logo





پيام سازمان سوسياليست های ايران

به اعتصاب غذای
« پشتيبانان آزادی و دمکراسی در ايران» *

دوشنبه ۳ اسفند ۱۳۸۸ - ۲۲ فوريه ۲۰۱۰

پيام سازمان سوسياليست های ايران
به اعتصاب غذای
« پشتيبانان آزادی و دمکراسی در ايران» *

ـ در شهر آتلانتا ـ جرجيا وساير شهرهای آمريکای شمالی ـ
(اتاوا، دالاس، سان فرانسیسکو، لس آنجلس، مونترآل، نیویورک و ونکوور)

هموطنان محترم، اگر بخاطر داشته باشيد اکثر بسياربزرگی از نيروهای سياسی ـ اجتماعی ، افراد و گروه های ايرانی که مخالف با استبداد و استعمار بودند و عملکرد مأمورين سازمان امنيت رژيم محمد رضا شاه پهلوی(ساواک) و حضور مستشاران نظامی آمريکا در ايران، آنها را رنج می داد ، بخاطر پايان دادن به آن وضع ناهنجار عليه رژيم وابسته به امپرياليسم شاه دست بمبارزه زدند.

شعار محوری مبارزات مردم در آنزمان از جمله «آزادی و استقلال ...» بود، همان مبارزات و اعتراضاتی که منجر به انقلاب بهمن ١٣٥٧ شد. گسترش مبارزات مردمی عليه نابسامانی های حاکم، تا آن حد بود که حتی محمدرضاشاه پهلوی نيزدر روزهای آخر حکومت استبدادی اش، اقرار به شنيدن صدای انقلاب مردم رانمود، و قول داد که ديگر قانون شکنی نکند؛ اما شاه خيلی دير به چنين تصميمی رسيد، چون وضع سياسی حاکم برجامعه کاملا راديکال و انقلابی شده بود!

آيت الله خمينی در سخنرانی خود در بهشت زهرا(١٢ بهمن ١٣٥٧) ، نه تنها با استبداد و استعمار مخالفت نمود، حتی در آن سخنرانی از حق تعيين سرنوشت مردم به دست خود مردم سخن گفت، مطالبی که از آرزوها و خواست های ديرينه مردم آزاديخواه وطن دوست و فعالين ضد رژيم محمدرضاشاهی بود!

اما پس از سرنگونی رژيم شاه، عمر «بهار آزادی» آنچنان بدرازا نکشيد و رژيم استبدادی مذهبی بجای رژيم استبداد شاهنشاهی برجامعه حاکم شد!

اما اين واقعيتی است انکار ناپذير و صفحات تاريخ معاصر وطنمان ايران گواهی براين امر دارند که از همان روزهای اول حکومت آيت الله خمينی که تجاوز بحقوق دگرانديشان شروع شد ــ عملکرد و سياستی که درست برعکس محتوی گفتار و نوشتار و قول و قرارهای قبل از انقلاب خود آيت الله خمينی ( از جمله محتوی گفتار سخنرانی وی در بهشت زهرا ) ، ودر واقع اعمال و کرداری عليه دست آوردهای انقلاب بهمن ماه ١٣٥٧بود ، اعتراض و مقاومت نيروهای ضد استبداد نيز شروع شد، که در مدت طول عمر جمهوری اسلامی همچنان ادامه داشته است و روز بروز بر توسعه و گسترش آن اضافه شده است!

ارتجاع حاکم برهبری روحانيون شيعه دولتی ،اگرچه ده ها هزار دگرانديش مخالف استبداد و طرفدار آزادی را تا کنون نابود کرده اند ، ولی بهيچوجه آن جماعت ارتجاعی موفق نشده اند تا کوچکترين خللی به خواست آزاديخواهی مردم ايران وارد کند!

مبارزات دانشجويان، مبارزات زنان، مبارزات کارگران، مبارزات و فعاليت های سازمان های سياسی ... در دوره های مختلف زمانی، بيانگر مقاومت و اعتراض بخشهای مختلف مردم ايران نسبت به اعمال ضدمردمی حکومت جمهوری اسلامی می باشد!

اما بعد از انتخابات دهمين دوره رياست جمهوری که تقلب انتخاباتی برعکس گذشته، بطور آشکارا انجام گرفت و در واقع عليه نتيجه رأی مردم، به نفع کانديد مورد نظر آيت الله خامنه ای، يعنی آقای دکتر محمود احمدی نژاد «کودتا» شد. آن بخش از مردم که بخاطر مخالفت با ادامه حکومت آقای احمدی نژاد در انتخابات شرکت کرده بودند و از نزديک شاهد تقلبات آشکار حاکمين بودند، با «شعار رأی من کو» دست به تظاهرات زدند و به جهانيان اعلام داشتند که دولت محموداحمدی نژاد که مورد تائيد آيت الله خامنه ای (مقام رهبری جمهوری اسلامی) نيز هست، دولت منتخب مردم آزادی دوست و وطنخواه ايران نيست، دولتی است غيرقانونی که آنرا «دولت کودتا » ناميدند. مردم با آن حرکت اعتراضی مسالمت آميز خود، جنبشی آفريدند، بنام «جنبش سبز»!

جنبشی که باعث سربلندی و افتخار ايرانيان درجهان شد، و جهانيان مشاهده کردند که بخش بزرگی از مردم ايران، برعکس محمود احمدی نژاد و حاکمين جمهوری اسلامی و طرفدارانشان، می انديشند و برای تحقق حقوق مدنی و حقوق بشر در وطنشان ايران مبارزه می کنند!

باوجود اينکه فعالين و سران «حنبش سبز» از سوی مقامات امنيتی و قضائی و دستگاههای تبليغاتی رژيم شديدأ تحت فشار قرار گرفته اند و بسياری از آن افراد در زندانها و شکنجه گاههای جمهوری اسلامی بسر می برند، عده ای در اثر شکنجه مأمورين امنيتی و قضائی «اسلامی» شهيد شدند، به تعدادی از زندانيان زن و مرد برخلاف تمام موازين اسلامی و حقوق بشری، « تجاوز جنسی » شد ...و تظاهرات مسالمت آميز مردم از سوی پاسداران و ديگر نيروهای سرکوبگر رژيم به خون کشيده شد و بسياری از تظاهرکنندگان غير مسلح همچون «ندا» ها و «سهراب» ها ... جان خود را در تظاهرات خيابانی از دست دادند، مقاومت مردم همچنان ادامه دارد.

از همان روزهای اول شروع اعتراضات مردم در وطنمان ايران، اعتراضاتی که با طرح يکسری خواست های حقوق مدنی از جمله « رأی من کو» شکل گرفت و به «جنبش سبز» معروف شد،در بين ايرانيان خارج از کشور، صرفنظر از وابستگی مسلکی و گروهی شان ، شور و شوق زيادی بوجود آورد وسبب شد تا بخش بسيار بزرگی از ايرانيان خارج از کشور بخاطر همبستگی با هموطنانشان در ايران، در اقصی نکات جهان دست به برگزاری تجمعات اعتراضی بزنند و در آن رابطه بوضع غير دمکراتيک حاکم بر ايران اعتراض نمايند و در کنار خواست آزادی عقيده ، بيان، قلم، تجمعات ... همچنين « آزادی زندانيان سياسی» را طلب کنند!

ما سوسياليست های مصدقی از مبارزات اعتراضی ايرانيان خارج از کشور ، از جمله اعتصاب غذای شما هموطنان محترم، که بخاطر همبستگی با فعالين سياسی در وطنمان ايران ودفاع و پشتيبانی از خواست آنها ، همچون خواست آزادی زندانيان سياسی و اعتراض به سياست و عملکرد حاکمين مستبد و سرکوبگر جمهوری اسلامی برگذارشده است، پشتيبانی می کنيم!

به اميد برقراری آزادی و مردم سالاری در وطنمان ايران!

هيئت اجرائی سازمان سوسياليست های ايران
جمعه ٣۰ بهمن ۱٣٨٨ - ۱۹ فوريه ۲۰۱۰
socialistha@ois-iran.com
www.ois-iran.com

* ـ
New York: Solidarity Committee for Advancement of Democracy in Iran
Vancouver: Neda for Freedom
Atlanta: People4Iran [February 19-21st, 2010]
Montreal: Committee to Defend Iranian people's struggle
Ottawa: Persian Cultural Association
Dallas: Anjoman Ara Iran,
San Francisco: www.caspianvoice.org
Los Angeles: Supporters of "Mournful Mothers" of Iran in LA


نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد