روی پیشخوان یکی از غرفه های نشر کتاب در نمایشگاه بین المللی ، پوستر و بنر کتابی به چشم می خورد که به جملات قصار آدولف هیتلر رهبر جنایت کار حزب نازی آلمان اختصاص داشت ، عنوان کتاب هم خیلی جالب بود " پیامهای سیاسی ، اجتماعی ، تاریخی ! آدولف هیتلر " داخل کتاب البته بسیار جالب تر بود ، پر بود از کلیشه های درشت صلیب شکسته و یک مشت از خزعبلات نژاد پرستانه ی یک بیمار روانی جعلق که البته با آب و تاب و رنگ و فونت بولد ظاهرا تبدیل شده بود به یک مانیفست نفیس و یک کتاب ارشمند ! .
برای بنده که سراسیمه به نمایشگاه شتافته بودم تا لااقل یک جلد از کلیات متنی شاملو شکار کنم و نتوانستم ، دیدن این هرز نامه ی پر تیراژ ، هم بسیار جالب بود و هم بسیار تاسف برانگیز ! نمی خواستم در باب این ملغمه چیزی بنگارم اما نتوانستم ، انگار به قسمتی از وجود آدمی بر خورده باشد ، مگر می شود توی بازه ی نشر تا این حد سنگ بسته باشد و سگ رها . درون نمایشگاه کتابی که فروغ فرخزادش خط خطی است ، توی نمایشگاهی که گلشیری و شاملو را زیر میزی معامله می کنند چرا باید " نبرد من هیتلر " به چاپ نوزدهم برسد و آداب رابطه ی جنسی به چاپ سی ام !. امروز که از نمایشگاه باز گشتم جز عرق وامانده ی یک تابستان زودرس و دل پیچه ی سمج یک ساندویچ دیروز مانده چیزی نصیبم نشد ، توی دستم پر بود از برگه های رنگارنگ راهنما از غرفه های کتاب کودک و آشپزی از نشر سخنان دکتر روانشناس فلان و آداب همسر داری مهندس فلان ! اینها و فقط اینها تمام داشته هایم بودند از یک روز خوش بهاری و یک نمایشگاه واقعا بین المللی !
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد
