج از سلول/ غذا دادن به زندانی در حد زنده ماندن/شکنجه زندانی بدليل شکايت وی و يا خانواده اتش از شکنجه گران و گرفتن رضايت اجباری از او / قتل زندانيان در زير شکنجه و اعلام علت آن بعنوان خودکشی و يا مصرف بيش از حد مواد مخدر و موارد متعدد ديگر.
يکی از ده ها زندانی که دچار چنين شرايط هولناکی در سلولهای انفرادی معروف به سگدونی شده است آقای بهرام تصويری ۳۰ ساله و ۶ سال است که در زندان در حالت بلاتکليف بسر می برد. او در حدود ۶ هفته پيش به دليل اعتراض به توهينهای خانوادگی پاسداربندی بنام يوسفی برای ۵ روز به سلول انفرادی منتقل می شود.آقای تصويری از آنها می خواهد که به او اجازه بدهند که با خانواده اش تماس بگيرد.اما آنها به او اجازه تماس با خانواده اش نمی دهند . حسن آخريان با خانواده اين زندانی تماس می گيرد و به مادر آقای تصويری اطلاع ميدهد که فرزندش فوت کرده است و جسد او در بيمارستان است و می تواند جسد او را تحويل بگيريد.مادرآقای تصويری وقتی اين خبر را می شنود دچار سکته قلبی می شود و به بيمارستان انتقال می يابد.حسن آخريان بعد از اينکه متوجه می شود که مادر آقای تصويری دچار سکته قلبی شده است و در بيمارستا بستری می باشد به بهرام تصويری خبر سکته و بستری شدن ماردش را می دهد. آقای تصوير خواهان تماس با خانواده می شود و از طرفی ۵ روز سلول انفرادی او پايان يافته و به روز هفتم کشيده شده است اما از خارج کردن او از سلول انفرادی خوداری می کنند.او خواستار ملاقات با رئيس زندان می شود ولی به حرفهای او گوش فرا داده نمی شود. تا اينکه برای پايان دادن به شرايط سخت و طاقت فرسا اقدام به خودسوزی می کند.پاسداربندها به سلول او يورش می برند به چشمانش گاز فلفل و اشک آور می زنند و با باتون به سر و صورت او می کوبند .
زندانی بهرام تصويری بابدنی سوخته به سلولی که محل شکنجه زندانيان است برده می شود و به او دست بند،پابند و چشم بند می زنند و برای مدت طولانی اورا با باتون شکنجه می کنند در اثر اين شکنجه ها دست و پای او را شکستند و سپس لباسهای او را از تنش خارج کردند. افسر کشيک فردی بنام ميرزا آقايی و دو پاسداربند به نام های يوسفی و شيرخوانی باتون را به او استعمال می کنند. اين زندانی بی دفاع در اثر اين شکنجه بيهوش می شود و با ريختن آب بر روی او،وی را دوباره بهوش می آورند و شکنجه جنسی دوبار تکرار می شود.تمامی اين شکنجه ها با حضور و شرکت حسن آخريان رئيس بند ۱ صورت می گيرد.
سپس زندانی بهرام تصويری به سلول انفرادی بازگردانده می شود.او را عريان می کنند و بدون داشتن پتو و يا هر پوشش ديگری بر روی کف سيمانی سلول رها می کنند و هر از چند گاهی کف سلول آب می ريزند.اين زندانی بی دفاع در حالی که پاها و دستانش شکسته شده بود و بدنش مجروح و خونين بود به مدت يک ماه در آن شرايط به حال خود رها شده بود .شکستگی پای او دچار عفونت می شود و او به اغما فرو می رود و ناچارا وی را به بهداری زندان منتقل می کنند. بهداری زندان از تحويل گرفتن او برای مدتی خوداری می کند چونکه در آستانه مرگ قرار داشت و نمی خواست مسئوليت او را بپذيرد. نهايتا فردی بنام دکتر رضوی او را بستری می کند و پس از بهوش آمدن به آنها می گويد بايد تحت عمل جراحی فوری قرار گيرد ولی حسن آخريان با عمل جراحی وی مخالفت می کند و او را به سلولهای انفرادی بازمی گرداند که با فشار پزشکان بهداری او بعد از دو روز تحت عمل جراحی قرار می گيرد.
خانواده آقای تصويری برای رسيدگی به جنايتی که عليه فرزندشان روا داشته شده شکايتی را تنظيم کرده اند و همچنين خود آقای بهرام تصويری به بازرسی زندان شکايت کرده است. فردی بنام رضا ترابيان او را تهديد کرده است که در صورت عدم رضايت عواقب وخيم آن را خواهد ديد .و حتی احتمال قتل او در زندان وجود دارد.ترابيان می گويد پزشک قانونی به حرفهای تو و خانواده ات گوش نخواهد کرد و به حرفهای زندان گوش می دهد تو کی طی اين مدت موارد زيادی را ديده ای.
در طی روزهای شنبه و يکشنبه حسن آخريان بدليل شکايت کردن آقای تصويری و خانواده اش در مقابل چشمان ساير زندانيان او را برای مدت طولانی با باتون مورد شکنجه قرار داد. آخريان اين زندانی را با شکنجه تحت فشار قرار داده است که بايد رضايت بدهد و از شکايت خود منصرف شود.
زندانيان بی دفاع ديگری که با چنين شرايط مواجه شده اند و تعدادی از آنها هنوز در سلولهای انفرادی بسر می برند عبارتند از؛ احمد اشکان،رضا جلاله ،مجيد افشار،محسن بيگوند ،نقی نظری،مهدی سورانی (در اثر شکنجه فکش را شکسته شده و در سلولهای انفرادی است)، قيصر اسماعيلی ،مجيد محمودی،ناصر قوچان لو ،حسين کريمی،حميد اشکی ،شير محمد محمدی،حسن شريفی،۶ ماه که بی جهت در سلولها انفرادی است و بصورت روزانه تحت شکنجه قرار دارد.
|
eteraz be edamih mihan jazani 2010-05-25 17:56:41
|
ba salam lotfan name mara
be list ezafeh konid
ba sepas
mihan jazani |
اضافه کردن اسم ابوالقاسم سلطان زاده/حمید/ 2010-05-25 16:41:21
|
با درور فراوان لطف کنید مشخصاتم را اضافه کنید |
|
Lotfan emzaye ma do nafar ra ham vared konid!
ba sepas,
حسین خرّمی
محمد جودکی |
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد