logo





قدرت بازدارنده موشکی ايران، ببری با دندان کاغذی؟

پنجشنبه ۲۰ اسفند ۱۳۸۸ - ۱۱ مارس ۲۰۱۰

رضا تقی زاده

nour_s.jpg
رادیو فردا : سرگی لاوروف وزير خارجه روسيه چند روز پس از آنکه وزير دفاع جمهوری اسلامی از توليد دو نوع موشک تازه موسوم به " قايم" ( ضد هليکوپتر) و " طوفان-۵ " ( ضد تانک و نفر بر زرهی) در ايران خبر داد، اعلام داشت، ايران موشکی که قادر به رسيدن به خاک اروپا باشد در اختيار ندارد و بعيد است که در آينده قابل پيشبينی نيز به چنين ظرفيتی دست پيدا کند.
هرچند که اهميت موشک های تازه آزمايش شده " قايم " و " طوفان–۵ " در برد موثر آنها نيست، و اظهارات لاوروف نيز با اين هدف صورت نگرفته که قابليتهای موشکی ايران را کم ارزش جلوه دهد، همزمانی آزمايش های موشکی اخير ايران با اظهارات روز چهار شنبه وزير خارجه روسيه، فرصتی است برای ارزيابی وجهی از توان واقعی موشکی ايران.
نمايش موشکی تازه ايران و اظهارات لاوروف در شرايطی صورت ميگيرد که جامعه جهانی اعمال تنبيهات تازه ای را بمنظور متوقف ساختن برنامه های اتمی جمهوری اسلامی در دست بررسی دارد. از اين لحاظ، حساسيت های امنيتی ناشی ادامه برنامه های توسعه اتمی ايران، در ارتباط تنگاتنگ با برنامه های توسعه موشکی جمهوری اسلامی قرار گرفته است و بی ترديد هدف اقدامات باز دارنده آينده خواهد بود.
در تعارض آشکار با رفتار های هر کشور ديگری درجهان، شايد بجز کره شمالی، ايران حتی پيش از عملياتی شدن هر يک از سلاح هايی که در شرف فراهم آمدن اند، از ميزان کارايی های شگرف و توليد انبوه آنها خبر ميدهد. در ساير کشور های جهان اين نکات، در صورت واقعيت داشتن، در رديف اخبار محرمانه دفاعی است.
دليل اين نوع بر خورد ايران با گزارش های مرتبط با بدست آمدن قابليت های نظامی و سلاح های موشکی، استفاده از بعد تبليغاتی خبر است، و نه قابليت نظامی آنها. اعلام خبر دستاورد های موشکی تازه، در کنار مبادرت به مانور های نظامی، اغلب در شرايطی صورت ميگيرد که تهديد های خارجی عليه جمهوری اسلامی افزايش مييابند.
تکرار اين الگوی رفتاری از سوی جمهوری اسلامی، نه تنها از سوی ناظران تخصصی و کشورهای خارجی، که حتی نزد رسانه های خبری متعارفی نيز بعنوان يک عکس العمل شناخته شده تلقی و در نتيجه ارزش خبری خود را از دست داده است.
بدون توجه به سياست های تبليغاتی جمهوری اسلامی در جهت بزرگ نمايی قابليت های نظامی تازه بدست آمده، و يا کيفيت و کميت نو آوری های تسليحاتی، منجمله ساخت زير دريايی، هواپيماهای جت جنگنده و غيرو، ارزيابی بضاعت واقعی موشکی ايران که بخش مهمی از مسئوليتهای دفاعی و قدرت باز دارندگی در مقابل تهديد های نظامی خارجی به آن محول شده است، ميتواند آشنايی بيشتر با ضريب دفاع پذيری و ميزان امنيت ملی ايران را تا حدودی تسهيل سازد.
توان دفاع نظامی و ظرفيت بازدارندگی ايجاد شده در هر کشور، ميبايد در مقايسه با قدرت و ظرفيت کشور دشمن صورت بگيرد. در انجام اين مطالعه مقدماتی امنيت ملی، و در ايجاد بضاعت های دفاعی متناسب ، خطر های فوری و شماره يک را با خطر های آتی و خطر های بالقوه و خطر های احتمالی در يک رديف قرار نميدهند.
الويت های دفاعی کشور معمولا به خطر های فوری تر داده شده و آرايش های دفاعی و ظرفيت های ايجاد شده نيز ابتدا متوجه مقابله و يا خنثی ساختن اين گونه خطر ها است. با توجه به تغييرات در ژئوپوليتيک هر منطقه و جغرافيای سياسی هر کشور معادلات دفاعی و دکترين امنيت ملی هر کشور نيز ميبايد مورد تجديد نظر قرار گيرد.
بعنوان مثال، اتحاد شوروی ۳۰ سال پيش دشمن ايران تلقی ميشد و لی يک خطر غير فوری و بالقوه بود. ايران در آن دوران برای مقابله با خطر بالقوه شوروی، ضمن طرح يک برنامه دفاعی ميان مدت و دراز مدت که در اجرای آن ميبايد قابليت دفاع در مرزهای شمالی و همچنين ظرفيت دفاع استراتژيکی ايران افزايش يابد، از راه عادی ساختن مناسبات سياسی و توسعه روابط تجاری و حتی داخل شده در معاملات نظامی و خريد تجهيزات روسی برای ارتش ( بخصوص وسايل حمل و نقل و توپخانه) ، سعی در کاهش خطر ياد شده و دورتر ساختن آن داشت.
در آن زمان عراق دشمن شماره يک و خطر فوری تلقی ميشد و توان دفاعی ايران نيز در درجه اول برای مقابله موثر با اين خطر ايجاد شده بود. انهدام هسته اصلی مديريت ارتش و خنثی ساختن توان دفاعی ايران توسط رژيم انقلاب اسلامی، و بدليل احساس خطر براندازی از جانب ارتش، دشمن شماره يک خارجی يعنی عراق را در موقعيت هجوم به ايران قرار داد که نتيجه آن ويران ساختن ۵ استان غربی و جنوبی، يک ميليون کشته و زخمی، ۱۰۰۰ ميليارد دلار زيان مالی و دهها سال عقب ماندگی اقتصادی بود.
اينک نه روسيه که جانشين شوروی شده، و نه جمهوری های کوچک باقی مانده از آن که هم مرز ايران شده اند، و نه عراق که نيروی دفاع خارجی آن از ميان رفته، خطر نظامی درجه يک عليه ايران بشمار نميروند.
روابط ايران با روسيه، مبتنی بر روابط نزديک کاری و در بسياری زمينه های روابط دوستانه است. روسيه بيش از هر کشور ديگری در جهان مخالف تعرض نظامی به ايران است. از اين لحاظ در شرايط کنونی نميتواندد خطر نظامی فوری عليه ايران تلقی شود.
عراق که مانند روسيه ( بازمانده شوروی سابق ) تغيير نظام حکومتی را در سال ۲۰۰۳ تجربه کرده ، ضمن از دست دادن ظرفيت نظامی سابق، در شرايطی نيست که بتوان آنرا خطر فوری امنيتی برای ايران تلقی کرد.
خطر نظامی فوری کنونی عليه ايران، بدليل تغييرات سياسی و حکومتی سی سال گذشته در داخل کشور، و همچنين تغييرات منطقه ای، منجمله تغيير حکومت در عراق و افغانستان، دو کشور اسرائيل و آمريکا بحساب می آيند.
با اين و جود، ظرفيت دفاعی و توان باز دارنده نظامی ايران دنباله اجرای طرحی است که در ميانه جنگ با عراق تدوين شده و از آن زمان، عليرغم تمامی تغييرات منطقه ای همچنان ادامه يافته است.
ايران در طول جنگ هشت ساله و در واکنش به توان موشکی عراق، و در شرايطی که تجديد قدرت نيروی هوايی خود را بدليل اعمال تحريمها، گرانی هواپيماها ی پيشرفته و همچنين نياز آنها به داشتن کادر های تعليم ديده، دور از دسترس ميديد، در سال ۱۹۸۴ و نزديک به چهار سال پس از آغاز جنگ، ابتدا به خريد موشکهای "اسکاد –بی " از بازار سياه پرداخت و بعد با اطلاع از برنامه دولت صدام در جهت ايجاد توان مستقل توليد موشکی ، با کمک کره شمالی و چين به ايجاد قابليتهای داخلی ساخت موشک پرداخت.
در طول بيست سال گذشته ايران، مانند ۲۰ کشور در حال توسعه ديگر مانند پاکستان، هند، کره شمالی به پيشرفت هايی در زمينه خود کفائی موشکی دست يافته است. ولی توان ايجاد شده موشکی، نه دارای قدرت دفاعی برای پوشش دادن به شهر های ايران در مقابل هجوم خارجی و نه دارای ظرفيت تخريبی کافی برای تکيه بر آن بعنوان يک نيروی باز دارنده است.
نيروی موشکی ايران، برای مقابله با عراق طراحی شده بود که حکومت گذشته آن از ميان رفته است. در شرايط کنونی، قدرت تخريب توان موشکی ايران بيش از هر نقطه ديگر جهان متوجه کشور های جنوبی خليج فارس است که عموما مسلمان نشين اند و عليرغم روشهای سياسی متفاوت، هيچيک خود را در خط دشمنی با ايران قرار نداده اند.
موشکهای بالستيک شهاب -۳ و سجيل ايران، ( و يا انواع بهبود يافته شهاب -۳ دی با برد ۱۳۰۰ کيلومتر ) آنطور که لاوروف نيز روز گذشته مورد تاکيد قرار داد، نه قادر به هدف قرار دادن امريکا، که حتی قادر به رسيدن به حاشيه اروپا نيز نيستند. از اين لحاظ عامل باز دارنده در برابر آمريکا و اروپا بحساب نميايند.
در شرايطی که تهران اصرار ميورزد هدف استفاده از سلاحهای کشتار جمعی منجمله سلاحهای اتمی، شيميايی و بيولوژيکی و ميکربی را تعقيب نميکند، موشکهای شهاب و سجيل حتی در صورت عبور از چتر های دفاع ضد موشکی بين راه و رسيدن به خاک اسرائيل، در صورت مجهز نبودن به کلاهکهای غير متعارفی، بدليل قدرت تخريب محدود، سلاح باز دارنده موثر محسوب نميشوند.
از اين لحاظ هر دو کشور امريکا و اسرائيل، بدون ترس از نيروی بازدارنده، امکان استفاده از گزينه نظامی عليه ايران را هميشه وارد ميدانند. بر اساس آشنايی با توانايی های موجود، در صورت بروز يک درگيری نظامی، آسمان ايران بروی قدرت آتش هر دو کشور ياد شده، يعنی امريکا و اسرائيل کاملا گشوده و بدون دفاع خواهد ماند. اين تجربه را جنگ هشت ساله با عراق به ايران آموخت. و لی تجربه جنگ با عراق در رويارويی با قدرتهای متفاوتی مانند امريکا و اسرائيل، تجربه اين متفاوت خواهد بود. در عمل توان ايجاد شده موشکی ايران در شرايط کنونی، و پيش از دست يافتن جمهوری اسلامی به سلاح های غير متعارفی، رشد دادن ببری است با دندانهای کاغذی.

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد